سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
بذر باشیم... - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش میلیاردرها (/forumdisplay.php?fid=107)
+--- انجمن: سرگرمی ها، دردودل ها و سلامتی یک میلیاردر (/forumdisplay.php?fid=50)
+--- موضوع: بذر باشیم... (/showthread.php?tid=11853)



بذر باشیم... - مسعود کوچولو - 08-03-2014 02:25 PM

بذر باشیم...
یه روز تو پارک با یکی از دوستام بودم که آدم فهمیده ایه.
اون داشت سیگار میکشید.تو پارک یه جوی آب رو با سنگ چین درست کرده بودن که خیلی زیبا بود.یه قسمتی از جوی آب یه حالت پستی و بلندی بود که آب با عبور از روش یه آبشار دو سه سانتی درست میشد.
دوستم سیگارش رو که کشید ته سیگار رو انداخت تو جوب.
ته سیگار تو آب شناور شد و داشت میرفت.ما که با دقت داشتیم به جریان آب و ته سیگار شناور نگاه میکردیم دیدیم که رفت توی گودی آبشار! افتاد.چون ته سیگار سبک بود توی آب نمیرفت اما از طرفی اونجا گیر کرد چون آب با سرعت زیاد هی میریخت روش.
و اونهم نمیتونست در بره.بالاخره انقدر اونجا موند تا خاصیت پنبه ایش از بین رفت و غرق آبشار دو سه سانتی مصنوعی شد.
دوستم که آدم فهمیده ایه گفت نگاه کن.
اکثر ما اینجوری هستیم.مثل ته سیگار!
وقتی تو رودخونه ی زندگی شناوریم به راهمون ادامه میدیم تا اینکه به یه آبشار کوچیک مشکلات میخوریم و توش گیر میکنیم.مشکلات میریزه رو سر ما و ما فقط همخونجا وایمیستیم و تنها کاری که میکنیم اینه که دور خودمون بپیچیم.
پس باید حواسمون رو جمع کنیم که ته سیگار نباشیم.
گفتم پس چی باشیم؟ سنگ؟
گفت به سنگهای این جوی نگاه کن.اونها هیچ تحرکی ندارن و سالهاست که مردن.آب از کنارشون رد میشه ولی اونا اگه خیلی شانس بیارن یه آب باریکه و نمی بخوره بهشون ولی هیچوقت نمی تونن شنا کنن.
تازه از همه بدتر اینکه این اونا هستند که دارن به آب جهت میدن اما هیچ نفعی نمیبرن.
گفتم پس چی باشیم؟
گفت شاید چیزی مثل درخت که جریان زندگی از رو سنگ رد شه . ته سیگار رو غرق کنه . اما وقتی برسه به ما باعث رشد ما بشه.
و ماهم با رشدمون برای بقیه سایه درست کنیم تا اونها هم حال کنن.
گفتم این مثل یه سیستمه نه؟
گفت آره.اون درخت بدون زحمت فقط بخاطر اینکه جای درستی رو برای موندن انتخاب کرده داره از جریان زندگی لذت میبره و رشد میکنه.
گفتم اما خیلی از ما ها درخت نیستیم و جریان زندگی ما رو با خودش میبره.مگه کاری از دست ما بر میاد؟
گفت آره.
ما میتونیم بذر باشیم.
فرق بذر با ته سیگار . چوب خشک . برگ پوسیده و... اینه که اونا حس روییدن ندارن و تاریخ مصرفشون تموم شده.به خاطر همین میندازنشون تو آب تا آب اونا رو با خودشون ببره و جای اضافی اشغال نکنن.
اما بذر رو خدا میزاره توی یه جریان آب چون میدونه اون انگیزه برای رشد داره.
آب هم اونو میبره به جایی که نیاز به بذری داره که اونجا تبدیل به یه درخت بشه.
اما بذر وقتی تو اون آبشار گیر میکنه چند لحظه وایمیسته . ساکت میشه . و تمرکز میکنه.
با چشمای باز نگاه میکنه هرچند اگه مشکلات مثل آبشار به هر اندازه ای هم که باشه حتی بیشتر از اون آبشار دو سه سانتی و روش بریزه و لحظه ای بهش امان نده.
اون تو اوج مشکلات با چشمای باز جاش رو پیدا میکنه و با هر زحمتی هم که هست خودش رو از آبشار مشکلات نجات میده و بعدش دیگه شنا میکنه.
تا به جای دلخواهش برسه و از اون به بعد اونجا میمونه.جا پاش رو محکم میکنه.از آب زندگی و علفهای پوسیده ای که براش میاره تغذیه میکنه و جوانه میزنه و در وقت خودش به یه درخت زیبا تبدیل میشه.
پس ما باید بذر باشیم.
حرفش که تموم شد بلند شدم تا ته سیگار رو از آبشار مشکلات نجات بدم و یه فرصت دیگه بهش بدم اما اون غرق شده بود و خاصیت شناوری خودش رو از دست داده بود.
به دوستم گفتم اگه کمی طاقت میاورد نجات پیدا میکرد.
اما اون گفت نه!فکر نکنم.
جلوتر رو ببین اونجاهم بن بسته.اگه از آبشار هم نجاتش میدادی تو بن بست گیر میکرد در حالی که اگه بذر بود تو بن بست رشد میکرد.
بهم گفت از این عمل زشت من که ته سیگارم رو انداختم توی آب چه درسی گرفتی؟
گفتم:
یاد بگیریم ته سیگار نباشیم . سنگ نباشیم . بذر باشیم . چشمامون رو باز کنیم و طاقت بیاریم...
گفت درسته...
گفتم اما اگه نمینداختیش تو آب چی؟
گفت اونوقت زیر پا له میشد.
به هر حال من بهش فرصت شنا دادم اما اون بذر نبود...

یاد بگیریم ته سیگار نباشیم . سنگ نباشیم . بذر باشیم . چشمامون رو باز کنیم و طاقت بیاریم.

طاقت بیار رفیق...

دانلود کنید...
رویات رو بدست بیار....mp3 - 1.0 MB