سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
یک سفر و تعطیلی انجمن - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: اعضای سایت ، اهداف و بحث های شخصی (/forumdisplay.php?fid=36)
+--- موضوع: یک سفر و تعطیلی انجمن (/showthread.php?tid=7601)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12


RE: یک سفر و تعطیلی انجمن - فرهاد قربانی - 04-05-2013 01:50 AM

خوب خدا رو شکر10_004 فهمیدن و به خیر گذشتن این مسئله برای من که در جریان نبودم و الان فهمیدم زود گذشت و خوشحالم که استرسی کمی به من وارد شد. شرمنده ام که دیر رسیدم. دو روز نبودم همه چیز رو داشتین از بین میبردین؟3939 با تشکر از همه عزیزان از آدمین محترم و سرکار خانم معاون و اقای قربانیان و بقیه اساتید....


RE: یک سفر و تعطیلی انجمن - مهدی گل محمدی - 04-05-2013 01:52 AM

ممنونم از مریم خانم گل که چندین بار اس ام اس داد ولی من باورم نمیشد که راست میگه و کلا دیگه قصد داشتم باهاشون صحبت نکنم(واقعا ازتون عذر خواهی میکنم)حالا که اومدم دیدم همه چی عین واقعیته!!!!!!!!!!10_00410_00412_00212_002

شوک عجیبی بود.....
به نظر من واقعا باید این شوک ایجاد میشد.....تا بیشتر قدر یکدیگه رو بدونیم.....
یاد اون لحظه ای افتادم که آدم ی دفعه برمیگرده به روی دنیا و میبینه که هیچ پشتوانه ای نداره اونوقت خیلی دلش میگیره و یه گوشه کز میکنه....البته خدا پشتوانه هممون هست و منکر این موضوع نیستم ولی بعد از خدا داشتن دوستان خوب حکم فرشته رو دارند که نبودشون باعث ناراحتی و از دست دادن دلگرمی میشه......

امروز کلا تو خودم بودم و یه گوشه از اتاقم کز کرده بودم....
هی میخواستم بیام انجمن ولی چون قول خداحافظی داده بودم و عهد بسته بودم که تا یکی از این دو عزیز خبر نرفتن ندن نمیام،نیومدم......و وقتی مریم خانم اس داد.....سریع پریدم پشت کامپیوتر.......

الانم در حال نوشتن اشک از چشمام جاریه..... و این اشک رو خیلی مبارک میدونم چون اشک شوق هستش و اشک پر از انرژی که نشون میده که همه دوستانم در کنار من و برای من هستند......

همیشه و همه جا این جمله جار زدم که تولد زندگی من و تغییر بعد روحی و جسمی من و بلوغ زندگی من از این انجمن بوده و خواهد بود.....

کامیار عزیز،عمو هوشنگ نازنین و آبجی مریم گل.....

از همین جا دستان مهربان و زحمت کشتون رو میبوسم و قامتم رو خم میکنم به نشانه ی تعظیم در مقابل این ابر مردانگی و تلاش و جاودانگی......

باشد روزی که بتونم تمام این محبت و خوبی هایی رو که در حق من و سایر دوستانم کردید که بدون هیچ چشم داشتی بوده رو جبران کنم......

تنها گنجی که جستجو کردن آن به زحمتش می ارزد دوست واقعیست و شما عزیزان بهترین گنجی هستید.

یاحق


همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست

گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست

هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست

روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست



RE: یک سفر و تعطیلی انجمن - حامد - 04-05-2013 01:57 AM

خدارو شکر که همه چیز به خیر گذشت
ولی از مدیر و معاون انجمن میخواهم درخواست کنم که حتما" یک تست بازیگری بدهند که اینقدر طبیعی برخورد کردند.
و یازهم خدارو شکر که فرهاد قربانی دیر امد تا استرس کمتری داشته باشه


RE: ردیابی کامیار کاظمی ( ادمین ) در پی تصمیم به تعطیلی انجمن - GreatNavid - 04-05-2013 02:04 AM

احمد آقا یه پا کاراگاه هستی و خبر نداشتیم . آقا خیلی باحالی .


RE: یک سفر و تعطیلی انجمن - فرهاد قربانی - 04-05-2013 02:05 AM

(04-05-2013 01:57 AM)حامد نوشته شده توسط:  خدارو شکر که همه چیز به خیر گذشت
ولی از مدیر و معاون انجمن میخواهم درخواست کنم که حتما" یک تست بازیگری بدهند که اینقدر طبیعی برخورد کردند.
و بازهم خدارو شکر که فرهاد قربانی دیر امد تا استرس کمتری داشته باشه
آقا حامد، از اینکه به فکر ما هستین متشکرم.10_004 الان من و شما تو یک جناح هستیم؟HuhHuh قابل توجه بعضی ها که جلسات خصوصی میذارند12_00212_002


RE: یک سفر و تعطیلی انجمن - حامد - 04-05-2013 02:09 AM

فرهاد جان من و شما همیشه توی یک جناح بودیم.
ولی امسال با جلسه خصوصی که ان فرد گذاشت جناح های ما بیشتر شد.


RE: یک سفر و تعطیلی انجمن - کامیار کاظمی - 04-05-2013 02:12 AM

جناب قربانیان هم تماس گرفتند، ایشان مسافرت هستند و دسترسی به اینترنت نداشتند اما دلشان مثل همیشه کنار دوستان در انجمن بود.
( به هر حال گفتیم تا خدای نکرده تصور نکنید خداحافظی ایشان واقعی بود! Big Grin )


RE: یک سفر و تعطیلی انجمن - HadiMahmoodi - 04-05-2013 02:14 AM

یعنی کاری کردید که تو چشمای من به این دل سنگی هم اشک جاری شد!
شانس آوردم زودتر نیومدم انجمن و وقتی اومدم که دیگه تکذیب شده بود. ولی همین مدتی هم که داشتم این چند صفحه رو میخوندم تا قیل از خوندن خبر تکذیب خیلی برام سخت بود. نمیدونم اگه قرار بود 1 روز یا حتی نصف روز رو با اون حال سر کنم چطوری باید تحمل میکردم؟!!!!!!
در هر حال الان خیلی خوشحالمممممممممم


RE: یک سفر و تعطیلی انجمن - Zahra_2015 - 04-05-2013 02:25 AM

دو بزرگوار عزیزم.
قطعا این تاپیک و کامنت های دوستان نشان از بهترین بودن شماست...
امشب این فریاد چه رساتر از قبل توی گوشم می پیچه که:
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد...

شما بهترین سرود همدلی رو در این صحنه سر داده اید و واقعا بهتون تبریک میگم...
شاد باشید و موفق ترین.

-----------------------------------------
پ.ن: شاعر کمتر آشنای این شعرِ آشنا خانم دکتر مستانه سلطانی (1300 اصفهان-1386 لندن) هستند. روحشان شاد.


RE: یک سفر و تعطیلی انجمن - GreatNavid - 04-05-2013 02:26 AM

سلام ! سلام ! سلام !
نمیدونم چه حسیه ولی یه جورایی انگار برنده مسابقه قهرمانی جهان شدم . آقا من شخصا به خودم خیلی تبریک عرض میکنم به دو دلیل :
1- به هیچ وجه سرم کلاه نرفت و ماشالله انقدر شکاکم که مطمئن بودم سر کاریه و سربلند از این آزمایش بیرون آمدم Big Grin
2- خیال دوستان جمع شد که واقعا این قضیه جدی نیست ( آقایان و خانم ها چرا گوش نمیکردید به حرف من ؟ )
الان کلاً دلم میخواهد دو سه صفحه بنویسم و از خودم همینطور مسلسل وار تعریف کنم و منیتم رو همینطور باد کنم اما توی اون خرابه های مغزم اون قسمت که تارعنکبوت بسته یه چیزی میگه : پسره بی ملاحضه خجالت بکش انقدر پر رو نباش !!!
آقا خلاصه خیلی حس باحالیه ! احساس میکنم پوآرو هستم Big Grin
از همینجا هم اعلام میکنم هر کی از هر روشی میتونه بیاد منو امتحان کنه ، من خیلی باهوشم Big Grin ( باز اون قسمت مغزم نهیب میده )
خدمت دوستان هم عرض کنم این سایت به هیچ وجه فروشی نیست من از طرف خودم و همه دست اندرکارن و عوامل پشت صحنه و جلو صحنه گرفته تا تاکسی که مارو هروز دربست میاره تا انجمن ( آخه وضعمون خوبه دربست میکنیم ) اینو اینجا اعلام میکنم . نو ریسپانس تو پیجینگ یعنی فروشی نیست .
خدمت خانم معاون باید عرض کنم که ما کلاً همه شاخه ها رو بریدیم اصلا جا دیگه واسه نشستن هم نداریم ولی واقعاً بیاید این شاخه ها رو ببریم و شروع کنیم به پرواز . واقعاً پرواز و صحبت های آقا کامیار دوباره انگیزش منو برد بالا و به نوعی زیرش رو زیاد کرد الان داره قل میزنه . واقعا امسال سال حرکت است . من امسال یه چند تا حرکت رو شروع کردم بدجوری به قول ندا میخواهم بترکونم ( ندای آکادمی چطور میگه میخواهم بترکونم ؟ همونجوری )
آقا به افتخار بچه های انجمن یه شامپاین میترکونیم بالا سر همه به افتخار خودتون .......
آقا بپا نفتی ( ببخشید شامپاینی نشی !!! )
[تصویر: th?id=H.4594628079583919&pid=15.1]
زنده باد انجمن 10_004
زنده باد عشق Heart
زنده باد ایران 12_002

آقا ببخشید من جوگیر شدم این آهنگ ای ایران رو دارم گوش میکنم یه تیکه اش رو میزارم

ای ایران ... ای خاک پاک دلیران
ای ایران ... ای مردانت همچو شیران
ای ایران ... ای عشقت نشسته در جان
ایـــــــــــــــــــــــــــــران !!!

آقا این تکه آخر رو نسبت به خودم که جوگیرم سرودم
ای ایران .... ای سرزمین جوگیران

پ.ن : آقا خیلی هم مصنوعی فیلم بازی کردید ، ما خودمون کارگردانیم ، عمو هوشنگ که غیبش زد دیگه بیشتر معلوم شد . خلاصه فکر کردید اینجا اونجاست ؟