سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: اعضای سایت ، اهداف و بحث های شخصی (/forumdisplay.php?fid=36)
+--- موضوع: چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ (/showthread.php?tid=5719)

صفحه ها: 1 2


RE: چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ - jahanagahi - 12-05-2012 09:27 AM

وقتی شروع کردم , همسرم اصلا اعتقادی به آن نداشت. در طی زمان و گرفتن اولین نتیجه حرکت به باور رسید و مشوقم شد. باید بگذارید خود نتیجه اولین حرکت را ببیند.


RE: چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ - پرواز - 12-05-2012 12:06 PM

خدا رو شکر همسر من تو این زمینه ها خیلی همراهمه. تجربه هم داره و از من خیلی مثبت اندیش تره. اما فرصتش رو نداریم بصورت عملی روی بعضی مسایل کار کنیم. مثلا تاپیک آقا بهداد در مورد مراحل خلق آرزوشون رو که میگفتن داشتم فکر می کردم ایشون چقد فرصت دارن که می تونن در روز اینهمه کار رو عملی کنن.
نمی دونم چرا اینقدر از از کلمه ی مخ زدن بدم میاد. فکر میکنم زندگی که در اون صداقت نباشه ارزش دو نفره بودن نداره! بنابراین مجردهای عزیز انجمن یا از همون اول کسی رو انتخاب کنید که باهاش صادق باشه و باهاتون صادق باشه. یا بدونید اگر روی این موضوع کار نکردین تو زندگی خیلی اذیت میشین. در واقع خیلی زود زندگیتون به تکرار میکشه


RE: چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ - بهداد - 12-05-2012 04:17 PM

(12-05-2012 12:06 PM)پرواز نوشته شده توسط:  خدا رو شکر همسر من تو این زمینه ها خیلی همراهمه. تجربه هم داره و از من خیلی مثبت اندیش تره. اما فرصتش رو نداریم بصورت عملی روی بعضی مسایل کار کنیم. مثلا تاپیک آقا بهداد در مورد مراحل خلق آرزوشون رو که میگفتن داشتم فکر می کردم ایشون چقد فرصت دارن که می تونن در روز اینهمه کار رو عملی کنن.

ههههههههههههههههه پرواز بزرگوار
من یکی از عبارات شاید 4 ساله ی اخیرم در مورد وقت اضافی است . من همیشه وقت اضافه برای همه کار دارم و این یکی از آرزوهای منه . که در زمان حال همیشه آزاد باشم ( رییس وقت و زمان خودم باشم ) . کل تمارینی که در یک روز انجام میدهم جمعا 3 ساعت میشه . فکر کنم 3 یا 4 ساعت وقت گذاشتن برای یک رسیدن به یک آرزو چیزی نباشه .
شاید اوایل کمی زیاد به نظر برسه اما وقتی در ناخودآگاه نهادینه شد کار تمام است . همه چیز پشت سر هم به زندگیتان جاری میشود .به ایده ی من کل تمارین را باید 6 ماه مکررا به موقع انجام دهید تا دیگر به مشکل بر نخورید و همیشه روی یک فاز فرکانسی بالا باقی بمانید زیرا ماندن در فاز فرکانسی بالا مهم است نه نوسان فرکانس مغزی .
من کار خاصی نکرده ام . سوالی دارم : آیا تاکنون از 24 ساعت روز موارد وقت مفید و وقت پرتتان را محاسبه کرده اید ؟
من با برخی عزیزان که دارم حضوری کار میکنم اولین تمرینی که به انها در هفته ی اول میدهم نوشتن تمام کارهایشان با ذکر وقت و زمانش است و آخر هفته کل وقت پرت و مفیدشان را حساب میکنم. چیز قابل توجهی را مشاهده میکنیم که :
بیش از 50% وقت این عزیزان پرت است این یعنی آنها از وقتشان به بدترین وجه استفاده کرده اند و اصلا لذت نبرده اند . مدیریت زمان اولین اصل ورود به روند تمارین است.

با سپاس 5_004


RE: چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ - پرواز - 12-05-2012 04:57 PM

بی نهایت ممنون. شما همیشه منبع انرژی و ایده های مثبت هستید. فرمایشتون درسته. وقت زیادی از من تلف میشه. البته من نمیخوام تلفشون کنم. بعضی اوقات انکار اصلا حوصله ندارم. همون استارتی که میخوام بزنم که مثلا از فردا میخوام تجسم خلاق رو در ساعات خاصی انجام بدم رو نمیتونم شروع کنم. در واقع تا به ساعت مورد نظر میرسم به فردا موکولش میکنم... و این فردا ها خیلی چیزها رو از من گرفتن و میگیرن...


RE: چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ - بهداد - 12-05-2012 10:56 PM

(12-05-2012 04:57 PM)پرواز نوشته شده توسط:  بی نهایت ممنون. شما همیشه منبع انرژی و ایده های مثبت هستید. فرمایشتون درسته. وقت زیادی از من تلف میشه. البته من نمیخوام تلفشون کنم. بعضی اوقات انکار اصلا حوصله ندارم. همون استارتی که میخوام بزنم که مثلا از فردا میخوام تجسم خلاق رو در ساعات خاصی انجام بدم رو نمیتونم شروع کنم. در واقع تا به ساعت مورد نظر میرسم به فردا موکولش میکنم... و این فردا ها خیلی چیزها رو از من گرفتن و میگیرن...

این موضوع در خیلی آدمها مشابه هست که استارت نمیزنند و زمان شروع را به فردا موکول میکنند . اصلا ناراحت نباشید . روش من برای استارت برخی دوستای نزدیکم همیشه این بوده که روی روح و حس غیرتشون کار میکنم تا انگیزه ای برای شروع داشته باشند . همیشه بهشون میگم چقدر همسرتون یا عشقتون رو دوست دارید ؟ آونها جواب میدند : خیلی ، که هر کاری براشون میکنند . منم میخندم ، ههههههههههههههههههههههههههه و میگ :
خوب اگه دوستش داری پس از همین الان استارت بزن و قول بده که دیگه تمارین را ترک نمیکنی . من خودم هم اینطوری تشویق شدم که غیرتیم کردند و تا مدت دو ماه تمرین بموقع میکردم تا اینکه نهادینه شد و شبیه عادت در ضمیر ناخودآگاه نشست و تا الان ادامه داره . الان 4 ساله تمارین رو دنبال میکنم و دو ساله که مرتب هر روز ادامه میدم . زمان شروع و تغییر همین حالاست

فقط کافیه به این سوال جواب بدید : همسرتون رو چقدر دوست دارید ؟ جوابش خیلی نیستا بلکه عمل به تمارین در هر شرایطی هستش

با سپاس و آرزوی تحول بزرگ برای شما در همین حالا -


RE: چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ - Peanut - 12-06-2012 02:28 AM

(12-05-2012 12:06 PM)پرواز نوشته شده توسط:  خدا رو شکر همسر من تو این زمینه ها خیلی همراهمه. تجربه هم داره و از من خیلی مثبت اندیش تره. اما فرصتش رو نداریم بصورت عملی روی بعضی مسایل کار کنیم. مثلا تاپیک آقا بهداد در مورد مراحل خلق آرزوشون رو که میگفتن داشتم فکر می کردم ایشون چقد فرصت دارن که می تونن در روز اینهمه کار رو عملی کنن.
نمی دونم چرا اینقدر از از کلمه ی مخ زدن بدم میاد. فکر میکنم زندگی که در اون صداقت نباشه ارزش دو نفره بودن نداره! بنابراین مجردهای عزیز انجمن یا از همون اول کسی رو انتخاب کنید که باهاش صادق باشه و باهاتون صادق باشه. یا بدونید اگر روی این موضوع کار نکردین تو زندگی خیلی اذیت میشین. در واقع خیلی زود زندگیتون به تکرار میکشه
---------------------------------------------------------
دوست عزیز، این کلمهٔ "مخ زدن" مگه معنیش بده؟ من این کلمه را چند هفته است یاد گرفتم فکر می‌کنم معنیش "ترغیب کردن" هست اگه حرف بدی‌ من از همه همسر‌های محترم عذر می‌خوام قصد توهین نداشتم، تاپیک تیترش هست "چطور همسرتون را ترغیب کنین؟" شاید من بد نوشتم
============================
راجبه پستتون بگم، وقتی‌ که می‌گید "...فرصتش را نداریم که رو چیزای عملی‌ کار کنیم.." چند چیز به فکرم رسید، یکی‌ اینکه وقتی‌ خوشبینی به آینده و مثبت اندیشی‌ را حقیقتا باور کردید همه کارای روزمره تون می‌شه همین ریختی فکر کردن و روش تمرین کردن ۲۴ ساعته. مثلا وقتی‌ رانندگی‌ می‌کنین هی‌ می‌گید، همش چراغ سبز می‌خوره به پستم. هی‌ می‌گید الان جا پارک پیدا می‌کنم، . وقتی‌ چیزی میخواید بخرید می‌گید، من اون گرونه را که دوست دارم میخرم نه اون ارزونه را که دوست ندارم و می‌دونم که پولش میرسه..

نگران پول تلفن یا اینترنت یا گاز یا آب گرم نیستید، هرچی‌ نیاز دارید استفاده می‌کنین بدون نگرانی از خرجش. چون ایمان دارید که پولش می‌رسه و من باید از زندگیم نهایت لذت را ببرم....

ولی‌ اگه همسرتون به این چیزا اعتقاد نداشته باشه همش دعوا دارید که چرا اینقد خرج کردی؟

اینها همه می‌تونن تمریناتِ عملی‌ِ کار شما باشن.

در مورد مدیتیشن و خوندن و تمرکز کردنِ چند ساعته، باید بگم که یک روزه نمیتونین به اونجا برسید، طول میکش یه کم. ولی‌ میتونین مثلا بگید من هر شب ساعت ۸-۹ فلان کتابو می‌خونم واسه نیم ساعت بعد هم نیم ساعت رو چیزهایی که آرزومه فکر می‌کنم در حالی‌ که موزیک (تند یا آروم ) گوش میدم، و این کارو حتما چند شب بکنین.

هر شب این حالتی که توش میرید اینقد قشنگ و قشنگتر می‌شه که هی‌ ۱۰ دقیقه به اون وقت داده شده واسه اینکار اضافه می‌کنین، یدفه می‌بینین بعد یک ماه رسیدید به اون جایی که میتونین ۳-۴ ساعت را به این کار اختصاص بدید.

موفق باشید


RE: چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ - پرواز - 12-06-2012 04:47 PM

ممنون peanut عزیز. درسته باید شوق و انگیزه اش رو در خودم بالا ببرم.
در مورد کلمه ی "مخ زدن" هم بله. مخ زدن در فرهنگ ایرانی ها بار منفی داره. معمولا وقتی میخوان یه نفر رو کلک بزنن یا یه جورایی زیرآبی برن و راضیش کنن از این کلمه استفاده میکنن. البته گاهی هم ممکنه یه نفر از راه خوب و بخاطر هدفی خوب مخ یه نفر رو بزنه اما در کل چون یه جور گول زدن محسوب میشه، در ایران بار منفی داره.
حالا عنوان تاپیک اونقدری اهمیت نداره. مهم اینه که بحث ظریف و مهمی رو اشاره کردین. عنوان تاپیک هم اگر "چطور همسر خود را با خود همراه کنیم؟" بود، بهتر بود. ولی همونطور که عرض کردم چندان اهمیت نداره. ما پیگیر ادامه ی این بحث خوب هستیم


RE: چرا باید مخ همسرمون را بزنیم؟ - احمد فردی - 12-06-2012 06:16 PM

من هم به عنوان تازه وارد نظرم رو بگم :

در مورد خانواده معمولاً در ابتدای ازدواج ، از احترام همسرامان و تایید نظراتمان توسط او بسیار استفاده می شود کرد و می شود شخصیت و طرز فکر و منش رفتاریمان را به همسرمان القاکنیم .

هر رفتار و طرز فکری در صورتی قابل احترام و قبول است که شخص هم خودش به آن ایمان داشته باشد و هم در راه رسیدن به آن تلاش کند و به موفقیت برسد .

اینکه همسران باهم تضاد فکری کمی داشته باشند ، نعمت بزرگی است ، اما همراه بودن شریک زندگی تنها در صورتی محقق می شود که من نوعی روی باورهایم ایستادگی کنم ، و وقتی به موفقیت می رسم ، تاثیر ان بر شخص مقابل بسیار زیاد است .

نتیجه اینکه : باید در هر حالتی حتی هنگامی که به نظرات درست شما توجهی نمی کنند ، شما ایده ها و نظراتتان را بازگو کنید و هنگامی که به موفقیت رسیدید ، آنها مرید شما خواهند شد ، پس همه چیز از خود شما شروع می شود .