سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
مطالب مختلف - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش میلیاردرها (/forumdisplay.php?fid=107)
+--- انجمن: سرگرمی ها، دردودل ها و سلامتی یک میلیاردر (/forumdisplay.php?fid=50)
+---- انجمن: متن و مطالب جالب (/forumdisplay.php?fid=62)
+---- موضوع: مطالب مختلف (/showthread.php?tid=6790)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50


RE: مطالب مختلف - mallarme - 05-20-2013 09:45 PM

http://www.londoncabs.co.uk/

سایت لندن کابز London Cabs - Affordable MiniCabs, fixed price. Very comfy! بدترین رانندگان تاکسی دنیا را به قرار زیر طبقه بندی کرده است و نکته این است که در مورد بد بودن رانندگان شهرهایی مثل کوآلالمپور ، بانکوک و پاریس اکثر سایتها متفق القولند.

ردیف
شهر
شهرت رانندگان
1
کوالا لمپور
فریب مسافر، عدم استفاده از تاکسیمتر
2
رم
بی ادبی،کمبود تاکسی،و نرخهای بالاتر از حد مجاز
3
بانکوک
سردرگمی و بی اطلاعی رانندگان
4
پاریس
بی ادبی ، غرور،عدم تکلم به زبانی غیراز فرانسه
5
نیویورک
گرفتن کرایه بیش از حد
6
بمبئی
بی ادبی ، اتومبیلهای قدیمی و عدم امنیت
7
زوریخ
گرانی کرایه و بیشتر از حد مجاز
8
قاهره
بی ادبی ، سردرگمی و فریب مسافر
9
شانگهای
سردرگمی ندانستن زبان
10
مسکو
رانندگان غیر قانونی و دزدی و کلاهبرداری


RE: مطالب مختلف - mallarme - 05-21-2013 08:22 PM

باشگاه خبرنگاران: جواهراتی مانند گردنبند یا گوشواره همیشه توسط خانم ها استفاده می شود از این رو آنها سعی می کنند متفاوت و زیباترین جواهر را داشته باشند.

استفاده از انسان برای هنر نمایی به نظر خیلی زیاد شده است به طوری که چندین پیش صابون های انسانی را به شما معرفی کردیم و این بار به سراغ جواهراتی رفته ایم که از استخوان های انسان تشکیل شده اند.

"کلمبین فینیکس"یکی هنرمند در عرصه طلا که به گفته خودش دیگر علاقه ای به این کار ندارد، قصد دارد استعداد جواهرسازی خودش را در راه دیگری به نمایش بگذارد تا هم از روی دل کار کرده باشد و هم اینکه کسب درآمدی برای او باشد.

[تصویر: 167673_670.jpg]

جواهر سازی با وسیله های عجیب اما این بار این خانم به طور جالبی جواهرات را می سازد. او با استفاده از استخوان هایی که به عنوان مسائل آموزشی دیگر استفاده نمی شوند و به همراه جواهرات واقعی، زیبایی خاصی را ایجاد می کند که طرفداران خاصی نیز دارد.

کلمبین میگوید از بچگی عاشق ساخت جواهر بوده است البته آن زمان بیشتر با استفاده از صدف و موجودات دریایی سخت این جواهرات را درست می کرده است. او اعتقاد دارد این کار به دلیل غیر عادی بودنش قشنگ است.

[تصویر: 167674_394.jpg]


RE: مطالب مختلف - mallarme - 05-22-2013 12:22 PM

الکس وایلد مشغول تدریس در کلاس عکس‌برداری از حشرات بود که متوجه مورچه‌های دندان‌دار (trap-jaw ant) عجیبی شد که از کنار در کلاس می‌گذشتند: سرهای برخی مورچه‌ها کوچک‌تر و شکمشان ورم کرده بود.

ژانویه/دی‌ماه گذشته، الکس وایلد مشغول تدریس در کلاس عکس‌برداری از حشرات بود که متوجه چیز عجیبی شد. مورچه‌های دندان‌داری (trap-jaw ant) که از کنار در کلاس می‌گذشتند، تغییر شکل داده بودند: سرهای همه‌شان کوچک‌تر و شکمشان ورم کرده بود. یک روز بعد، وایلد و شاگردانش به مورچه‌ای برخورد کردند که کرمی در حال خارج شدن از آن بود. بدین ترتیب مشخص شد که عامل تغییر شکل عجیب این مورچه‌های 1 سانتی‌متری انگل است. این انگل، کرم لوله‌ای است که به شکل لارو وارد بدن مورچه می‌شود و با بلعیدن مواد غذایی درون بدن مورچه، رشد کرده و بدن میزبان نگون‌بخت را تغییر می‌دهد. وقتی طول کرم به 20 سانتی‌متر رسید، از بدن میزبان خود بیرون ‌آمده و طی این فرآیند، مورچه ریزاندام را از پای درمی‌آورد.
شایان ذکر است که مورچه دندان‌دار رکورددار سریع‌ترین حرکت در دنیای جانوران است، چراکه می‌تواند آرواره‌های دندان‌دار خود را طی یک دهم‌هزارم ثانیه ببندد و قفل کند.

[تصویر: IMAGE635047389673397063.jpg]


RE: مطالب مختلف - ebrahim.ev - 05-28-2013 11:40 PM

[تصویر: 5036246564690546169?view]


شکار آونتادور قرمز در شمال تهران .... - mallarme - 05-31-2013 07:10 PM

قابل توجه میلیاردرهای عزیز:Yosef.gif

خبر ورود اولین آونتادور قرمز رنگ (یا شایدم نارنجی سوخته) به پایتخت مثل یک بمب خبری بود که بلافاصله ترکش هایش به همه جای شهر رسید؛ از ستادهای انتخاباتی گرفته تا میادین میوه و تره بار . . . !


[تصویر: attachment.php?attachmentid=242411&a...1369995290]

می گویند آونتادور موردنظر که تصاویر شکار شده آن در گذرموقت منتشر شد، از دبی با پلاک M 72414 به کشور آمده و موفق به گرفتن پلاک گذرموقت 9144 هم شده است؛ حداقل اطلاعات دیگری که از ظاهر پلاک می توان تشخیص داد اینست که آونتادوری تهرانی ما تنها تا پایان شهریورماه 92 اجازه خودنمایی در خیابان ها را دارد!

[تصویر: attachment.php?attachmentid=242412&d=1369995287]

اینکه بعد از پایان این مهلت دوباره به کشور مبدا برمی گردد یا اینکه دست برقضا مانند SLS قرمز رنگی که چندی پیش موفق به دریافت پلاک ملی شد، او هم به پلاک ملی می رسد یا نه معلوم نیست اما هرچه باشد همین سه ماه پیش رو هم برای ایرانی ها مهمانی عزیر و قابل احترام خواهد بود! هم اکنون عکس های بیشتر این خودرو در تیونینگم موجود است.


RE: مطالب مختلف - sabaeng - 06-02-2013 05:37 PM

نوشته ای زیبا ازارمابومبک

اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم کمتر حرف می زدم و بیشتر گوش می کردم

دوستانم را برای صرف غذا به خانه دعوت می کردم، حتی اگر فرش خانه ام کثیف و لکه دار بود و یا کاناپه ام ساییده و فرسوده شده ...

در سالن پذیرایی ام ذرت بو داده می جویدم و اگر کسی می خواست که آتش شومینه را روشن کند نگران کثیفی خانه ام نمی شدم ...

پای صحبتهای پدر بزرگم می نشستم تا خاطرات جوانی اش را برایم تعریف کند و در یک شب زیبای تابستانی پنجره های اتاق را نمی بستم تا آرایش موهایم به هم نخورد ...

شمع هایی که به شکل گل رز هستند و مدتها بر روی میز جا خوش کرده اند را روشن می کردم و به نور زیبای آنها خیره می شدم ...

با فرزندانم بر روی چمن می نشستم بدون آنکه نگران لکه های سبزی شوم که بر روی لباسم نقش می بندند...

با تماشای تلویزیون کمتر اشک می ریختم و قهقهه خنده سر می دادم و با دیدن زندگی بیشتر می خندیدم...

هر وقت که احساس کسالت می کردم در رختخواب می ماندم و از اینکه آن روز را کار نکردم فکر نمی کردم که دنیا به آخر رسیده است ...

هرگز چیزی را نمی خریدم فقط به این خاطر که به آن احتیاج دارم و یا اینکه ضمانت آن بیشتر است ...

به جای آنکه بی صبرانه در انتظار پایان نه ماه بارداری بمانم هر لحظه از این دوران را می بلعیدم؛ چرا که شانس این را داشته ام که بهترین موجود جهان را در وجودم پرورش دهم و معجزه خداوند را به نمایش بگذارم ...

وقتی که فرزندانم با شور و حرارت مرا در آغوش می کشیدند هرگز به آنها نمی گفتم: بسه دیگه حالا برو پیش از غذا خوردن دستهایت را بشور ، بلکه به آنها می گفتم دوستتان دارم!

اما اگر شانس یک زندگی دوباره به من داده می شد هر دقیقه آن را متوقف می کردم ، آن را به دقت می دیدم ، به آن حیات می دادم و هرگز آن را پس نمی دادم ...



چندمین روز ماه، متولد شده اید؟ - deh621 - 06-06-2013 03:11 PM

روز 1 ) خیلی کنجکاوید
روز 2 ) زندگی و احساسات شما در حد تعادل است
روز 3 ) رفتارتان دیگران را به اشتباه می اندازد
روز 4 ) پیش از عمل کردن خوب فکرمی کنید
روز 5 ) از تغییرات لذت می برید
روز 6 ) سخاوتمندانه به نیازمندان یاری می رسانید
روز 7 ) نسبت به تغییرات اطرافتان حساس هستید
روز 8 ) شخصیت شاد و رفتار دوستانه ای دارید
روز 9 ) نمی دانید چگونه باید خود واقعیتان را نشان دهید
روز 10 ) فرد مسئولی هستید
روز 11 ) شما بخشنده و محتاط و دارای روحیه ای لطیف هستید
روز 12 ) شما پر انرژی و شوخ طبع هستید
روز 13 ) فردی صادق و ساده گیر هستید
روز 14 ) گاهی اطرافیانتان را فراموش می کنید
روز 15 ) دوست دارید در مرکز توجه قرار گیرید
روز 16 ) به خوبی می توانید به ندای قلبتان گوش دهید
روز 17 ) دوست ندارید وارد امور دگران شوید
روز 18 ) در نگاه اول فردی بسیار آرام به نظر می رسید
روز 19 ) در مدیریت امور زندگی مهارت خاصی دارید
روز 20 ) شما همه چیز را جدی می گیرید
روز 21 ) شما کنجکاو و یک دنباله رو واقعی هستید
روز 22 ) انسان بی نظیری هستید
روز 23 ) هرگز آنگونه که دیگران می خواهند زندگی نمیکنید
روز 24 ) بسیار مثبت نگر هستید
روز 25 ) هیچ مانعی نمی تواند شما را ازهدفتان باز دارد
روز 26 ) به تغییرات مثبت پاسخ می دهید
روز 27 ) گاهی بدبین می شوید و از کاه کوه می سازید
روز 28 ) به راحتی می توانید در زندگی تان موفق شوید
روز 29 ) به حس ششم خود اعتماد داشته باشید
روز 30 ) دوست دارید همسرتان در کنترل شما باشد
روز 31 ) اعتماد بنفس بالایی دارید



داستان زیبا دو قورباغه - Divar - 07-19-2013 05:32 PM

چند قورباغه از جنگلی عبور می کردن که ناگهان دو تا از آنها در درون گوالی افتادند.
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گوال چقدر عمیق است به دو قورباغه گرفتار گفتند : که دیگر چاره ای نیست شما بزودی خواهید مرد.
اما دو قورباغه با بی اعتنایی حرف دیگر قورباغه ها را نشنیده گرفتند و برای خروج از گودال تلاش کردند ...
قورباغه های دیگر همچنان داد میزدند : شما راه نجاتی ندارید و بیهوده تلاش می کنید.
یکی از قورباغه ها بلاخره تسلیم حرف دیگران شد و دست از تلاش برداشت و در نهایت به انتهای گودال افتاد و مرد.
اما قورباغه دیگر همچنان تلاش می کرد و بی اعتنا به حرف دیگر قورباغه های برای بیرون رفتن از گودال سعی مجدد میکرد.
بلاخره تلاش قورباغه جواب داد و او از گودال خارج شد...
وقتی بیرون آمد دیگر قورباغه ها به او گفتند : مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟
قورباغه جواب نداد و معلوم شد که نا شنواست در واقع او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند.
___________
همیشه بودن و خواهند بود افرادی که توی فامیل به شما میگن : تو نمی توانی ! تو موفق نمیشوی ! تو عرضه نداری ! ....
پس بهتره در مواجهه با چنین افرادی ناشنوا بود.

خسته شدم بس تایپ کردم ولی ارزششو داشت Yosef.gif


RE: نوشته های طلایی - Elixir - 07-20-2013 03:02 PM

(11-12-2012 03:38 PM)حامد نوشته شده توسط:  گــــــربـــــــه و کــاســهC a t & B o w l…

عتيقه فروشي در روستايي به منزل رعيتي ساده وارد شد. ديد كاسه اي نفيس و قديمي دارد كه در گوشه اي افتاده و گربه در آن آب ميخورد. ديد اگر قيمت كاسه را بپرسد رعيت ملتفت مطلب مي شود و قيمت گراني بر آن مي نهد. لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگي داري آيا حاضري آن را به من بفروشي؟ رعيت گفت: چند مي خري؟ گفت: يك درهم. رعيت گربه را گرفت و به دست عتيقه فروش داد و گفت: خيرش را ببيني. عتيقه فروش پيش از خروج از خانه با خونسردي گفت: عموجان اين گربه ممكن است در راه تشنه اش شود بهتر است كاسه آب را هم به من بفروشي. رعيت گفت: قربان من به اين وسيله تا به حال پنج گربه فروخته ام. كاسه فروشي نيست.

چه جالب..مرسی..10_004


RE: مطالب مختلف - Divar - 07-20-2013 03:51 PM

توی زندگی خیلی باختم!
با این حال کسی نمی تونه منو از بازی بیرون کنه...
آخه من شاه شطرنجم