سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: روانشناسی (/forumdisplay.php?fid=106)
+--- انجمن: خاطرات قانون راز - معجزات کسب ثروت (/forumdisplay.php?fid=23)
+--- موضوع: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز (/showthread.php?tid=531)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20


RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - jahanagahi - 11-16-2012 06:08 PM

خدا را هزاران بار شکر که به خیر گدشته است.

باید نگرشهای خود را تغییر دهیم.(کمی سخت است ولی می شود.)
نگرش منفی این حرکت : همسرم صبح زود از خونه رفت بیرون. نمیدونم چرا نگرانش بودم. حتی یه لحظه تو ذهنم اومد که نکنه تصادف کنه!
نگرش مثبت: مجسم کردن وی پس از برگشت به منزل و نشستن روی میز نهار خوری و دیدن شما عزیزترین فرد زندگیش و لبخند.



RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - P@RSA - 11-16-2012 06:30 PM

پرواز عزيز
خوشحالم از اينكه همسرتان سالم در كنارتان است.
همانطور كه بهداد عزيز گفتند در ذهن خود موقع خروج همسرتان او را در كارهايش موفق و راضي تصور كنيد كه با خوشحالي به خونه برميگرده.در ضمن صبحها صدقه بندازيد تا باور به سلامت بودن ايشان برايتان بيشتر گردد.


RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - پرواز - 11-16-2012 08:40 PM

(11-16-2012 04:45 PM)بهداد نوشته شده توسط:  درود بر شما و خدا را شکر میکنم که همسرتون سالمه - خدا رو شکر
درست می نویسید : قانون با کسی شوخی نداره . اینکه چرا همین یکبار حتما باید اتفاق بیوفته دلیلش نوع احساستون بعد از فکر کردنتون بر میگرده . من بارها در مورد احساس بعد از تفکر صحبت کردم و بازم میگم : احساس عمیق پشت تفکر دست به خلق میزنه . من این رو بارها تجربه کرده ام .
شاید آدمی در روز هزاران فکر به ذهنش خطور کنه اما انچیزهایی به رویت و عینیت تبدیل میشود که توام با احساس عمیق باشه نه فقط صرفا تفکر خالی . از شما میخواهم در این رویداد به ظاهر بد به دنبال نکات مثبت ان بگردید مثلا سلامتی همسرتان / زنده بودن عزیزتان / دیدن دوباره او در کمال سلامتی / حمایت خداوند از همسرتان و .... با اینکار و تعویض نگرش تان از منفی به مثبت دیگر چنین اتفاق های ناگواری نخواهد افتاد . روی سلامتی خود ، همسرتان ، فرزندتان و خانوده تان تمرکز کنید نه روی موارد منفی
خوب شما برای اهدافتان اینقدر که برای این موضوع که همسرتان بیرون میره و رویداد منفی برایش رخ میده تمرکز و احساس عمیق نمیذارید شاید این داستان واقعی شما جواب این سوال که همه از من می پرسند باشه : چه زمانی به هدفم می رسیم ؟؟؟ تا کی ؟؟؟ چه مدت زمان طول میکشه به آرزوهام برسم ؟؟؟
جوابش در رویداد شما نهفته است که این بستگی به افکار + احساس عمیق + دیدن واضح تجسمات ذهنی + پذیرش و دریافت شما بستگی داره
هر جمله و فکری در کائنات بازتاب دارد حتی یک کلمه که از زبانتان جاری می شود
با سپاس[/b][/font][/size]
ممنونم آقا بهداد و سایر دوستان
کدوم احساس رو میفرمایید؟ یعنی چه احساسی در من به این فکر، واقعیت داده؟


RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - بهداد - 11-16-2012 08:56 PM

(11-16-2012 08:40 PM)پرواز نوشته شده توسط:  [/b][/font][/size]
ممنونم آقا بهداد و سایر دوستان
کدوم احساس رو میفرمایید؟ یعنی چه احساسی در من به این فکر، واقعیت داده؟

[/quote]

احساس به دو نوع در کائنات خودنمایی میکند :
1 - احساس خوب ( شامل شادی / مثبت نگری / خندیدن و ... ) که شما را در فاز فرکانسی بالای مثبت نگه می دارد و در اصل شما دچار مثبت نگری میشوید .
2 - احساس بد یا ناخوشایند ( گریه از درد و رنج / عصبانیت / دلهرگی / اضطراب / خشم و .... )
در سیستم روند زندگی و تمارین روزمره ی خودمان منظور از احساس بعد از یک فکر یعنی واکنش به هر آنچه که شما از درون به ان فکر میکنید و این باعث ارتعاش و ساطع کردن انرژی ( خواه خوب - خواه بد ) به کائنات و دنیای اطرافتان می شود مابقی را که خودتان می دانید . تفکر کردن در مورد هر موضوعی باعث ارتعاش می شود اما ارتعاش احساسات هر فرد باعث به حرکت در امدن و تسریع شدن در رسیدن به هدف میشود . خواه و ناخواه در مقابل هر رویدادی هر شخص احساسی از خود ساطع میکند اما باید یاد بگیریم که در رویارویی با رخدادهای منفی ، چگونه آنرا به مثبت تبدیل کنیم .
وقتی شما در مورد بیرون رفتن همسرتان اضطراب دارید در واقع ارتعاش احساسات منفی را در خودتان تقویت میکنید و ذهنتان در فاز فرکانسی بتا سیر میکند و قانون جذب به آن پاسخ میدهد . حالا ببینید شما چقدر این احساس را عمیق انجام داده اید که آنی رویت شده است . برای جلوگیری از جاری شدن احساسات باید روی باورتان کار کنید و نگرش را عوض کنید . برای اینکار از همین حالا برای رخ دادن این رویدادی برای نقاط مثبتش خدا را شکر کنید و با شکرگذاری همه چیز را در آینده تغییر دهید . تمرکز کنید روی موارد مثبت این واقعه . این اولین استارت تغییر نگرش است که خودش یک هنر بزرگ در زندگی انسانهای موفق است که کسی نمیداند .

لطفا این تاپیک را مطالعه کنید :

http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=5266


RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - پرواز - 11-16-2012 09:46 PM

خیلی خیلی ممنونم.
ببینید من از بیرون رفتن همسرم استرس خاصی نداشتم. اما مثلا شب قبلش یه موضوع دیگه خیلی ناراحتم کرده بود. در حدی که کلی گریه کرده بودم و روحیه ای به هم ریخته داشتم. آیا این موضوع که بی ارتباط با نگرانی برای بیرون رفتن همسرم بوده هم میتونه همون احساسی باشه که شما می فرمایید؟


RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - بهداد - 11-16-2012 09:58 PM

(11-16-2012 09:46 PM)پرواز نوشته شده توسط:  خیلی خیلی ممنونم.
ببینید من از بیرون رفتن همسرم استرس خاصی نداشتم. اما مثلا شب قبلش یه موضوع دیگه خیلی ناراحتم کرده بود. در حدی که کلی گریه کرده بودم و روحیه ای به هم ریخته داشتم. آیا این موضوع که بی ارتباط با نگرانی برای بیرون رفتن همسرم بوده هم میتونه همون احساسی باشه که شما می فرمایید؟

بله میتونه در بر گیرنده ی تمام انرژی منفی باشه . کلا جنس مونث از احساسات بالایی برخوردار است . جالب اینکه میزان احساسات یک زن 3 برابر قویتر از مرد است و از نظر روانشناسی با هم خیلی متفاوت هستند . در تمام اتاق های ذهنی زن عشق و احساس جریان داره اما در ذهن مرد فقط یک اتاق عشق و احساس وجود داره . این یعنی هر واقعه ای میتونه بر احساسات زن خدشه وارد کنه و به او آسیب جدی بزنه اما این در مورد مردها صدق نمیکنه مگر در موارد خاص ( حدود 5 % ) . کاملا صحیح است میدانم از بیرون رفتن همسرتان ناراحت نبودید اما اضطراب میتونه از هر چیزی به شما منتقل بشه . باید حواس خودتان را به چیزهایی که دوست دارید متمرکز کنید
با سپاس


RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - Delta.H - 11-17-2012 06:42 PM

خانم پرواز عزیز ابتدا بابت سلامتی همسرتان و گذر از چنین حادثه ای به شما تبریک میگویم و خدا را شکر میکنم.
درباره چگونگی عمل کردن قانون جذب در چنین مواردی نظر شما را به مطلب زیر جلب میکنم. ولی توجه داشته باشید که قانون جذب بر اساس ذهن ناخودآگاه عمل میکند و ذهن ناخودآگاه هم مثبت و منفی نمیشناسد همانطور که از هیچ ساعت و تقویمی برخوردار نیست!
بنابراین ممکن است 18ثانیه یا 68ثانیه مورد نظر در مطلب زیر را به جذب چیزهایی که نمیخواهیم اختصاص داده باشیم!

بسیاری از سخنرانان موفقیت به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر ایسترهیکس نظریه جالبی دارند. آن ها می گویند اگر انسان بتواند فقط 18 ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا درمی آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب می کند. اگر این 18 ثانیه بتواند تا 68 ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند. اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.

در نگاه اول شاید این عدد 68 ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد. 68 ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد می گویند که تمرکز به مدت 68 ثانیه هیچ کاری ندارد؟

خوب آیا شما هم همین طور فکر می کنید؟ بسیار عالی است! امتحان کنید خواهید دید که هنوز 18 ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود. ایده ای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر می شود و نجوا گر درونی تان به سخن می آید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسایل مهم تر زندگی بپرداز .


ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و براساس عادت زندگی کنیم. ما صبح که از خواب برمی خیزیم بدون این که فقط 68 ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سرکار رفتن.
بدون این که 68 ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهای مان وقت بگذاریم. اسب سرکش ذهن را به این سو و آن سو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن.

هر ساعت شصت دقیقه است و شبانه روز شامل بیست و چهار تا شصت دقیقه یعنی هزار و چهارصد و چهل دقیقه است اما ما خیلی مواقع در این 1440 دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم 68 ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را تمرکز کنیم!! به راستی این فکر پرجست و خیز که نمی تواند 68 ثانیه آرام بگیرد به چه دردی می خورد!

فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد. پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد. فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، مطمئناً به هنگام نیاز و بحران که تمرکز بیشتر لازم است، کارآیی ندارد و فلج می شود.

باید همین الان هر کاری که داریم زمین بگذاریم و به سراغ ذهن ناآرام خود برویم و 68 ثانیه آن را مهار کنیم. 68 ثانیه به شرایطی که الان در آن قرار داریم بیندیشیم.
68 ثانیه بعد به این که واقعاً در زندگی چه می خواهیم فکر کنیم. 68 ثانیه بعد به خوشبختی های خودمان بیندیشیم و 68 ثانیه دیگر به این فکر کنیم که چه قدر آرام می شویم وقتی روی مشکلات زندگی خودمان با آرامش فکر می کنیم.


کائنات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم. اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم. 68 ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم. آن وقت می توانیم کناری بنشینیم و معجزه عدد 68 را در زندگی خود ببینیم.



RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - پرواز - 11-17-2012 07:01 PM

ممنونم. بله کاملا درسته. از این 18 ثانیه تو فکر رفتن ها که خیلی برا من پیش میاد. چون کلا قدرت تخیل فوق العاده ای دارم. بنابراین خیلی راحت به یه فکر دامن میزنم و بهش مشغول میشم! الان یادم نمیاد اون روز 18 ثانیه فکر کردم یا نه. ولی هر چی بود ضربه ی بزرگی به زندگیمون زد... نزدیک 4 میلیون خسارت کم نیست... این یکی دو روزه تو صافکاری هر کی ماشین و نوع چپ کردن رو می بینه جا میخوره که چطور یه نفر از تو این ماشین کاملا سالم بیرون اومده!(خدا رو شکر) شانس اصلی اونجا بوده که ماشین بعد از غلت زدن روی چرخ هاش به زمین افتاده و سقف طوریش نشده! فقط انتهای ماشین و یکی از درها داغون شده.(میدونم دارم توضیح اضافی میدم ولی گفتم شاید این اتفاقات عجیب به هم مرتبط باشن)
راستی چشم نظر چه ارتباطی با قانون جذب می تونه داشته باشه؟
(اگر تاپیک منحرف میشه آقای کاظمی به من بفرمایند تو چه مبحث دیگه ای مطرح کنم.)


RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - sokoot - 11-18-2012 12:38 AM

(11-17-2012 07:01 PM)پرواز نوشته شده توسط:  ممنونم. بله کاملا درسته. از این 18 ثانیه تو فکر رفتن ها که خیلی برا من پیش میاد. چون کلا قدرت تخیل فوق العاده ای دارم. بنابراین خیلی راحت به یه فکر دامن میزنم و بهش مشغول میشم! الان یادم نمیاد اون روز 18 ثانیه فکر کردم یا نه. ولی هر چی بود ضربه ی بزرگی به زندگیمون زد... نزدیک 4 میلیون خسارت کم نیست... این یکی دو روزه تو صافکاری هر کی ماشین و نوع چپ کردن رو می بینه جا میخوره که چطور یه نفر از تو این ماشین کاملا سالم بیرون اومده!(خدا رو شکر) شانس اصلی اونجا بوده که ماشین بعد از غلت زدن روی چرخ هاش به زمین افتاده و سقف طوریش نشده! فقط انتهای ماشین و یکی از درها داغون شده.(میدونم دارم توضیح اضافی میدم ولی گفتم شاید این اتفاقات عجیب به هم مرتبط باشن)
راستی چشم نظر چه ارتباطی با قانون جذب می تونه داشته باشه؟
(اگر تاپیک منحرف میشه آقای کاظمی به من بفرمایند تو چه مبحث دیگه ای مطرح کنم.)
بنظر من بجای ناراحتی باید شکرگزار خدا باشین .


RE: خاطرات روزانه اعضا از قانون راز - fa_herman - 11-18-2012 01:03 AM

برای من هم همچین اتفاقی پیش اومد
خرداد امسال سوار ماشین که شدم فکرم این شد که سالم نمیرسم به مقصد
راننده هم که سوار شد بدتر شدم
کل فکرم به این مشغول شده بود که سالم میرسم یا نه؟؟!!!!!
60 کیلومتر راه رفشتیم 5 کیلومتر مانده به مقصد ماشین چپ کرد
من و 2تا دیگه که تک تک بعد از من اومدن عقب نشسته بودیم که اون دو نفر فوت شدند و من هم که حسابی داغون شدم!!!!
4تا دنده شکسته/بازو شکسته/ریه آب اورد لوله گذاشتن/ترقوه شکست
جالب اینکه من اول سوار شدم و هر کدو از اون دو نفر که بعد از من سوار میشدن و از در سمت چپ سوار میشدن آروم تر میشدم
نفر اول سمت چپ در جا فوت کرد
نفر دوم قطع نخاع توی بیمارستان
و من که از سمت چپ رسیده بودم به سمت راست زنده مندم
فکری که بیاد توی ذهن آدم مثبت و منفی نمیفهمه کارش رو انجام میده!!!!
بازم شکر که بیشتر از این کار نکرد تا زنده بمونم