سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: جادوی عشق
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
یکی بود یکی نبود، در روزگاری دور مردی بود که همه‌ی زندگی‌اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود، وقتی مرد همه می‌گفتند به بهشت رفته است، آدم مهربانی مثل او حتماً به بهشت می‌رود هر چند بهشت برای این مر چندان مهم نبود اما، به هر حال به بهشت می‌رود.
روح مرد بر دو راهی بهشت و جهنم ایستاده بود، دربان نگاهی به اسامی کرد و چون اسم مرد را در میان بهشتیان نیافت او را به جهنم فرستاد، زیرا جهنم نیازی به دعوت‌نامه یا کارت شناسایی نداشت و بدین ترتیب مرد در جهنم مقیم گشت.
چند روز گذشت و ابلیس با ناراحتی و خشم به دروازه بهشت رفت و گریبان مسئول مربوطه گفت: این کار شما تروریسم خالص است!
مسئول مربوطه با حیرت از شیطان دلیل خشم او را پرسید و شیطان با خشم گفت: آن مرد را به دوزخ فرستاده‌اید و از وقتی او آمده کار و زندگی ما را به هم زده. از وقتی که رسیده به حرف‌های دیگران گوش می‌دهد، در چشم‌هایشان نگاه می‌کند و به درد دلشان می‌رسد و با عشق آنان را می‌بوسد. حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت‌وگو می‌کنند، همدیگر را در آغوش می‌کشند و می‌بوسند، آخه دوزخ که جای این کارها نیست! لطفاً این مرد را پس بگیرید!
به خاطر بسپار: با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا بر تصادف در دوزخ افتادی، خود شیطان تو را به بهشت بازگرداند!
پائولوکوئیلو
لینک مرجع