10-30-2013, 04:55 PM
در هر کاری حکمتی هست و در هر حکمتی دنیائی از خیر
چند رور بود بشدت قفسه سینه ام درد داشت و با توجه به این درد با خوردن قرص مسکن به دفتر راهکار می رفتم.
دیروز به اصرار جناب کاظمی ادمین عزیز و جناب میرعباس دوست داشتنی و مهدی جان رفتم بیمارستان.
در بخش اورژانس بستریم کردند و عکس و سونگرافی و آزمایش و.....این مسئله از 7 بعداظهر تا 8 صبخ فردای آنروز (یعنی امروز) طول کشید.
در نهایت مشخص شد قند خون من 385 است (نرمال 70-110) است. سریع به من انسولین زدند.(البته سابقه قند خون دارم و قرص میخورم) .
یکی از پزشکان مطلب زیبائی فرمودند:
اگر امروز نمی آمدید از این به بعد مجبور بودی هر روز انسولین بزنی.
چند رور بود بشدت قفسه سینه ام درد داشت و با توجه به این درد با خوردن قرص مسکن به دفتر راهکار می رفتم.
دیروز به اصرار جناب کاظمی ادمین عزیز و جناب میرعباس دوست داشتنی و مهدی جان رفتم بیمارستان.
در بخش اورژانس بستریم کردند و عکس و سونگرافی و آزمایش و.....این مسئله از 7 بعداظهر تا 8 صبخ فردای آنروز (یعنی امروز) طول کشید.
در نهایت مشخص شد قند خون من 385 است (نرمال 70-110) است. سریع به من انسولین زدند.(البته سابقه قند خون دارم و قرص میخورم) .
یکی از پزشکان مطلب زیبائی فرمودند:
اگر امروز نمی آمدید از این به بعد مجبور بودی هر روز انسولین بزنی.