+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: اعضای سایت ، اهداف و بحث های شخصی (/forumdisplay.php?fid=36)
+--- موضوع: خاطرات ایام عید (/showthread.php?tid=7512)
RE: خاطرات ایام عید - jahanagahi - 03-26-2013 02:42 PM
ممنونم مهدی جان. بله سالم سالم هستیم. خدا را هزاران بار شکر.
RE: خاطرات ایام عید - MARYAR - 03-26-2013 02:54 PM
(03-26-2013 02:39 PM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:(03-26-2013 02:30 PM)m_sh نوشته شده توسط: اینکه چیزی نیست
پارسال عید یه خبطی کردیم گول محبت مادربزرگ را خوردیممممممممم
داشتم می رفتم مشهد بهم گفت نه نه بیا این دو تا تن ماهی را ببر اونجا سال تحویل بخور جون بیگیری
منم گول خوردم
آغا رفتیم مشهد چشمتون روز بد نبینه
روز آخر غذا نداشتم یکیشو باز کردم و خوردم بدون اینکه اریخ انقضاشا نگاه کنمممممممم
آغاااااااا انقدر حالم بد شده بوددددددددد یه سره گلاب به روتون می آوردم بالا و...
بردنم دارالشفای امام رضا سرمو ...
مسمومیت گرفته بودم اونم از بدترین نوعششششششش
توی مسیر راه هم که چشمتون روز بد نبینه توالت قطار یکیش مختص خودم بودددددددد
بعدا که تاریخشو نگاه کردم دیدم 8 سال پیش انقضا یافته بودددد
یه همچین مامانبزرگ اصفهانی دارم من
عجب مامان بزررررررررررررگی
دستشون درد نکنه
بلهههههههه
وقتی بابام بهشون اعتراض کرد
گفتن: اینا 10 سال پیش که آقای دکتر... اومده بود دیدنم برام اورده بود منم گذاشته بودم برای روز مبادا بخ نوه م،
دیدم حیفس داره می رد مشهد چه روزی مباداتر از این روز
محمد پیشنهاد می کنم که هیچ وقت توشه سفراتا نخوریاااااا
RE: خاطرات ایام عید - GreatNavid - 03-26-2013 03:06 PM
آقای قربانیان خداروهزار مرتبه شکر . جای کسی خالی نباشه منم یه تصادف با سرعت 100 کردم جلو ماشین فنا شد ولی خدا روشکر عمق فاجعه مربوط به ماشینه . 170 فقط پول جرثقیل شد ( این نکته آموزشی بود ، میلیاردرهای جوان میتونند از این راهم میلیاردر بشوند ) و خلاصه همه چیز خوبه شکر خدا
RE: خاطرات ایام عید - MARYAR - 03-26-2013 03:11 PM
یه خاطره خوشم از سال تحویل براتون بگممممممم
صبح زود از خواب بیدار شدیم رفتیم جاتون خالی رستوران هتل صبونه تخم مرغ و عسل و... خوردیم، چون سال تحویل ساعت 2:30 بود ولی مشهد دربهای حرم را زود می بستند ساعت 9 رفتیم حرم صحن انقلاب (اسماعیل طلا)
چه جمعیتی چه جمعیتی بالغ بر 2میلیون نفر توی صحن های حرم بودند.
بارون گرفته بود و فر شها را مجبور شده بودند جمع کنند همینجور بارون ریز میومد و ما و جمعیت مجبور بودیم 5 ساعت روی پا وایسیم تا سال تحویل بشه
ولی این ایستادن هم لذت بخش بود چون در جوار امام رضا چشممون را به پنجره فولاد دوخته بودیم تا بالاخره ساعت 2:30 صدای ناقاره خونه امام رضا دراومد و سال تحویل شد و خادم ها عیدی بر سر مردم می ریختند. خیلی صحنه قشنگی بود.
من همه دوستان در انجمن را دعا کردم که انشاله سالی پر از موفقیت داشته باشن.
RE: خاطرات ایام عید - ahmad rezaee - 03-26-2013 03:28 PM
(03-26-2013 02:42 PM)jahanagahi نوشته شده توسط: بله سالم سالم هستیم. خدا را هزاران بار شکر.
سال نویی اومدم انجمن می خواستم سلام کنم ، اول خدا را شکر کردم .......
خدا را هزاران بار شکر که وجود نازنینتان سالم است و این درس بزرگی برای ما است که براحتی جنبه های مثبت اتفاقات بد را می بینید .
جناب قربانیان ، سلامتی شما و تمامی دوستان انجمن را همیشه دعا کرده ام .
سال نو و آغاز اتفاقات خوب و خوش یمن را به همگی تبریک می گویم .
RE: خاطرات ایام عید - M3HDI - 03-26-2013 03:52 PM
(03-26-2013 03:11 PM)m_sh نوشته شده توسط: یه خاطره خوشم از سال تحویل براتون بگممممممم
صبح زود از خواب بیدار شدیم رفتیم جاتون خالی رستوران هتل صبونه تخم مرغ و عسل و... خوردیم، چون سال تحویل ساعت 2:30 بود ولی مشهد دربهای حرم را زود می بستند ساعت 9 رفتیم حرم صحن انقلاب (اسماعیل طلا)
چه جمعیتی چه جمعیتی بالغ بر 2میلیون نفر توی صحن های حرم بودند.
بارون گرفته بود و فر شها را مجبور شده بودند جمع کنند همینجور بارون ریز میومد و ما و جمعیت مجبور بودیم 5 ساعت روی پا وایسیم تا سال تحویل بشه
ولی این ایستادن هم لذت بخش بود چون در جوار امام رضا چشممون را به پنجره فولاد دوخته بودیم تا بالاخره ساعت 2:30 صدای ناقاره خونه امام رضا دراومد و سال تحویل شد و خادم ها عیدی بر سر مردم می ریختند. خیلی صحنه قشنگی بود.
من همه دوستان در انجمن را دعا کردم که انشاله سالی پر از موفقیت داشته باشن.
خوش به حالتون
ما که تازه خوب شده بودیم و راه هم به زور میرفتیم ، نشد سال تحویل حرم باشیم
البته اصولا ما وقتهایی که اوج زواری بودن مشهده ، خودمون حرم نمیریم
هم شلوغه و هم میگیم باشه برای زائرها ، حداقل اونا راحت تر زیارت کنن
RE: خاطرات ایام عید - mohammadshamosi - 03-26-2013 03:56 PM
بله مریم خانم
ما هم جونمون بالا اومده بود از بس موقع تحویل سال بهتون زنگ میزدیم ، و در دسترس نبودید
RE: خاطرات ایام عید - MARYAR - 03-26-2013 03:58 PM
(03-26-2013 03:56 PM)mohammadshamosi نوشته شده توسط: بله مریم خانممن که خودم بهت زنگ زدم دادا
ما هم جونمون بالا اومده بود از بس موقع تحویل سال بهتون زنگ میزدیم ، و در دسترس نبودید
محمد شما نیاز به زنگ زدن نداری که اونجا همینجور توی یاد من شما قل می خوردی دادا
تو صحن، تو حرم ، تو هتل، تو اتاق ....
خیلی دعات کردم از بس یاد می کردم
RE: خاطرات ایام عید - mohammadshamosi - 03-26-2013 04:05 PM
ایشالله تو بازار هم تو یادتون قل میخوردم!
RE: خاطرات ایام عید - MARYAR - 03-26-2013 04:11 PM
(03-26-2013 04:05 PM)mohammadshamosi نوشته شده توسط: ایشالله تو بازار هم تو یادتون قل میخوردم!
بازاررررررر؟؟ کدوم بازار؟؟؟ مگه مشهدم بازار داره؟؟؟