09-20-2011, 09:24 AM
سلام دوستان
تاحالاشده با خودتون حرف بزنید.یعنی هی با خودتون نجوا کنید و بعد یه مدت که وراجی کردین!! تازه به خودتون بیاین و ببینین همه زل زدن به شما؟
واسه من شده،نه اینکه خل باشم!نه!سیستمم اینطوریه! (سیستم شمام اینطوری هست،اتفاقان خوبه اگه اون حسی که داری باهاش حرف میزنی خوب باشه و اگه هم بد باشه که میشیم یک آدم سادیسمی یا مشکل دار که همه چیز را یک طور دیگه تعبیر میکنه!)
سیستم روانیم را میگم،آخه نمیدونید یک "تفکربرتر" کوچولو (البته سرور ما هستند!) درون من هست که هی تو هر کاری فضولی میکنه!
اگه فکر میکنید که خیلی قاطی شد حق دارین!
نگاه کنید من خیلی چیزها تو زندگیم میخواستم و میخوام!
البته اول ها که میخواستم مثلا همین خونه ای را که خریدم!همش بهش فکر میکردم و بقول روانشناس ها "تجسم خلاق" میکردم که بعد فهمیدم همین جناب خونه! یک مامور تو دلم گذاشته که من را راهنمایی کنه تا چیز بنجول نخرم!
یک نکته دیگه اینکه، همه چیزهایی که ما میخوایم موجودیت دارند ممکن هست مثل همسرآینده باشه(
نیشت را ببند!
) که احتمالا جانداره! و یا اینکه یک ماشین میخواهیم که حتما جان نداره!
اما تو این تفکر (تفرکر جناب "تفکربرتر") بهتره همه را به دید یک موجود زنده ببینید تا دستگیرتون بشه که این انرژی مغز چه کارها که نمیکنه!
داشتم میگفتم حالا من یک خونه میخوام (که بعدا میگم این خواستن و رسیدن هم واسه خودش راهی داره اما روش "تفکربرتر" تقریبا مخصوص خودمه!) هی هم به روش درستش به اون فکر میکنم مخصوص در موقع خواب که بهترین وقت واسه فکرهای خلاقانه هست بعدش که این موضوع رفت تو کلم میبینم رفتارم تغییر کرده و همه کارها را برای رسیدن به اون هدف دارم انجام میدهم!اصلا افتادم رو دور تند (اونم من تنبل!).
از اینجا به بعد که هدف مشخص شده دیگه زحمت فکر کردن از شما گرفته میشه و همه چیز می افته رو دنده اتومات! یعنی دیگه شما نیستید که فکر میکنید و کار انجام میدید بلکه یک راهنما هست که داره شما را به سمت هدفتون میبره!
این راهنما میشه همون راه حل ها و رازهایی که الان براش کلی کتاب نوشتن و بعضی ها منکر و بعضی ها پیرو میشند!
این را گفتم که بدونید خیلی کارها که میکنید از ذهنتون میاد و باید خیلی حواستون بهش باشه!
وایسید میرم و تو پست بعدی و درباره اون "راهنمای درونت" کلی حرف میزنم!اصلا چطوری کار میکنه و چیکار با هاش کرد و چطوری میشه خوب هاشا انتخاب کرد!
اصلا همه موفقیت ما به انتخاب یک راهنمای خوب هستش!
تاحالاشده با خودتون حرف بزنید.یعنی هی با خودتون نجوا کنید و بعد یه مدت که وراجی کردین!! تازه به خودتون بیاین و ببینین همه زل زدن به شما؟
واسه من شده،نه اینکه خل باشم!نه!سیستمم اینطوریه! (سیستم شمام اینطوری هست،اتفاقان خوبه اگه اون حسی که داری باهاش حرف میزنی خوب باشه و اگه هم بد باشه که میشیم یک آدم سادیسمی یا مشکل دار که همه چیز را یک طور دیگه تعبیر میکنه!)
سیستم روانیم را میگم،آخه نمیدونید یک "تفکربرتر" کوچولو (البته سرور ما هستند!) درون من هست که هی تو هر کاری فضولی میکنه!
اگه فکر میکنید که خیلی قاطی شد حق دارین!
نگاه کنید من خیلی چیزها تو زندگیم میخواستم و میخوام!
البته اول ها که میخواستم مثلا همین خونه ای را که خریدم!همش بهش فکر میکردم و بقول روانشناس ها "تجسم خلاق" میکردم که بعد فهمیدم همین جناب خونه! یک مامور تو دلم گذاشته که من را راهنمایی کنه تا چیز بنجول نخرم!
یک نکته دیگه اینکه، همه چیزهایی که ما میخوایم موجودیت دارند ممکن هست مثل همسرآینده باشه(


اما تو این تفکر (تفرکر جناب "تفکربرتر") بهتره همه را به دید یک موجود زنده ببینید تا دستگیرتون بشه که این انرژی مغز چه کارها که نمیکنه!
داشتم میگفتم حالا من یک خونه میخوام (که بعدا میگم این خواستن و رسیدن هم واسه خودش راهی داره اما روش "تفکربرتر" تقریبا مخصوص خودمه!) هی هم به روش درستش به اون فکر میکنم مخصوص در موقع خواب که بهترین وقت واسه فکرهای خلاقانه هست بعدش که این موضوع رفت تو کلم میبینم رفتارم تغییر کرده و همه کارها را برای رسیدن به اون هدف دارم انجام میدهم!اصلا افتادم رو دور تند (اونم من تنبل!).
از اینجا به بعد که هدف مشخص شده دیگه زحمت فکر کردن از شما گرفته میشه و همه چیز می افته رو دنده اتومات! یعنی دیگه شما نیستید که فکر میکنید و کار انجام میدید بلکه یک راهنما هست که داره شما را به سمت هدفتون میبره!
این راهنما میشه همون راه حل ها و رازهایی که الان براش کلی کتاب نوشتن و بعضی ها منکر و بعضی ها پیرو میشند!
این را گفتم که بدونید خیلی کارها که میکنید از ذهنتون میاد و باید خیلی حواستون بهش باشه!
وایسید میرم و تو پست بعدی و درباره اون "راهنمای درونت" کلی حرف میزنم!اصلا چطوری کار میکنه و چیکار با هاش کرد و چطوری میشه خوب هاشا انتخاب کرد!
اصلا همه موفقیت ما به انتخاب یک راهنمای خوب هستش!