RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - mortezajafari - 09-30-2012 02:08 AM
با شما موافقم جناب قربانیان
واقعا کسانیکه ایده دارند و از دیگران هم مشورت میگیرند، چقدر توانسته اند ایده هایشان را پیاده کنند؟
کسانیکه مشاوره می دهند چطور؟چقدر موفق بوده اند در کارهای خودشان؟
واقعا مشکل اساسی ما کجاست؟اگر خودمون نمیتونیم دارای ریسک پذیری برای انجام ایده هامون باشیم، اگر خودمون دو دل هستیم، چطور انتظار داریم دیگران حرفهای مارا باور کنند؟
من خواهش میکنم عزیزانی که دستی به آتش دارند و کهنه کارتر هستند، در یک تاپیک کاملا جدا، ایده هایی که داشتند و همچنین بررسی اون ایده ها، ایده هایی که تاکنون به قمر نشوندن، مشکلات ایده های دیگر که به ثمر ننشسته و ... را رک در معرض دید ساید دوستان قرار دهند. این کمک خیلی خوبی میکنه برای اونایی که ایده دارند اما جرأتش رو ندارند که اجرا کنند و حتی بعد از تخقیقات گسترده امکان سنجیشون که مطالعه کردند، باز هم احساس می کنند یک جای کار می لنگه و همش در اضطرابن
RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - مریم موفق - 10-10-2012 10:29 PM
سلام و سپاس از مطلب مفید شما. متن به نوعی چکیده ای از کتاب پدر پولدار، پدر بی پول کیوساکی ست.
RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - jahanagahi - 11-09-2012 11:02 AM
(09-30-2012 02:08 AM)mortezajafari نوشته شده توسط: با شما موافقم جناب قربانیان
واقعا کسانیکه ایده دارند و از دیگران هم مشورت میگیرند، چقدر توانسته اند ایده هایشان را پیاده کنند؟
کسانیکه مشاوره می دهند چطور؟چقدر موفق بوده اند در کارهای خودشان؟
واقعا مشکل اساسی ما کجاست؟اگر خودمون نمیتونیم دارای ریسک پذیری برای انجام ایده هامون باشیم، اگر خودمون دو دل هستیم، چطور انتظار داریم دیگران حرفهای مارا باور کنند؟
من خواهش میکنم عزیزانی که دستی به آتش دارند و کهنه کارتر هستند، در یک تاپیک کاملا جدا، ایده هایی که داشتند و همچنین بررسی اون ایده ها، ایده هایی که تاکنون به قمر نشوندن، مشکلات ایده های دیگر که به ثمر ننشسته و ... را رک در معرض دید ساید دوستان قرار دهند. این کمک خیلی خوبی میکنه برای اونایی که ایده دارند اما جرأتش رو ندارند که اجرا کنند و حتی بعد از تخقیقات گسترده امکان سنجیشون که مطالعه کردند، باز هم احساس می کنند یک جای کار می لنگه و همش در اضطرابن
خواندن صندلی داغ عزیزان و تایپیکهای مختلف انجمن در بخشهای عمومی و vip پر از ایده هائی است که می تواند راهنمای خیلی خوبی برای عزیزان باشد.این اضطراب برای اینست که هنوز ذهن خود را ثروتمند نکرده اند.
http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=4903&page=1
RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - mahdi5e - 02-06-2013 11:27 AM
تشکر و سپاس از همه دوستان
استفاده کردیم از سخنان ارزشمند شما
RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - مرتضی الهی - 07-05-2013 12:28 AM
باسلام به همه دوستان
خو ندن کتاب *** الگوی ذهنی میلیونر ها*** نوشته دکتر استنلی رو به همه دوستان توصیه می کنم.
------------------------------------------
باآرزوی کسب موفقیت های مالی برای همه دوستان   
RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - مرتضی الهی - 07-05-2013 12:42 AM
من این کتاب رو چند سال پیش از انتشارات جیهون مقابل دانشگاه تهران خریدم. و جزو بهترین وتاثیر گذار ترین کتابهایی بوده که تاحالا خوندم.
نویسنده این کتاب یک دکتر اقتصاد امریکایی هست که در یک تحقیق دانشگاهی وقت گذاشته و وارد زندگی میلیونر های امریکایی شده و در مورد شغل - میزان درآمد - ازدواج - محل سکونت - نحوه خرید کردن و..... اونها تحقیق کرده ونتایج جالبی رو نوشته . که شاید برای خیلی از مردم عادی قابل فهم وقابل قبول نباشه!
مثلا اینکه میلیونر ها بدن لیست خرید پا به هیچ فروشگاهی نمی گذارن! اینجوری نیستن که همنجوری تو فروشگاه ها قدم بزنن وهرچی که نظرشونو جلب کرد بردارن وبخرن . یا اینکه اونها معمولاسطح زندگیشون پایین تر از سطح درآمد وثروتشونه! و.....
ومهمتر از همه اینکه اونها اول پول درمیارن بعد خرجش میکنن ، وعادت به خرید اقساطی ندارن.
-----------------------------------
باآرزوی کسب موفقیت های مالی برای همه دوستان  
RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - tila - 07-09-2013 08:02 PM
(08-12-2012 03:09 PM)mortezajafari نوشته شده توسط: ثروتمندان یک بار کار می کنند تا یک عمر بخورند و فقرا یک بار می خورند تا یک عمر کار کنند. اگر زندگی ثروتمندان را به طور دقیق و حساب شده مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که تمام تلاش آنها در ابتدا، رسیدن به استقلال مالی است. آنها تلاش می کنند که برای خود، یک منبع درآمدی ایجاد کنند و بتوانند از آن در تامین هزینه های روزمره زندگی خود استفاده کنند. تمام هم و غم آنها این است که در اثر تلاش مقطعی، یک درآمد پایدار و دائمی ایجاد کنند و بعد از آن بتوانند به آزادی فکری، مالی و ... برسند.
تی هارواکر، نابغه مالی، در تعریف خاطرات خود در حوزه کسب و کار، بیان می کند که برای راه اندازی یک بنگاه اقتصادی کوچک به مدت شش ماه، به صورت شبانه روزی در آنجا کار می کرده است تا آن را به اتمام برساند و یک مدیر خوب برای آن استخدام کند. پس وقتی که کار تمام شد هرگز به آنجا مراجعه نکرده است و خودبنگاه، با عوامل خود به نحو احسن، کار خود را ادامه می دهند. سازمانی که ساخته است از هر لحاظ عالی بود و یک سیستم یکپارچه و مطلوبی در آن ایجاد کرده که عوامل مربوطه را به هم متصل می کرده است.
منظور از این جمله که ثروتمندان یک بار کار می کنند تا یک عمر بخورند این است که آنها برای ایجاد یک سیستم و یک سازمان هوشمند و خودکفا، تمام تلاش وکوشش خود را انجام می دهند تا آن را ایجاد کنند و پس از ایجاد آن، سیستم خود به خود کار می کند و درآمد ایجاد می کند.
منظور از اینکه یک بار کار می کنند این است که آنها یک کار اساسی و سازمان یافته انجام می دهند که باعث ایجاد درآمد همیشگی و دائمی می شود و می توان روی درآمد ممتد و پایدار آن حساب کردو فرد مطمئن است که این درآمد همیشگی است و به مرور زمان، افزایش هم خواهد یافت و بدون حضور آنها کار خواهد کرد.
آنها در یک مقطع زمانی، با کاهش مناسب هزینه و افزایش درآمد و با تفکر ثروت آفرینی، اقدام به خرید دارایی های پایه می کنند و مطمئن هستند که این دارایی ها می توانند هرگونه دغدغه درآمدی آنها را برطرف کنند.
1) استفاده از تجربیات گذشته
ثروتمندان از تجربیات گذشته خود و از شکست ها و تحمل ضررهای خود برای ساختن سازمانی کارآمد و موثر برای ایجاد رفاه و آسایش در آینده برای خود استفاده می کنند. آنها گذشته خود را مرور و بررسی می کنند که چه کارهایی را اشتباه انجام داده اند و چه کارهایی درست بوده است و از این عمل، درس می گیرند وسعی می کنندکه یک اشتباه را دو بار تکرار نکنند.
در جهت تقویت نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف خود برمی آیند و از این موارد در جهت ساختن سازمانی جدید، موثر و مفید استفاده می کنند. آنها تمام تلاش خود را به کار می بندند که فونداسیون این سازمان بسیار قوی ومحکم باشد و با هرگونه حادثه جزیی آسیب نبیندت و دچار زوال نشود.
آنها آینده نگر هستند. بنابراین سفری به آینده انجام می دهند تا ببینند که تا چه وقت می توانند از محل درآمد این سازمان استفاده کنند. سازمان ایجاد شده را به مرور زمان ترمیم، بهینه و تقویت می کنند که عمر آن زیاد شود. آنها نه تنها این کار را برای خود انجام می دهند بلکه از محل مزایای کارشان، دیگران نیز استفاده می کنند.
2) مورد ماتسوشیتا
نمونه های خیلی زیادی از این موارد در دنیا پیدا می شود که به عنوان مثال، یکی از آنها به نام ماتسوشیتا را شرح می دهم. او فردی روشنفکر و ثروتمند بود که کار خود را از یک اتاق 9 متری شروع کرد. او ابتدا کارمند یک شرکت متوسط بود و به صورت ماهانه حقوق دریافت می کرد ولی ذهن خلاقی داشت تا اینکه یک روز، پیشنهادی جهت بهینه سازی محصول به واحد مدیریت ارائه کرد و این پیشنهاد موردت پذیرش واقع نشد و مدیران به سردی با او برخورد کردند و برای نظرش اهمیت چندانی قائل نشدند.
این موضوع ماتسوشیتا را بسیار ناراحت کرد، طوری که او تصمیم گرفت از شرکت استعفا دهد و برای خودش کار کند. وقتی که کار خودش را در یک اتاق 9 متری همراه با همسر و برادر همسرش شروع کرد، هرگز فکر نمی کردکه چنان بدبختی غیرقابل تحملی را پیش رو خواهد داشت. روزگار برای او بسیار سخت شد و او از تامین هزینه نیازهای اولیه خود مانند خورد و خوراک و لباس عاجز بود.
پروژه او برای رسیدن به نتیجه، زمان زیادی را تلف کرد و در میان راه، برادر خانمش از آنها جدا شد. چون دیگر چیزی برای خوردن نداشتند. اوهر جور شده، به مدت 9 سال این فلاکت و بدبختی را تحمل کرد تا کم کم به فروش جزیی و درآمد اندکی رسید تا بتواند به آینده این شغل امیدوار باشد.
او به مرور زمان و با جذب همفکران خود و با یک مدیریت مبتنی بر انسانیت توانست یک سیستم بزرگ، پویا، پردرآمد و ... بسازد و هر ثانیه و هر لحظه به فکر بهینه سازی سیستم خود باشد. امروزکه این مطالب را می نویسم، ماتسوشیتا در بین ما نیست ولی سازمان او با پرسنلی بالغ بر بیش از دویست و پنجاه هزار نفر در حال کار کردن است و بیش از یک میلیون نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم از کاری که او ایجاد کرد ارتزاق می کنند. او موفق شد برندهای مطرحی چون پاناسونیک را ایجاد کند که به گوش مردم دنیا واژه آشنایی است.
3) سیستم کارآمد ثروتمندان
هر جا ثروتمندی را یافتید بلافاصله دنبال سازمان او با یک سیستم مطلوب و کارآمد بگردید. چرا که هرگز نمی توان بدون یک ماشین پولسازی به ثروت و دارایی رسید. در واقع، آنها با عملکرد صحیح و درست خود و مبتنی بر یک تفکر سالم، ماشینی می سازند که دائم در حال چاپ اسکناس باشد.
این ماشین خودکار است و به وجود فیزیکی آنها وابسته نیست و خود به خود کار می کند. نقطه مقابل ثروتمندان، فقرا هستند. آنها یک بار می خورند تا یک عمر کار کنند. دلیل بارز فقیر ماندن، هزینه های عروسی آنها، هزینه مهمانی آنها، هزینه های زیاد روزمره آنها و ... است. آنها دقیقا برای دیگران زندگی می کنند و رضایت باطنی آنها، صرفا جلب توجه افکار عمومی است.
آنها دوست دارند که زبانزد خاص و عام باشند ودر هر جا از آنها تعریف و تمجید شود. برای آنها هزینه و اسراف، یک افتخار محسوب می شودو هرگز متوجه نیستند که پول و دارایی، امانتی در دست آنهاست و صاحب اصلی نیستند و فقط در مقطعی از زمان، صاحب آن شده اند و لازم است که از آن استفاده صحیح و مطلوب کنند.
4) آینده نگری
ما در این دنیا، چند صباحی مهمان هستیم و عمر ما محدوداست. هرگونه غرور، اسراف، عدم رعایت اخلاقیات و ... سند نابودی ما هستند. در رده های مختلف از سطوح پیاین تا سطوح بالا، فرهنگ فقر در افراد مختلف دیده می شود. فرض کنید فردی مبلغ هشتصد هزار تومان در ماه، درآمد دارد و هزینه اش نیز در همین حدود است.
متاسفانه مشاهده می شود که این فرد با قرض، یک جشن عروسی برگزار می کند که ده میلیون توان هزینه دارد. بنابراین مجبور است در آینده مبلغی از درآمد خود را بابت پرداخت دیون در نظر بگیرد. همین فرد، با تفکر تکمیل زندگی خود، یک خودروی لیزینگی خریداری می کند تا رفاه بیشتری داشته باشد. غافل از اینکه با دست خود، خود را به هلاکت می اندازد.
بعد از گذشت یک مدت زمانی، او اقدام به خرید اثاثیه منزل می کند و چون تفکر هزینه ای دارد همچنان به نیست و نابودکردن آینده خود می پردازد و نتیجه ای که حاصل می شود این است که مجبور می شود زمان آینده خود را بفروشد تا هزینه زندگی امروز خود را بپردازد و این یک معامله غلط است.
5) فاجعه چشم و هم چشمی
جالب است بدانید در تحقیقاتی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که اکثر افراد برای هزینه کردن، دقیقا به اطرافیان خود نگاه می کنند و خودرا با آنها هماهنگ می کنند. آنها توجه نمی کنند که این کار درست است یا غلط؟ و به خاطر چشم و هم چشمی و برای عقب نماندن از قافله، اقدام به هزینه کردن از دارایی و درآمد خود می کنند.
6) بدترین کار در حوزه مالی
بدترین کار در حوزه مالی، این است که فرد، دارایی خود را هزینه کند یا قدرت ساخت ستون دارایی ها را نداشته باشد. آینده چنین فردی در خطر است. آنچه که در آینده از نظر مالی به ما کمک خواهد کرد، درآمد حاصل از دارایی هاست. به همین دلیل در سطح جهان، می بینیم که شرکت های بزرگ با برندهای مطرح، دائم در حال تبلیغات و معرفی شرکت و محصول خود به جهانیان هستند و آنها با این کار، ارتباط موثری با مخاطب خود برقرار می کنند وستون دارایی ارتباطات خود را – که اصلی ترین دارایی عصر حاضر است – محکم و قوی می سازند.
کم نیستند کسانی که در زندگی خود، ورشکسته هستند ولی خودشان خبر ندارند. آنها مجبورند سالیان درازی کار کنند تا هزینه هایی را پرداخت کنند که امروز و دیروز انجام داده اندو زمان آینده را – که بزرگترین سرمایه زندگی است – به راحتی از دست دهند. عمر ما بسیار مهم و حساس است و ما مجاز نیستیم با افزایش هزینه خود و عدم مدیریت صحیح، آن را هدر بدهیم.
فقرا تلاش می کنند وضع ظاهری زندگی خود را مطلوب نشان دهند و به دیگران ثابت کنند که آنها وضع مالی خوبی دارند و به همین دلیل از آینده وام می گیرند تا امروزخوش بگذرانند.
آنها تفاوت بین سرمایه گذاری و هزینه کردن را نمی دانند و سعی دارند دیگران را از خود راضی نگه دارند و چون می خواهند به نوعی به دیگران ثابت کنند که وضعیت مطلوبی دارند، بنابراین هر چه به دست می آورند به اضافه مقداری بیشتر، هزینه می کنند.
در حالی که تفکر ثروتمندان، عکس آنهاست و هر چه را که به دست می آورند به اضافه مقداری بیشتر، سرمایه گذاری می کنند و پس از سرمایه گذاری، درآمدشان زیاد می شود چون علاوه بر خودشان، سرمایه آنها نیز کار می کند و در مقابل، فقرا علاوه بر هزینه ای که دارند، بدهی آنها نیز، هزینه بر است و باعث می شود هزینه مضاعفی داشته باشند.
RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - tila - 07-09-2013 08:08 PM
خیلی خوب بود .از اطلاعاتی که دادید ممنون .لطفا از این مطالب بازم بزارید.از ایده هایی که مسیر زندگی خیلی از اونهایی رو که الان تو رشته خودشون به نام و بزرگ هستن اما در شروع کارشون کسی بهشون اعتماد نداشت...
خیلی خوب بود .از اطلاعاتی که دادید ممنون .لطفا از این مطالب بازم بزارید.از ایده هایی که مسیر زندگی خیلی از اونهایی رو که الان تو رشته خودشون به نام و بزرگ هستن اما در شروع کارشون کسی بهشون اعتماد نداشت...
RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - farimehr20 - 09-03-2013 02:44 PM
چقدر خوب اشاره شده بود به ظرافت هايي كه ممكنه خيليهامون درگيرش باشيم و در عين حال هم بي خبر از اينكه راهمون غلطه....اين مطالب ميتونه كسان زيادي رو از جهل مركب بيرون بياره، به نظر من جان كلام مقاله تغيير ديدگاه و نگرش فقيرانه به ثروت گرايانه اس،خيلي ها رو ميشناسم كه اگه كمي برنامه ريزي ميداشتن الان صاحب خيلي چيزا بودن.به ثروت رسيدن ديد اقتصادي ميخواد كه من فعلا ندارم،اينجا عضو شدم كه تمرينش كنم.ممنون بابت اين تاپيك وزين
RE: تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا - ham_missyou - 02-16-2014 06:22 PM
واقعا مفید و ملموس بود.
|