ايده هامون رو بگيم به ديگران - نسخه قابل چاپ +- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir) +-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105) +--- انجمن: اعضای سایت ، اهداف و بحث های شخصی (/forumdisplay.php?fid=36) +--- موضوع: ايده هامون رو بگيم به ديگران (/showthread.php?tid=1660) صفحه ها: 1 2 |
RE: ايده هامون رو بگيم به ديگران - goldmen - 01-16-2012 12:50 AM (01-16-2012 12:31 AM)parsajoon نوشته شده توسط:(01-15-2012 11:11 PM)goldmen نوشته شده توسط: منم دو تا ايده ملي داشتم دهن سرويس اين انگليسي ها رو هوا زدن اينقدر سوختم كه نگو...... شرمنده منظور حرفتو نگرفتم.........ميگي من دورغ ميگم؟ يا انگليسي ها؟ RE: ايده هامون رو بگيم به ديگران - P@RSA - 01-16-2012 01:39 AM (01-16-2012 12:50 AM)goldmen نوشته شده توسط:(01-16-2012 12:31 AM)parsajoon نوشته شده توسط:(01-15-2012 11:11 PM)goldmen نوشته شده توسط: منم دو تا ايده ملي داشتم دهن سرويس اين انگليسي ها رو هوا زدن اينقدر سوختم كه نگو...... نه عزيز هم شما كارت درسته هم انگليسيا. اون جمله تكه كلام يه نفر هست بنام مش قاسم تو اون فيلم كه همه چي رو ميندازه گردن انگليسيا ![]() RE: ايده هامون رو بگيم به ديگران - arash67 - 01-16-2012 03:43 AM (01-15-2012 07:59 PM)maryam_sh نوشته شده توسط: چه كار زيبايي آقا سجاداینکه در زمان کوتاهی یک ایده به ذهن چند نفر میاد رو من این طوری توجیه می کنم نکته مهمی که همه میدونیم ولی کمتر به اون توجه می کنیم اینه که برای اینکه یک ایده شکل بگیره باید یک سری بسترها در جامعه فراهم بشه مثلا کمبود یک نوع جنس یا تکراری شدن و خسته شدن گروهی از مردم از یک نوع خدمات خاص احساس بشه وقتی این کمبود در افراد احساس شد باعث میشه ذهن تعدادی از انسانها خودآگاه یا ناخودآگاه دنبال یافتن راه حل برای آن مسئله باشه بعد از مدتی ذهن فردی که آماده است با دیدن یک فیلم ، خواندن یک کتاب ،شنیدن یک جمله که حتی ممکنه بی ربط به مسئله باشه ، دیدن یک صحنه تصادف و..... جواب مسئله را پیدا میکنه حال سوال اینجاست که چرا خیلی از این جوابها مشابه هم هستند؟ دلیل این تشابه به این مسئله برمیگرده: شاید برای یک حل یک مشکل با توجه به محدودیتها راه حل های زیادی نباشد یا به بیان دیگر تعداد راه حلها بشدت از تعداد افرادی که دنبال حل مساله هستند کمتر است مثلا فرض کنید 20 نفر قصد دارند از نقطه الف به ب بروند در حالی که عملا بیشتر از 5 راه برای رفتن وجود ندارد ( البته برای واقعیتر شدن مثال این فرض را هم داشته باشید که این 20 نفر تنها از وجود یک راه مطلع هستند ولی به دلایلی همچون دوری راه به دنبال مسیر بهتر می گردند) حال پس از جست و جو افراد به یقین در میابیم راهی را که هر کدام پیدا کرده اند مشابه راه حل تعداد دیگری از نفرات است. اگر طریقه نگرش تعدادی از افراد به یک مسئله مشابه هم باشد یعنی مشکل را برای خود یک جور تعریف کرده باشند مطمئنا به جواب مشابهی میرسند |