سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: نشان خواهم داد که چقدر بزرگ هستم!
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
درباره محمد علی کلی اطلاعات زیادی ندارم. درباره‌اش چیز زیادی نخوانده‌ام. شاید اولین باری که او را شناختم به واسطه تعریف خاطره تماشای مسابقات محمدعلی از تلویزیون توسط پدرم بوده باشد. به گذشته که رجوع می‌کنم این خاطره را وقتی شنیده‌ام که تصویری از محمدعلی لرزان را در تلویزیون دیده‌ام. آنچه که من دیده‌ام با آنچه که پدرم تعریف می‌کرد دو فرد متفاوت بوده است. پذیرش تصویر ضعیف کسی که رکورد ۵۶ پیروزی، ۳۷ ناک‌اوت و ۵ شکست را در کارنامه حرفه‌ای‌اش دارد، بسیار سخت است.


اما هرچه که باشد، محمدعلی برای من نماد باور است. نماد باورهایی که می‌تواند یک فرد را در زندگی پیش ببرد. نماد فردی که موفقیتش را تکرار و تکرار کرده‌ است و جاودانه شده است. حتما که او هم مثل بسیاری از انسان‌ها زاویه‌های تاریکی هم دارد. اما ما انتخاب می‌کنیم که یک فرد را یا یک رویداد را چطور ببینیم و من انتخاب می‌کنم که روی ویژگی‌های مثبت محمدعلی تمرکز کنم.
[تصویر: ali_liston_1024x768.jpg]
کلی یک سخنرانی تاریخی دارد قبل از مبارزه با جورج فورمن در سال ۱۹۷۴ که به‌عنوان “I’m gonna show you how great i am” معروف است. در این سخنرانی کلی می‌گوید:

تو، من و هیچ‌کس دیگری ضرباتی به سنگینی زندگی ندارد. اما موضوع این نیست که با چه شدتی ضربه می‌خوری. موضوع این است که با هر شدتی که ضربه خوردی، دوباره رو به جلو حرکت کنی. موضوع این است که چقدر می‌توانی برداشت کنی و رو به جلو حرکت کنی. این‌طور است که پیروزی به دست می‌آید.

اکنون به‌نظر می‌رسد محمدعلی رسیده به روزهای پایانی زندگی‌اش. طبیعی است! همه ما هم روزی به این نقطه می‌رسیم. به این فکر می‌کنم که آیا محمدعلی نشان داد که چقدر بزرگ است؟

رحمان کلی، برادر محمد علی، مشت زن سنگین‌وزن افسانه‌ای فاش کرد که بیماری محمدعلی را از پا درآورده، به گونه‌ای که قادر به صحبت کردن یا شناختن کسی نیست. رحمان از پزشکان نقل کرده که مشخص نیست محمدعلی چند روز یا چند ماه دوام بیاورد ولی بعید است که تابستان امسال را ببیند. او همچنین همسر محمد‌علی را متهم کرده که در یک درگیری شدید خانوادگی موجب تشدید بیماری وی شده است – تابناک

رحمان درباره حال محمدعلی اینگونه گفته:

وی پیش از این که حالش اینقدر بد شود، به من گفت که درد زیادی ندارد. او دست مرا گرفت و در گوشم گفت‌: رحمان، من به هر چیزی که می‌خواستم برسم، رسیدم. برای من گریه نکن، من درد و حسرتی ندارم.

این جمله را چندین‌بار می‌خوانم و از خودم می‌پرسم اگر من در چنین شرایطی بودم آیا می‌گفتم: “من به هر چیزی که می‌خواستم برسم، رسیدم. من درد و حسرتی ندارم.” ؟ اگر شما در روزهای پایانی زندگی خود باشید، چنین چیزی را خواهید گفت؟


منبع:thecoach.ir
لینک مرجع