سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: روانشناسی (/forumdisplay.php?fid=106)
+--- انجمن: روانشناسی شخصی (/forumdisplay.php?fid=37)
+---- انجمن: آرامش و انرژی بخش (/forumdisplay.php?fid=70)
+---- موضوع: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! (/showthread.php?tid=1058)

صفحه ها: 1 2


امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - کامیار کاظمی - 10-16-2011 03:05 PM

قانون هاي ذهني مي گن خوشبختي يعني رضايت.مهم نيست ...چي داشته باشي يا چقدر، مهم اينه كه از هموني كه داري راضي هستي يا نه؟!چون يه وقتهايي آدم خيلي چيزها داره اما باز هم احساس خوشبختي نداره! و بر عكسش...پس يه قانون وجود داره، كه مي گه:

ميزان خوشبختي = ميزان رضايت

حالا اين سوال مهم پيش مي ياد كه چه طوري ميشه در كل زندگي احساس رضايت كرد؟

زندگي مجموعه اي از لحظه هاست! چون پشت اين لحظه، لحظه ي بعديه و پشت اون لحظه ي بعدي و بعدي و ...پس، اگه مي خواي در كليت بزرگ زندگي راضي باشي اول بايد تمرين كني تا در لحظه راضي باشي.استاد مي گفت:

" اگه كسي تصميم بگيره فقط توي لحظه ي اكنون راضي باشه، بعد ، به لحظه ي بعدي ، كه رسيد ، باز در لحظه ي اكنون راضي باشه و بعد به لحظه ي بعدي كه رسيد باز ......مي دوني چي مي شه؟

اون فقط براي راضي و شاد بودن در يك لحظه تلاش كرده ، اما يك دفعه مي بينه پنج ساله كه راضي و خشنوده! اگه كسي از لحظه ي اكنونش نا راضي باشه، بعد ، از لحظه ي بعد هم نا راضي باشه ، بعد... يكهو به خودش مي ياد و مي بينه پنجاه سالشه و همه ي اين پنجاه سال رو نا راضي بوده! "

به همين دليل دانشمندان ذهني به لحظه ي اكنون مي گن: لحظه ي ابدي اكنون.

شرط رضايت اينه كه در لحظه ي ابدي اكنون راضي و شاد باشي

اصلا" مهم نيست داري در لحظه ي اكنون چي كار مي كني، فقط تصميم بگير مراقبه كني كه از هر كاري كه داري در لحظه انجام ميدي احساس رضايت و شادي كني. به اين كار مي گن مراقبه ي لحظه ي ابدي اكنون .اين كار ، اتفاقا" بر خلاف تصور، كار خيلي راحتي نيست. دانشمندان ذهني معتقدند در هر عمل و كاري كه انجام ميشه يه مقداري انرژي نهفته است و ما فقط در صورتي كه روي اون كار مراقبه داشته باشيم ميتونيم اون انرژي رو دريافت كنيم.

ببينين، مثلا" من از صبح شروع مي كنم. از خواب بيدار مي شيم، مي ريم مسواك مي زنيم و در همون حال به صد تا چيز فكر مي كنيم غير از مسواك زدن. بعد مي ريم صبحونه مي خوريم در حالي كه فكرمون هزار جاي ديگه است غير از صبحانه خوردن.بعد... در واقع هر كاري كه داريم انجام مي ديم به همه چيز فكر مي كنيم غير از همون كار. اين باعث مي شه انرژي پنهان كارها رو دريافت كه نمي كنيم، هيچ! كلي هم انرژي ذخيره شده مان را الكي خرج مي كنيم!

شايد از مراسم چاي در چين يا ژاپن شنيده باشين . اون در واقع يه جور مراقبه در لحظه ي ابدي اكنونه.

تمرين هايي براي درك و لذت بردن در لحظه ي ابدي اكنون:

تمرين 1 : براي خودتون يه استكان چاي بريزين.با دقت سعي كنيد فقط به كاري كه دارين مي كنين ، فكر كنين. بعد در يه جاي آروم بنشينيد و با آرامش چاي رو ميل كنيد.به اين فكر كنيد كه با هر جرعه ي چاي، همه ي انرژي موجود در آن را دريافت مي كنيد و لذت مي بريد. به لحظه لحظه ي خوردن چاي دقت كنيد.( اگه فكر ديگه اي اومد توي ذهنتون، خودتون رو شماتت نكنيد.فقط آروم سعي كنيد دوباره به خوردن چاي برگرديد.) بعد از اتمام، حتما" در دفتر مراقبه از خودتون تشكر كنيد.

تمرين 2: مراقبه كنيد در زمان مسواك زدن فقط به مسواك زدنتون فكر كنين. سعي كنيد از اين كار لذت ببريد.

تمرين 3:مراقبه كنيد زمان خوردن غذا فقط به خوردن غذا فكر كنيد.مجسم كنيد با هر لقمه، انرژي موجود در غذا به همه ي سلول هاي بدنتون ميرسه.از هر لقمه ي اون لذت ببريد.

نكته: غذايي كه با مراقبه خورده ميشه هرگز باعث چاقي هاي موضعي نميشه.(در واقع وقتي ما غذا مي خوريم در حالي كه به صد چيز غير از خوردن غذا فكر مي كنيم، باعث انباشته شدن اون در جاهاي نامناسب مي شيم. بر عكسش هم صادقه.يعني كساني كه هر چيزي كه مي خورن، چاق نمي شن، اگه روي غذا خوردن آگاهانه، مراقبه كنن، همه ي انرژي موجود در غذا رو دريافت مي كنن.حتي مي تونين مجسم كنين كه دوست دارين غذا در چه قسمتي از بدن شما باعث چاقي بشه! وقتي دارين غذا مي خورين توي دلتون با لقمه هاتون حرف بزنيد! از لقمه ي نون و پنير صبحتون بخواهيد كه همه ي نيروش رو به شما انتقال بده.( نخندين! جدي مي گم! اين يكي از مراقبه هاي هندوهاست!)

تمرين 4:اين تمرين براي سيگاري هاست.اگه روي كشيدن هر سيگار مراقبه كنيد، خيلي زودتر ارضا مي شيدو به تدريج تعداد سيگارهاتون كم و كمتر مي شه.

به تدريج خودتون رو عادت بديد كه هر كاري كه دارين انجام مي دين، فقط به اون فكر كنيد و تصور كنيد با اين كار همه ي انرژي نهفته در اون كار رو دارين دريافت مي كنين. خيلي سخته، اما شدنيه! شايد باورتون نشه اما به تدريج حتي از كارهايي كه دوست نداشتيد، به شدت لذت مي بريد. اين قانون رو به ياد بسپرين: بر هر چيز كه تمركز كنيم، انرژي اون رو دريافت مي كنيم. (در بعضي از مكاتب هندي حتي بر گريه كردن و اندوه هم مراقبه مي كنند و معتقدند از اون هم ميشه انرژي دريافت كرد اما چون اين بحث ديگه ايه و بايد فرق بين ايجاد ماند با دريافت انرژي از اندوه رو بدونيم خواهش مي كنم فعلا" در اين مورد اقدامي نكنيد!)

يك حكايت:

خوب مي خوام يه حكايت از يه گورو ي ( استاد بزرگ) هندي بگم كه توي يه كتاب خوندم. اون با مريدانش دسته جمعي با هم ، در جايي بيرون شهر، زندگي مي كردند. همه ي مريد هاي اون موظف بودند سالها پيش اون زندگي كنند و آموزش ببينند. يك روز يه نفر به اون استاد مراجعه مي كنه و مي گه شما چه طوري به اين قدرت رسيدين كه مي تونين با نگاه ديگران رو شفا بدين؟ وقتي من مريد شما بشم، در طي اين همه سال كه بايد پيش شما بمونم، چه تمرين هايي انجام ميديم ؟در طول روز چه كار مي كنيم؟

استاد مي گه: ما صبح ورزش مي كنيم. بعد صبحانه مي خوريم. بعدكار مي كنيم تا ناهار. بعد ناهار مي خوريم. كمي استراحت مي كنيم ، باز كار مي كنيم و شب مي خوابيم!

اون شاگرد عصباني ميشه و ميگه امكان نداره! ما همه ي اين كارها رو انجام مي ديم اما قدرت شما رو نداريم. استاد مي گه: هرگز شما مثل ما اين كارها رو انجام نميديد. شما صبحانه مي خوريد، كار مي كنيد، تفريح مي كنيد، در حالي كه به چيز ديگه اي دارين فكر مي كنين، اما ما وقتي صبحانه مي خوريم فقط به خوردن اون فكر مي كنيم! وقتي كار مي كنيم فقط به اون كار فكر مي كنيم. وقتي.....
بنابراين شما هيچ انرژي اي دريافت نمي كنيد! اما ما همه ي انرژي هاي موجود در طبيعت رو دريافت مي كنيم و با بخشيدن فقط مقداري از اون به بيمارها، باعث شفاي اون ها ميشيم!

خوب و حالا تمرين آخر:

يك بار ديگه اين پست رو بخون و تصميم بگير همه ي انرژي موجود در كلمات اون رو دريافت كني. لبخند بر لب داشته باش.حالا آماده باش تا در لحظه ي ابدي اكنون ، شاد و راضي باشي. از همين حالا شروع كن! چون

امروز اولين روز از روز هاي باقيمانده ي عمر توست!

ارسال از استاد سلجوقی


RE: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - MARYAR - 10-16-2011 03:57 PM

استاد سلجوقي استاد كارآفريني هستند كه در نمايشگاه رسانه هاي ديجيتال باهاشون آشنا شديم و در مورد انجمن براشون گفتيم و ايشون قبول زحمت فرمودند كه مطالب تجربي خودشون را براي ارسال در انجمن در اختيار ما قرار بدهند.


RE: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - مهتاب - 10-16-2011 04:27 PM

ممنون از لطف و تلاش شما دو بزرگوار و استاد عزیز


RE: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - arash67 - 10-17-2011 12:52 AM

این یکی از مفیدترین مطالب سایت برای من بود از شما و آقای سلجوقی ممنونم


RE: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - mosafer bedar - 10-17-2011 11:05 AM

خوبه گاهی اوقات آدم پنچر بشه

برای اینکه بدانیم کجای جریان زندگی قرار داریم خوب است گاهی
وقت ها پنچر شویم .
تا حالا توی اتوبان یا کنار جاده تو بیابون پنچر شدی ؟
وقتی پنچر شدی چه کار کردی و چه فکر ی داشتی ؟ شاید بدو بیراه و غرولند ، شاید لحظه ای تامل که حکمتی باشد و بگوئی الخیر و فی ما وقع و شاید بدون هیچ تعبیری و پیش داوری ذهنی فقط یک پنچری گرفتی و .... رفتی .

بعضی وقتها خوبه که آدم یه وقتهایی پنچر بشه تا حرکت سریع ماشینها را دید بزنه و بفهمه که سرعت یعنی چی تا جریان هوایی که ماشینها با سرعتشان بوجود می آوره را حس کنه. تا تاثیر گرمای خورشید بر پوست بدن و حتی کلافه شدن را درآن زمان لمس بکنه ،تا نگاه منقطع با تفاوت و بی تفاوت مسافران درون ماشینها و حس اطمینان راننده گان از خودرو خودشان را بفهمه ،تا حس خنکی بدن عرق کرده را زیر آفتاب داغ با وزش کمترین نسیم درک بکنه !
چند بار شاهد دیگران در این وضعیت بودید؟ و پشت نگاه شما چه چیز بود؟ شکر از لذت زندگی ، احساس اینکه چه خوب است جای آن نیستی ، یه حس بی تفاوت به موضوع ، چه چیز در آن لحظه آرزو کردی؟
گاهی باید ،پنچر شد و زندگی در لحظه حال را یه دل سیر تجربه کرد
گاهی باید پنچر شد و قدر لحظه عافیت در زندگی را دید.
بعضی وقتها آنقدر درگیر مسائل زندگی می شویم که نمی دانیم فلسفه این زندگی چیست.
گاهی باید سر درد گرفت تا قدر استامینوفن را بدانیم و حتی از نوع تاریخ گذشته اش ، گاهی باید گرسنه بود تا قدر بوی نان را حس کنیم

و گاهی هم توی اتوبان زندگی بایستی پنچر شد تا وقتی باشد که
پنچری بگیری و چای بخوری و حرکت ریز مورچه ای را ببینی که چطور در حال باشی و بدونی که در کجای مسیر زندگی الان قرار داری تا دوباره شروع کنی.
بدرود تا بعد....


RE: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - دلشاد حسین پور - 10-18-2011 03:43 AM

خدایی یکی از تایپیک های مهم این انجمنه . دوست دارم همه اعضاء انجمن این تایپیک رو بخونن . دستت درد نکنه کامیار عزیز.


RE: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - 3ObHaN - 10-18-2011 04:02 AM

ممنونم ،‌مطلب جالبي اشاره فرموديد .

ولي يه سوال از دوستان ،‌ احساس راحتي و خشنودي و صد البت خوشبختي رو شما چطور براي خودتون تعريف ميكنيد ؟‌


RE: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - کامیار کاظمی - 10-18-2011 01:11 PM

من وقتی احساس خوشبختی میکنم که موضوعی نگرانم نکند و اطرافیانم من را درک کنند و خودم و خانواده ام هم احساس آرامش داشته باشم!


RE: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - 3ObHaN - 10-18-2011 05:21 PM

ممنون كاميار جوون

من وقتي احساس خوشبختي ميكنم كه زندگيم تغيير نكنه !!‌
من عاشق ليوان خودمم ،‌ ليوانم عوض بشه ديگه احساس خوش بختي نميكنم حتي اگه 100 ميليادر هم پول داشته باشم .
يا كامپيوترم با اينكه خيلي اذيتم ميكنه ولي با دنيا عوضش نميكنم .

من از تغيير تو زنديگيم متنفرم ،‌ البته تغييري كه ناخواسته باشه .


RE: امروز مي خوام بگم خوشبختي چيه؟! - arash67 - 10-19-2011 12:00 AM

من هنوز دقیق نمی تونم بگم خوشبختی چیه برام
یه چیزی درونم هست ولی نمی دونم اون چیه فکر کنم زمانی می تونم بگم خوشبختم که اون حس ارضا بشه