سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: افزایش اعتماد به نفس
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2
1- هميشه در رديفهای جلو بنشينيد : تا به حال توجه كرده ايد چگونه در جلسات نخست رديفهای آخر پر ميشود عموم مردم برای نشستن به رديفهای عقب يورش ميبرند تا كمتر توی چشم بخورند. بيشتر مردم چون اعتماد به نفس ندارند از انگشت نما بودن خود در هراسند.در رديفهای جلو نشستن اعتماد به نفس ايجاد ميكند .آن را تمرين كنيد . از حالا به بعد سعی كنيد كه هرچه ميتوانيد جلوتر بنشينيد. بی شك در رديفهاي جلو امكان آنكه در معرض ديد باشيد ، كمی بيشتر است ولی يادتان باشد موفقيت به طور كل مترادف معروفيت و مشخص بودن است.

2- نگاه كردن به چشمان ديگران را تمرين كنيد: افراد با استفاده از چشمانشان ، خود را تا حد زيادی به ما می شناسانند . شخصی كه به چشمان شما نگاه نمی كند ،به طور غريزی پرسشهايی را در ذهنتان برمی انگيزد : «دارد چه چيزی را مخفی ميكند؟ از چي چيزی ميترسد ؟مي خواهد چه كلكی را سوار كند ؟ آيا چيزي را پنهان ميكند؟ »معمولا كسی كه نتواند به چشمان ديگران نگاه كند ، دو نوع برداشت را القا ميكند . يا ميگويد : «در مقابل شما احساس ضعف ميكنم . در برابر شما احساس حقارت می كنم و از شما ميترسم» و يا آنكه با پرهيز از نگاه ديگری می گوييد : « احساس گناه ميكنم ، كاری كرده ام يا به چيزی فكر كرده ام كه نمی خواهم از آن آگاه شويد . ميترسم اگر نگاهم با نگاه شما تلاقی كند ، آن را ازدرونم بخوانيد. »وقتی از نگاه كردن به چشم ديگران فرار ميكنيد تاثير خوبی به جا نمی گذاريد . بلكه می گوييد: « ميترسم ، اعتماد به نفس ندارم » با مجبور كردن خود به نگاه كردن در چشمان ديگران بر اين ترس غلبه كنيد.شما با نگاه كردن بر چشمان افراد به آنها ميگوييد « انسان صديق و درستی هستم . به آنچه به شما می گوييم ايمان دارم. نمی ترسم و اعتماد به نفس دارم »چشمانتان را به خدمت خود در بياوريد . آنها را به چشمان ديگران بدوزيد . اين كار نه تنها به شما اعتماد نفس ميدهد ، بلكه آن را كاملا در اختيارتان می گذارد.

3- سرعت راه رفتنتان را تندتر كنيد : روانشناسان معتقدند ، شلختگی و پرسه زدن ، ويژگی آدمی است كه نسبت به خودش ، كارش و مردم پيرامونش ، نگرش مثبتی ندارد . در ضمن روان شناسان بر اين باورند كه با تغيير دادن سرعت حركت و حالت خود ميتوانند نگرش خود را نيز عملا تغيير دهند .آدمهای معمولی راه رفتنشان هم « معمولی »است .قدمهايشان نيز در حد معمولی است . ظاهر آدمی را دارند كه «آن قدرها برای خودش ارزش قائل نيست»اما گروه بعدی . آدمهای اين گروه ، اعتماد به نفس فوق العاده ای نشان می دهند . از آدمهايی معمولی تندتر راه ميروند. طرز راه رفتنشان كمی شبيه به دويدن است ، از راه رفتنشان اينطور بر می آيد كه گويی كار مهمی دارند و در كاری هم كه پيش رو دارند موفق خواهند شد.

تكنيك بيست و پنج -درصد-سريعتر-راه-رفتن را به كار ببنديد تا به افزايش اعتماد به نفس در خود كمك كنيد . شانهايتان را عقب نگه داريد ، سرتان را بالا بگيريد . كمی تند تر راه برويد و به اين ترتيب ، اعتماد به نفس را در خود احساس كنيد .

4- بلند و جدی حرف زدن را تمرين كنيد: در برخورد با اجتماعات ، از هر نوع و اندازه ، افراد بسياری را ديده ام كه با وجود سريع الانتقال بودن و داشتن استعداد بسيار ، خاموش گوشه ای می نشينند و توان شركت در گفت و شنودها را ندارند.و فقط به ابن خاطر است كه اعتماد به نفس ندارند.آنها در جمعها سكوت می كنند ، با خودشان می گويند « احتمالا نظر من به هيچ دردی نمی خورد . اگر حرف بزنم آبرو ريزی ميكنم ، پس بهتر است هيچ چيزی نگوييم . ديگر آنكه ، ساير اعضای گروه ، احتمالا معلوماتشان از من بيشتر است . نمی خواهم بقيه بفهمند كه من بی سواد هستم»هر دفعه كه اين آدمها ساكت ، فرصت حرف زدن را از دست ميدهند ، بيش از پيش ، احساس زبونی و ناتوانی می كنند. اغلب به صورت نيم بند با خود قرارهايی ميگذارند كه «دفعه بعد» .
اما از سوی ديگر ، هرچه بلند تر صحبت كنيد بر اطمينان خود بيشتر می افزاييد . و صحبت كردن مرتبه بعد برايتان آساننتر می شود . بلند و قاطع سخن بگوييد اين يك ويتامين تقويت اعتماد به نفس است. به صورت داوطلبانه صحبت كنيد.مهر سكوت را بشكنيد تا به اعتماد به نفس برسيد. به ازاي هر فردی كه موافق شما نيست افرادی هم وجود دارند كه شما را ياری خواهند كرد.و اينقدر از خود نپرسيد «بلند بشوم و حرف بزنم يا نه ؟»به همه بفهمانيد كه شما هم می توانيد حرف بزنيد.

5- خندان باشيد : بيشتر افراد ادعا ميكنند كه گاه يك لبخند براستی سر حالشان آورده است . حتما شنيده ايد كه يك لبخند عاليترين دارو برای كمبود اعتماد به نفس است . اما هنوز بسياری از ما آنها را جدی نميگيريم .
سخنرانان بزرگ را درهنگام سخنرا نرانی شان ببينيد هميشه در حال لبخند زدن هستند دوستان و همكاران ما حتما با دكتر آزمنديان ، آشنايی كاملی دارند اين سخنرانان بزرگ را در هنگام صحبت ببينيد كه با صحبت هايشان چه جادويی ميكنند . چون جادوی لبخند را تجربه كرده اند . اگر به ديدن دوستانی ميرويد كه با شما همكار شوند حتمآ از اين جادو استفاده كنيد چون مخالفتشان را ميتوانند جويا شويد و آنها ديگر از دست شما عصبانی نيستند.

يك روز در ارتباط با اين قضيه اتفاقی برايم افتاد . پشت چراغ قرمز راهنمايی ايستاده بودم . بعد صدای برخود ماشين عقبی با ماشينم ، ترق ! ماشين عقبی درست ترمز نگرفته بود و به سپر زد. خودم را برای يك دعوای خيابانی يا مشاجره آماده كرده بودم .وقتی از ماشين پياده شدم ديدم كه راننده ماشين عقبی لبخند زنان و با صميمانه ترين لحن ممكن به طرفم آمد و گفت نميدانم چرا چنين اتفاقی افتاد. لحن گرمش يخ مرا آب كرد يا بهتر بگويم آبی بر روی آتش شد. و نميدانم كه چه شد كه گفتم « ايرادي نداره از اين اتفاقات زياد می افتد » يك لحظه خشمم فروكش كرد.خنديدن هنر است و بايد همه اين هنر را فرا بگيرند چون ناجی است .به خودتان امر كنيد كه در بدترين شرايط ممكن بخنديد.نيروی خنده را به اختيار خود در بياوريد .

با تشکر
بچه ها من زیاد به فال اعتقاد ندارم ! دلایلی خوبی هم دارم و فکر میکنم تنها کار فال دادن امیده و رمز موفقیت هم امید است .
اما چند وقته با سایت زیر اشنا شدم و از این سایت فال انبیا رو میگیرم ! شاید باور نکنید و شاید یه پوزخندی هم بزنید ول وجدانا تا الان 99درصد حرف هاش کاملا و کاملا و کاملا درست در اومده و این اخرین فالی بود که ازش گرفتم »
http://www.jadidtarin.com/fall/anbia/index.php

چو در فال تو آمد ،نام هارون (ع) شود ،سرماية كار تو افزون
به بخشا،ني،بنه مانند قارون از اين سرمايه، همچون، حاتم طي
اي صاحب فال در اثرمساعدت و نزديكي با يكي از بستگان ، رونقي در زندگي تو حصل ميگردد كه سرمايه كارت بالا مي گيردوجزو، سرمايه داران بزرگ ميشوي ، پس شكرانه خداوندي را بجاي آور و از آن سرمايه بديگران انفاق كن و از بخل و حسد بپرهيز و از اندوختن مال جداً خودداري كن تادر دنيا و آخرت رستگار شوي،انشاءالله
اینم فال من خیلی برام جالب بود.

اي دارنده ي فال بدان چيزي از دست تو رفته است و به علت فقدان آن غم ميخوري اما عاقبت كار را نميداني ، اگر صبر كني ب ههر اميدي كه داري خواهي رسيد پس در خلوت با خدا باسش كه عاقبت به خير خواهي بود . در اين چند روزه آينده به سعادت خواهي رسيد اگر قصد سفر داري بكن كه نيكست . روزهاي شنبه و پنج شنبه براي تو خوبست تا به مقصود برسي . اگر نيت عقد قرار دادي داري دست نگهدار كه بد است و خودت را به زحمت نيانداز كه ستاره اي نحس در طالع تو ميبينم .صبر كن و صدقه بده تا آنچه از خدا طلب ميكني بدست آوري . از طرف شخصي كار شما رونق ميگيرد و از او بزرگي و راحتي خواهي يافت و امور به مراد دل تو شود. به چيزي كه در انتظار آن هستي خواهي رسيد انشا الله


از کودک فال فروشی پرسیدند چه چیزی میفروشی ؟ گفت به آنها که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم.
خیلی جالب بود ! سرشار از امید ! قبلا دو بار به من گفته بود که سفری در پیش داری که کسانی رو در سفر میبینی که مبدا سعادت تو هستند !
اعتماد به نفس
يک برنامه‌نويس و يک مهندس در يک مسافرت طولانى هوائى کنار يکديگر در هواپيما نشسته بودند.
برنامه‌نويس رو به مهندس کرد و گفت: مايلى با همديگر بازى کنيم؟
مهندس که مي‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رويش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشيد.
برنامه‌نويس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما يک سوال مي‌پرسم و اگر شما جوابش را نمي‌دانستيد ۵ دلار به من بدهيد. بعد شما از من يک سوال مي‌کنيد و اگر من جوابش را نمي‌دانستم من ۵ دلار به شما مي‌دهم.
مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهايش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. اين بار، برنامه‌نويس پيشنهاد ديگرى داد.
گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب نداديد ۵ دلار بدهيد ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ٥٠ دلار به شما مي‌دهم.
اين پيشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضايت داد که با برنامه‌نويس بازى کند.

برنامه‌نويس نخستين سوال را مطرح کرد: «فاصله زمين تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اينکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جيبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نويس داد.
حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چيست که وقتى از تپه بالا مي‌رود ۳ پا دارد و وقتى پائين مي‌آيد ۴ پا؟»
برنامه‌نويس نگاه تعجب آميزى کرد و سپس به سراغ کامپيوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طريق مودم بيسيم کامپيوترش به اينترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمريکا را هم جستجو کرد. باز هم چيز بدرد بخورى پيدا نکرد. سپس براى تمام همکارانش پست الکترونيک فرستاد و سوال را با آنها در ميان گذاشت و با يکى دو نفر هم گپ (chat) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.

بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بيدار کرد و ٥٠ دلار به او داد. مهندس مودبانه ٥٠ دلار را گرفت و رويش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامه‌نويس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟»
مهندس دوباره بدون اينکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جيبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نويس داد و رويش را برگرداند و خوابيد ...
اینم فال بنده
خوبی اش اینه که حس خوبی به آدم میده یه نوع انرژی مثبت!!!


اي صاحب فال بدان و اگاه باش با نيتي كه داري از غم خلاصي يابي و عمرت دراز خواهد شد و هر روز عزت يابي . با آدم خوب و با ايمان همنشيني كن تا كارت بالا گيرد سفري را كه در پيش داري برو كه نيكست نعمت بسيار يابي هيچ غم مخور كه خيانت در دل تو نيست بخاطر بركت دعاي پدر و مادر حقتعالي تو را حافظ است و اگر كسي را به غربت داري ،به زودي به تو برسد و باب دولت و سعادت امسال بر تو باز خواهد شد و بر دشمن ظفر يابي . هر نيت كه در دل داري به آن برسي انشاالله

هر نيت كه در دل داري به آن برسي انشاالله


این یعنی من بزودی میلیاردر میشمSmileSmileSmile
فقط وقتی خوابیتون میاد و یا حضور ذهن ندارید فال نگیرید ! خیلی خطرناکه Big Grin
دیشب تا ساعت 6 بیدار بودم ، فال گرفتم وحشت کردم Big Grin
جالب هست.دوستان انجمن آنقدر انرزی مثبت و خوب دارند که فال آنها هم که ناشی از این امید است همه عالی می آید.
وقتی خودمان را دوست داشته باشیم , وقتی خود را قبول داشته باشیم, اعتماد بنفس ما به بینهایت می رسد.
الان دلم میخواد برم جلو 100 میلیون نفر و براشون سخنرانی کنم ! حاضرم همه چیزم رو بدم ولی برم رو سن و سخنرانی کنم ! عاشق سخنرانی هستم » چون خودم رو دوست دارم » چون اعتماد به نفس دارم !
صفحه ها: 1 2
لینک مرجع