سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

سلام به همه ی دوستان خوب این انجمن

همزمانی جالبی رخ داده چون بنده هم اینروزا دارم مطالب اقای رابرت کیوساکی رو مطالعه میکنم و به این نتیجه رسیدم
با وجود کلی مطالعاتی که داشتم در زمینه ی مالی صرفا یک پیش دبستانی هستم.

بنابراین تصمیم گرفتم در کلاس خودم این بحث رو به نحوی که برای دانش اموزان قابل فهم باشه در حد توان توضیح بدم
تا مثل بنده در 30وچند سالگی به این نتیجه نرسند که کل دروسی که خوندن چندان ربطی به ثروتمند شدن اونا نداره

بخصوص دلم برای دانش اموزان باهوشی میسوزه که با استرسی که از طرف خانواده بهشون وارد میشه قراره بشن یه
آقای دکتر ی که شانس بیارن با یه حقوق بخور نمیر باید جایی کار کنن و.....

چیزی که برای پیشرفت کشور لازمه کارافرینی و ایجاد مشاغل هست و اماده کردن دانش اموزان برای اینکار البته اگه منتظر بمونم تا اموزش و پرورش به این نتیجه برسه احتمالا عمر نوح لازم دارم .پس در حد توانم این کار رو انجام میدم.

از همه ی اساتید این بحث خواهش میکنم بنده رو از راهنمایی های خودشون بهره مند فرمایند.
ببخشید اگه کمی از اصل موضوع دور شدیم اما فکر میکنم همه ی ما به عنوان والدین در کنار بالا بردن مهارتهای خودمون

موظف هستیم به فرزندانمان اموزش بدیم . لطفا از منابع احتمالی که در این زمینه وجود داره بنده رو مطلع بفرمایید.
سپاس از همه ی شما خوبان و به امید سربلندی ایران عزیزمان.

.

سلام به همه دوستان پر شوق و شور و میلیاردرهای خودم .

خب گذشت روزهای تلاش در انجمن ما را به نکته هایی که چکیده دنیای موفقیت و
ثروتمندی است رسانده است . این حس مشترک در درک نقاط متمایز در همه دوستان
شکل گرفته است .و خیلی خوشحالم از اینکه بتوانیم نکته هایی را بازگو کنیم که کمک
حال همه دوستان باشد و فهم آن آسان باشد .

البته من می خواستم مطالب را در کلاس سیستم سازی کسب وکار در آینده باز گو کنم که خوشبختانه نیاز آن زودتر حس شده است .

از سبحان عزیز ممنون بخاطر شروع این تاپیک و از همه دوستان می خواهم که با تحقیق
سرنخ هایی که در مطالب همگی دوستان عنوان می شود و با جستجو در اینترنت و
کتابها ، مطالبی به روز و تازه را برای همگی ما عنوان کنند ، شاید مطلبی از قلم بیافتد
که خیلی مهم باشد .

من در بررسی دنیای موفقیت ابتدا همانطور که سبحان عزیز اشاره کردند به کتابهای در
دسترس رابرت کیوساکی بر خوردم که مطالب آنرا ساده و خودمانی در تاپیک کلاس
آموزشی کسب و کار عنوان کردم . وارن بافت هم سرگذشت زندگی او یک کلاس درس
بزرگ است .

اما برای اینکه دقیق تر مفاهیم سیستم سازی را بفهمیم من به دو نظریه پرداز بزرگ
دیگر اشاره می کنم که دوستان بعد از خواندن مطالب استادان بالا به نظریه های این دو
نفر که پایه و اساس سیستم سازی را توضیح کاملی می دهند اشاره کنم .

این دونفر : سام کارپنتر ( مهندس پروژه ) نویسنده کتاب سیستم سازی
و مایکل گربر ( اعجوبه سیستم سازی ) با سری کتابهای افسانه کارآفرینی هستند

که من سعی می کنم هم مطالب کلی را در ادامه باز گو کنم و هم خبر خوش اینکه
ترجمه کتاب نایاب افسانه کار آفرینی را که چند صفحه دیگر از ترجمه اش باقی نمانده
برای دوستان آپلود کرده ارائه کنم .

۸ قانون سرمایه گذاری موفق
آنچه در گذشته اتفاق افتاده، مربوط به همان زمان است و اگر کسی در گذشته سرمایه گذاری ناموفقی را انجام داده، دلیلی ندارد که سرنوشت شما هم مثل او شود.
به گزارش خبرنگار بازار باشگاه خبرنگاران سرمایه گذاری خوب و مطمئن هم مثل هر کار و پیشه دیگری نیازمند دانستن اصول و برنامه ریزی است و کسی می تواند ادعای انجام سرمایه گذاری موفق داشته باشد که از اصول آن پیروی کند.آنچه در این گزارش پیش روی شماست، اصولی کلی و بسیار مهم است که رعایت آنها راه را برای سرمایه گذاری خوب و مطمئن باز می کند.
۱ - تلاش نکنید آینده را حدس بزنید
یادگیری پذیرش آنچه در آینده اتفاق می افتد، بسیار مهمتر از تلاش برای حدس زدن و پیش بینی آینده ای است که هنوز نیامده است.
۲ - اهمیت پس انداز از سرمایه گذاری بیشتر است
خیلی ها هستند که دائم استرس این را دارند که آیا سرمایه گذاریِ درستی انجام داده اند یانه، این در حالی است که افراد دور اندیش بیشتر به این فکر می کنند که چگونه پس انداز کنند تا در روزهای نیاز از آن استفاده کنند.
۳ - اخبار مهم را پی بگیرید
نمی شود بخواهید جایی سرمایه گذاری کنید و خبر از چند و چون ماجرا و وضعیت بازار و مسائلی از این دست نداشته باشید. بخش های خبری گوناگون، روزنامه ها و از همه راحتتر سایت های اینترنتی همگی امکاناتی هستند که شما برای سرمایه گذاری بهتر باید از آنها استفاده کنید.
۴ - تیز هوشی ذاتی از زبل بودن سر کلاس مهمتر است
از بین دو سرمایه گذار که یکی صرفا با آموزش های کلاس و کتاب و درس پیش می رود و دیگری تلاش می کند به حس و درک و استعداد و پشتکار خود تکیه کند، اصولا دومی موفقتر است.
۵ - پیش از سرمایه گذاری با دیگران درباره اش صحبت کنید
مشورت، عنصر و المان مهم در هر کاری است که متاسفانه از سوی خیلی ها نادیده گرفته می شود. استفاده از تجربه دیگران رایگان است، آن را از دست ندهید.
۶ - بسیاری از مشکلات مالی نتیجه شک و تردید هستند
لطفا اگر تصمیم به سرمایه گذاری می گرید، اول از آن مطمئن شوید و بعد قدم در مسیر آن بگذارید. تردید، عنصر ویرانگری است که تنها می تواند سرمایه گذاری شما را خراب و آنچه دارید را از شما بگیرد.
۷ - گذشته ها گذشته، فراموششان کنید
آنچه در گذشته اتفاق افتاده، مربوط به همان زمان است و اگر کسی در گذشته سرمایه گذاری ناموفقی را انجام داده، دلیلی ندارد که سرنوشت شما هم مثل او شود.
۸ - سرمایه گذاری بی نقص وجود خارجی ندارد
فکر اینکه سرمایه گذاری را انجام دهید که هیچ مشکلی در مسیر آن پیش نیاید و از هر لحاظ کامل و بی نقص باشد، تنها وقت تلف کردن است. به جای این رویاپردازی ها تلاش کنید که بیاموزید، چالش ها را چگونه از سر راه بردارید.

http://biznews.ir/vdcc.pqsa2bq0sla82.html

.


دوستان عنایت کنند به بحث اصلی بپردازیم تا تاپیک به این مهمی به بیراه نرود ،
بحث در باره چگونگی ساخت سیستم کسب وکار است نه فقط روش انجام کار و فعالیت چه شغل و چه سرمایه گذاری !!
سیستمی که بدون وجود ما بتواند به حیات خویش ادامه داده و تولید سود و ثروت نماید .

اجازه بدهید بطور معمول از ابتدای شروع کسب وکار به روال و زمان ضرورت ایجاد سیستم بپردازیم .

رابرت کیوساکی همانطور که اشاره شد به ضرورت ایجاد سیستم کسب وکار در ربع سوم از چهارخانه مالی یعنی مکان کار آفرینی اشاره می کند . این قسمت ضرورت ایجاد سیستمی کارآمد که بتواند همه افراد دخیل در کسب وکار را مدیریت کرده و امور جاری را بدون دخالت فرد انجام دهد اشاره می کند .


مایکل گربر در کتاب افسانه کارافرینی نظریه جالبی را مطرح می کند:
او می گوید :
کسب و کار دارای 3 مرحله مشخص است :
1- کودکی کسب وکار
( زمانی است که یک شخص تصمیم به ایجاد کسب وکار گرفته و فعالیت خود را در شغلی شروع می کند . این نقطه ، همان خانه مشاغل در نظریات رابرت کیوساکی است . شخص به خود متکی است و گاهی تا 14 ساعت شبانه روز را باید کار کند و به امور رسیدگی نماید . این نقطه جایگاه متخصص است و متخصص کسی است که به شدت به کار و انجام امور علاقمند است .
هر کدام از ما در مرحله اول شروع فعالیت معمولاًٌ در این نقطه قرار داریم و چون همه امور را خودمان انجام می دهیم همان خصوصیات افراد این خانه را از خود بروز می دهیم و بالتبع همان نتایج را دریافت می کنیم .
زحمت زیاد - وقت کم - استرس - درامد محدود و تقریباً کم و به اندازه بازدهی یکنفره .
البته بوده اند کسانی که در این خانه به درآمد های بسیار زیادی رسیده اند ، اما کلیت سخن ما اینست که چگونه باید بدون نیاز به کار دائمی به درآمد پایدار برسیم .

2- جوانی :
حالا تصور کنید که با ازدیاد مشتریان و مراجعه کنندگان شما کشش و توانایی جوابگویی به حجم زیاد کارها را نداشته باشید . اینجا زمانی است که نیاز به افراد متخصص دیگر برای ادامه فعالیت حس می شود و شما برای اولین بار مجبور به استخدام افراد دیگر می کنید . خب چه اتفاقی می افتد ، شما فردی را استخدام می کنید و با ارجاع مسئولیتهای کاری به آنها ، کمی از حجم خستگی خود می کاهید . این نقطه ای است که نیاز به مدیریت حس می شود و ما باید در جایگاه مدیر به مدیریت امور برسید.
اما معمولاً چون مدیریت اکتسابی است و شما یکدفعه در مقام مدیر قرار گرفته اید ، با ایجاد مشکلی در بخش اجرا و یا قصور درمدیریت کارها ، شکایت مشتریان و پسرفت کاری آغاز می شود و با اخراج و یا خروج متخصص کسب وکارتان ،همه چیز به هم می ریزد و واقعاً کلافه می شوید که باید چکار کنید .

3- بلوغ :
زمانی که بتوانید از مرحله قبل عبور کنید ، نیاز به سازماندهی و ایجاد استراتژی سازمانی و همچنین دستور العمل هایی که هر مشکلی را مشخص و روال کسب وکار را مشخص کند ، احساس می شود و شرکتهایی که به این مرحله می رسند با تجربه کامل به مرز پختگی وارد می شوند و توسعه آنها رو به فزونی می گذارد.

خب اکثر مثالهایی که در شروع تاپیک سبحان جان زدند از این طبقه می باشد .
کوکاکولا- سونی - مک دونالد که باید بزرگترین کسب و کار کوچک نام برد - نستله - و انواع برندهای بزرگی که اتوماتیک وار مشغول درآمد زایی و گسترش سیستماتیک هستند .

سوال اینجاست :
آیا می توان برای شروع درآمد زایی از ابتدا سیستم کسب وکار مشخصی را بنا کرد ؟

آیا جوانی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده است می تواند چنین سیستمی را پی ریزی کندو یا اینکه باید از ابتدای خانه مشاغل شروع به فعالیت کند ؟

اساس ساختار سیستم های کسب وکار چگونه است ؟

معنی دقیق سیستم سازی چیست و ملزومات آن چیست ؟

ببخشید مطالب کمی طولانی شد ، به کمک شما سعی می کنیم ، بحث را بصورت تئوری عملی پیش ببریم .

نمی دانم تا چه حد مطالب قابل هضم بود .
ساده تر صحبت کنیم :

می دانید بزرگترین مشکل پیش روی اینکه کسی بتواند سیستمی را طراحی کند که بدون حضور او پولسازی کند چیست ؟

جواب اینست که اغلب افراد معنی درست کارآفرینی و برون سپاری را نمی دانند و به همین دلیل ناآگاهی همیشه می خواهند خودشان تمامی امور را انجام دهند .

یکی از بزرگترین تفاوتهای افراد کارآفرین موفق با کارآفرینان نا موفق اینست که دسته
دوم روی چگونگی انجام کارها متمرکز می شوند ، در صورتی که دسته اول روی ایجاد و
چگونگی کارکرد سیستم کسب وکار متمرکز می شوند .

مثال می زنم :
به کار آفرین و یا بهتر بگویم صاحب فروشگاهی قدیمی که بر خورد می کنی ، می بینی
، بخاطر نقص در نداشتن برنامه های حسابداری - انبارداری و همچنین سیستم های
نظارتی ، شخص باید همیشه خود هم ناظر بر اعمال کارکنان و هم انجام دهنده بسیاری
از امور باشد و با نبود او فعالیتش دچار مشکل می شود .

اما فروشگاه های سیستماتیک که بارزترین نمونه های آنها برندها هستند چگونه کار
می کنند ؟ در حقیقت نوعی از فعالیت مشابه در تمامی شعبات از طراحی دکوراسیون داخلی ، محصولات ، نوع لباس پوشیدن ، نوع طراحی تبلیغات و حتی نوع پرزنت فروشندگان وجود دارد که در همه آنها مشترک است . این ریزه کاریها روی برنامه ریزی قبلی و با استفاده از پیش نویسهایی به اجرا در می آید که به آنها porto type می گویند ( یعنی اینکه همه چیز روی حساب و کتاب و با برنامه است ).

من در آغاز فعالیتم با یکی از دوستانم شریک بودم ، ، تنها چیزی که از کار بلد بودیم ،
انجام هر چه بهتر کار بود .فقط کار می کردیم و بسیاری از نکته ها از جمله :
بازاریابی -تبلیغات هدفمند - حسابداری دقیق - سیستم ثبت اطلاعات مشتریان -
استخدام حساب شده افراد و خیلی نکته های دیگر را رعایت نمی کردیم و هر گاه بر سر
کارمندان نبودیم ، کارها به هیچ عنوان درست پیش نمی رفت .تا زمانی کارها به سامان
تر بود که ما حضور داشتم.

اما یک تفاوت عمده بین من و با جناقم بود و آن اینکه او ، گرچه به شیوه ای ابتکاری و
قدیمی ، اما سیستمی داشت که حتی اگر باهم در لب دریا مشغول آبتنی بودیم ،
کارهایش را می توانست کنترل کند .
او زیر سیستم های کارش را درست طراحی کرده بود و اگر قصوری اتفاق می افتاد ،
مسول آن قسمت باید جوابگو بود .او می توانست با استفاده از تلفن ، سفارشات ،
انتقال پول و حتی دریافت پول داشته باشد که الان هضم این نکته کمی آسان است ،
اینترنت بانک .

خب فکر می کنید برای اولین قدم سیستم سازی چه باید کرد ؟

آیا اگر از روند کاری خود آگاهی نداشته باشی می توانی سیستم درستی را طراحی
کنی ؟
دوستان به نظر من بهتر است چند کسب وکاری که بصورت
سیستمی کار می کند و آنها را می شناسید و یا در درون آن کار می کنید را مثال بزنید
تا روی آنها ، موشکافی کنیم و آنها را تجزیه تحلیل کنیم .

تا برسیم به چگونگی سیستم سازی که من چند ماهی است بد جور پیله شدم از وقتی
دیده ام یکی از فامیلها با استفاده از این روند ، 5 شعبه جدید افتتاح کرده ، و در عرض
10 روز میزان فروششان را به 3.5 میلیارد تومان رسانده اند ، ( رشد 1500 درصدی فروش )
و این یعنی همین سیستم پولسازی ................

استاد رضایی شما که مینویسید ما فقط نوت بر میداریم

مثالی از سیستم سازمانی پیشرفته و یا برندهای سیستماتیک .

یه مثال معمولی که من بخوام بزنم ، شرکت های راه و ساختمون یا همون شرکت های عمرانی هستند . معمولا یه شرکت راه و ساختمون با رتبه بالا 6-7 تا پروژه در دست داره .
منابع مالی از دفتر مرکزی میاد و اگر دفتر توی تهران باشه ، ممکنه هرکدوم از پروژه ها صدها کیلومتر از دفتر دور باشند .
حالا باید اینا یه سیستم مالی درست حسابی بوجود بیارند تا بتونند پروژه ها رو کنترل کنند .

سبحان جان روال کاری این شرکتها چگونه است می تونی توضیح بیشتری بدی .
چه مراحلی از روند کاتری در این شرکتها صورت می گیرد و چه چارت تشکیلاتی این شرکتها دارند .
چه افرادی با چه تخصص هایی برای انجام مراحل کاری لازم است ؟
چه ابزارهایی نیاز است ؟

بدلیل دوشغله بودن
سعی وتلاشم بر این بود که نیرو مورد اطمینان وماهر برای دفتر بیمه به خدمن بگیرم
نزدیک 15 ماه همکارم بود

تو تمام این مدت نقش من در دفتر بیمه شاید نزدیک به15% بیشتر نمی شد
می شد با جذب بازاریاب فعالیت ودرآمد رو بیشتر کرد(( تاکنون موفق به این کار نشدم))

این یکی از روش های پول درآوردن به اذای خوابیدن است
ولی بسیار ساده وکوچک

(10-20-2013 05:42 PM)3ObHaN نوشته شده توسط: [ -> ]


الان این شرکت بدون یه سیستم پولسازی رسما نمی تونه به فعالیت خودش ادامه بده . تعداد کارمند بسیار زیاده و چون کار مثل یک فروشگاه نیست و به قول معروف بیابونیه ، امکان کنترل با سیستم های پیشرفته مثل دوربین وجود نداره .

حالا شرکت ها از قدیم الایام اومدن یه سیستم مدیریتی درست کردن و شاید من بتونم بگم این سیستم قدیمی ترین سیستم پولسازی در ایران باشه .

[b]عالی بود سبحان جان من که خیلی چیزها از این سیستم یاد گرفتم .
می دونی من از چه زاویه ای به این سیستم نگاه می کنم ، فرض می کنم که فرد توانایی هستم ولی از لحاظ مالی صفر صفر و یا حتی با کلی بدهی !!
خب می خوام بیام و روی توانائیها و ایده هایم سیستمی طراحی کنم و آنرا از کمترین منابع مالی شروع کنم و تازه یک قدم جلوتر ، می خوام این سیستمم رو بعداً و یا به سرعت به افراد دیگر بصورت حق امتیاز واگذار کنم .
خب آیا چه مدت زمانی طول می کشد که من چنین سیستمی را درست کنم و آیا امکان این حالت در مثالی که گفتی وجود دارد .

مایکل گربر مهمترین خصوصیت سیستم های موفق را قابلیت جایگزینی افرادی با کمترین مهارت در بخش های مختلف آن می داند که با آموزش کوتاهی به فعالیت وارد شوند .
خب با توجه به جوابهایی که داده ای در این سیستم باید افراد با تواناییهای بالا و تخصصی وارد شوند .

منظور من که مهمترین هدف از ایجاد این تاپیک است ، این سوال است: که باید چه نوع سیستمی را ایجاد کنیم که هم اجرای آن راحت و آسان ، با کمترین منابع و هم گسترش آن بسریع باشد و بتوان به راحتی آنرا تکثیر کرد .

اگر به مفهوم بالا برسیم ، راز ساخت سیستم های پولسازی که بدون وجود شما می توانند ، براحتی تولید ثروت کنند مشخص می شود که مهمترین دستاورد کارآفرینی بر مبنای کسب وکارهای کوچک است [/b]