سفر و سفرنامه اصفهان (بهار 1392) - نسخه قابل چاپ +- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir) +-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105) +--- انجمن: جلسات حضوری و آنلاین اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=30) +--- موضوع: سفر و سفرنامه اصفهان (بهار 1392) (/showthread.php?tid=6933) صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 |
RE: سفرنامه اصفهان 1392 - zoofanoon - 04-23-2013 04:52 PM خب مثل اینکه من دیر رسیدم ، میبینم که انجمن پر شده از عشق و محبت ، خوشحالم که به دوستان انجمن واقعا خوش گذشت ، واقعا در سفر ، هرکس همراهانی مثل جناب قربانیان ، آقا کامیار عزیز و خانم معاون و........ همه دوستان انجمن داشته باشد بعید است که بد بگذرد ، همه مون به هم ببالیم که این انجمن توانسته این چنین یارانی یکدل و صمیمی و صادق را برای تک تک اعضایش فراهم کند ، یقین میدانم که همین صمیمیتها و یکدلی مارا به قله های رفیع موفقیت خواهد رساند. ما بقیه اعضاء اگر چه در سفر با شما نبودیم ولی دعای ما بدرقه راه تان بود و اطمینان دارم که شما نیز به یاد مان بودید . پس باهم هستیم ، با هم باشیم ، و با هم هم خواهیم ماند ، باور کنید که من هم اکنون آن روز را می بینم که انرژی انجمن سراسر ایران مان گرفته و در حال به کمال رسیدن است . از همه میزبانها تان هم ممنون که با صمیمت خاصی از مهمانهای شان پذیرایی نمودند. RE: سفرنامه اصفهان 1392 - مهدی گل محمدی - 04-23-2013 05:18 PM راستی یه چیز یادم رفت بگم..... مجید (...) حلامون کن....نپرس چرا ...فقط حلالمون کن.... ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() RE: سفرنامه اصفهان 1392 - مــجــیــנ - 04-23-2013 05:58 PM (04-23-2013 05:18 PM)مهدی گل محمدی نوشته شده توسط: ![]() RE: سفرنامه اصفهان 1392 - mjdehghani - 04-23-2013 06:01 PM نمی خوام بحث ..... شه ، پس ... هرچی خواستین جاش بذارین ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() RE: سفرنامه اصفهان 1392 - habib tousi - 04-23-2013 06:01 PM منم بعد از تاخیر زیاد رسیدم و شکر خدا تاخیر بود اما مشکل خاصی نبود.از همه دوستان تشکر میکنم اسم نمیبرم که از قلم نیوفتن و تشکر ویژه از محمد آقای شموسی که بسیار بسیار زحمت کشیدند. دلم برای دوستان خیلی تنگ شده اما طاقت دوری هلیا؛ رامان, پرنیا؛آیدا,لیدا و امیرحسین جانو نداره.[/color] پدر مادراشون قول بدن که سفر بعدی حتما بیارن شون و گرنه من دق میکنم RE: سفرنامه اصفهان 1392 - مهدی گل محمدی - 04-23-2013 06:15 PM (04-23-2013 06:01 PM)mjdehghani نوشته شده توسط: نمی خوام بحث ..... شه ، پس ![]() ![]() ![]() RE: سفرنامه اصفهان 1392 - jahanagahi - 04-23-2013 06:32 PM خانم معاونت محترم سپاسگزارم. ممنونم. از زحمان شما. تشکر میکنم. حقیقتا شما و ادمین عزیز زحمت کشیدید. RE: سفرنامه اصفهان 1392 - کتایون کاظمی - 04-23-2013 06:55 PM آقا مهدی اول اینکه ،خدائیش اگه دو روز دیگه تو سفر بودیم ،من وخاله ،سو تغذیه می گرفتیم ،آخه غذامون شروع نشده می اومدی و... ![]() ![]() ![]() و دوم اینکه ،قضیه حلالیت از آقای (...) هم به زودی لو می ره...چون فیلمهاش دست جناب سیدی زاده امن وامانه...و چون یه پای قضیه سبحانه مطمئنا ،اونهم از تو افقها باید پاسخگو باشه...می دونی که چی می گم؟!!! ![]() ![]() RE: سفرنامه اصفهان 1392 - صدفی - 04-23-2013 07:00 PM سلام بر همه خواهران و برادران دوست داشتنی و عزیزم دلم برای همتون تنگ شده خاطرات خیلی خوبی تو این سفر برام رقم خورد هرچند همسر عزیزم آقای شهراسبی نبودن ولی باورم نمیشد بدون ایشون اینقدر بهم خوش بگذره که این هم به خاطر وجود دوستان عزیز و خوبم بود امروز همش تو رویای اصفهان بودم حوصله نداشتم تنهایی صبحونه و ناهار بخورم آقا محمد شموسی دستت درد نکنه امیدوارم به خاک دست بزنی طلا شه خیلی بهت زحمت دادیم واقعا ممنون انشالله بتونم جبران کنم آقا کامیار و مریم عزیزم بابت تمام زحماتی که تو این سفر کشیدید واقعا ممنونم هردوتونو مثل خواهر و برادر واقعیم دوست دارم RE: سفرنامه اصفهان 1392 - مهدی گل محمدی - 04-23-2013 07:03 PM (04-23-2013 06:55 PM)melina نوشته شده توسط: آقا مهدی اول اینکه ،خدائیش اگه دو روز دیگه تو سفر بودیم ،من وخاله ،سو تغذیه می گرفتیم ،آخه غذامون شروع نشده می اومدی و... بله دیگه جای هیچ سخنی نیست... وای ![]() ![]() ![]() |