سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: تکنیک های موفقیت از دیدگاه استاد شاهین فرهنگ
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3
میل به کمال و بهتر شدن در وجود تمامی ما انسان ها وجود دارد، همه ی ما دوست داریم انسان های بهتری باشیم . شاید در عمل کمی ضعیف کار می کنیم ولی تمایل به بهتر شدن در آفرینش ما وجود دارد.

[تصویر: farhang.jpg]
به بیان دیگر می توان گفت فلسفه و هدف نهایی از خلقت و حضور در هستی بهتر شدن و حرکت به سمت کمال است . چنان که حضرت علی علیه السلام فرمودند : " هر کس دو روزش مثل هم باشد زیانکار است."
قطعا بهتر شدن و حرکت به سمت کمال -هر چند کوچک- تأثیر شگرفی بر زندگی ما می گذارد، چنانچه این تغییرات با صبر و استقامت و استمرار توأمان گردد، تأثیری چند برابر خواهد داشت.
در ادامه، سلسله مقالاتی رو به تدریج خواهم آوردکه برداشتی است از کلاس " تکنیک های موفقیت" استاد شاهین فرهنگ.


جلسه اول / برای تحول آماده شویم
جلسه دوم / آستینها را بالا بزنیم
جلسه سوم /توانایی های مغز و ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه
جلسه چهارم / عبارات مثبتی که متحول می کنند
جلسه پنجم / خداحافظی با برخی جملات مشهور و منفی!
جلسه ششم / تکمیل بحث عبارات مثبت
جلسه هفتم / از آهنگ محسن چاوشی تا سریال جراحت
جلسه هشتم/سیاست فعال در برخورد با منفی ها
جلسه نهم / نگرانی و حساسیت را کنار بگذاریم
جلسه دهم/ با مهمترین کشف روانشناسی همراه شویم
جلسه یازدهم/ وقتی تصویر سازی ذهنی معجزه می کند
جلسه دوازدهم / بحث جذاب هاله های انرژی
جلسه سیزدهم / دور و بر ما یعنی خود ما!!
جلسه چهاردهم/وقتی انرژی ها ما را هدایت می کنند
جلسه پانزدهم/ هیچ رویدادی اتفاقی نیست
جلسه شانزدهم/ به به!
جلسه هفدهم/ سه قانون مهم طبیعت
جلسه هجدهم/اولین کلید طلایی: بخشش
جلسه نوزدهم/دومین کلید طلایی:دعا
جلسه بیستم/سومین کلید طلایی: عدم قضاوت
جلسه بیست و یکم/چهارمین کلید طلایی: پرسش
جلسه بیست و دوم/پنجمین کلید طلایی: شکر
جلسه بیست و سوم/ششمین کلید طلایی: تغییر در نوع نگرش
جلسه بیست و چهارم/هفتمین کلید طلایی: رهایی از دلبستگی و وابستگی
جلسه بیست و پنجم/هشتمین کلیدطلایی: استفاده از فرصت ها
جلسه بیست و ششم/نهمین کلید طلایی: عشق به خویشتن
جلسه بیست و هفتم/دهمین کلیدطلایی: یکپارچه شدن با خود و دیگران
جلسه بیست و هشتم/یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(1)
جلسه بیست و نهم/یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(2)
جلسه سی ام/یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(3)
جلسه سی و یکم/ یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(4)
جلسه سی و دوم/یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(5)
جلسه سی و سوم/یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(6)
جلسه سی و چهارم/یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(7)
جلسه سی و پنجم/یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(8)
جلسه سی و ششم/یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(9)
جلسه سی و هفتم/یازدهمین کلیدطلایی، زندگی هدفمند(10)
جلسه سی و هشتم/ دوازدهمین کلید طلایی، حضور در لحظه 1
جلسه سی و نهم/دوازدهمین کلید طلایی، حضور در لحظه 2
جلسه چهلم/ آخرین کلید طلایی، توکل 1
جلسه چهل و یکم/ آخرین کلید طلایی، توکل 2
جلسه چهل و دوم/تکمیلی، نماز 1
جلسه چهل و سوم/تکمیلی، نماز 2
جلسه چهل و چهارم/ تکمیلی، نماز 3
جلسه چهل و پنجم/چرا زندگی سخت است؟

کلیدهای موفقیت / جلسه اول / برای تحول آماده شویم


بخش اول : لزوم تحول


مهمترین چیزی که قبل از شروع مراحل تحول در زندگی باید بدان توجه کرد ، احساس نیاز و به بیان بهتر " تشنه بودن برای تحول" است . باید با تمام وجود به جایی برسیم که باید زندگی روزمره را تغییر داده و به سمت بهتر شدن حرکت کرد.
اهمیت تشنه بودن برای رسیدن به هدف در هر راهی که نیاز به اراده و صبر و استمرار دارد ، قابل انکار نیست.
می گویند در یک مهمانی ، صاحبخانه فراموش کرده بود آب بر سر سفره بگذارد ، مدتی گذشت و مهمانها یکی یکی تشنه شدند ، اما تنها به گفتن اینکه "تشنه شدیم" و "آب کجاست" اکتفا می کردند ، میزبان که مرد زیرکی بود ، در دلش گفت اینها در واقع هیچ کدام تشنه نیستند .
ناگهان یکی از مهمانها از جای خود برخاست و در حالی که اطراف را به جستجوی آب نگاه می کرد گفت : " پس این آب کجاست؟"
میزبان با دیدن تلاش مهمانش ، رو به سایر میهمانها کرد و گفت :" هیچ کدام از شما در واقع تشنه نیستید ، تشنه ی واقعی کسی است که به طلب آب از جای خود بر می خیزد و به دنبال آن همه جا را جستجو می کند.
توانایی های مغز و ضمیر خودآگاه و ناخوداگاه


کلید های موفقیت/جلسه سوم /توانایی های مغز و ضمیر خودآگاه و ناخوداگاه


در این جلسه می خواهیم کمی پیرامون مغز و ذهنمان صحبت کنیم.

مغز انسان قابلیت های خارق العاده ای دارد، به طور که از آن به "پیچیده ترین رایانه جهان" یاد می کنند.

جالب است بدانید کار یک ثانیه ی مغز انسان برابر است با صد سال کار یک سوپر کامپیوتر که می تواند 4 میلیون محاسبه در ثانیه انجام دهد.

با این تعاریف نابغه کسی است که تنها از 15 درصد ظرفیت مغز خود استفاده می کند، چنانچه ما تنها از نیمی از ظرفیت مغز خود استفاده کنیم می توانیم در چندین رشته ی دانشگاهی دکترا بگیریم و به چند زبان زنده ی دنیا مسلط شویم.

می توان گفت دلیل اصلی عدم بهره گیری درست از ظرفیت مغزی، انسانهایی دور و بر ما هستند، کسانی که با سخن گفتن از ناتوانی ها و کمبودها، خلاقیت و امید را از ما می گیرند.

در این جلسه تلاش می کنیم ، ضمن آشنایی با مغز راه های بهتر استفاده کردن از این ذخیره ی فوق العاده و عظیم خدادای را بیاموزیم.

مغز انسان به دو صورت تقسیم بندی می شود:

1)تقسیم به نیم کره ی چپ و راست: با توجه به عدم ارتباط بحث با این موضوع، تنها به گفتن این جمله بسنده می کنیم که نیم کره ی چپ کارهای تحلیلی ، و قیاسی حرف زدن را بر عهده دارد و نیم کره ی راست با تجسم فضایی ، قوه تحلیل و هنر ارتباط دارد.


2) تقسیم به نیمکره ی بالا و پایین : فرامين فعاليت هاي ارادي در نيمه بالاي مغز و در ضمير خودآگاه ، و فرامين امور غير ارادي در نيمه پايين مغز و در ضمير ناخودآگاه صورت مي پذيرد.

کارهای ارادی مثل زمانی که خودمان را باد می زنیم ، رانندگی می کنیم ، آشپزی می کنیم ، راه میرویم و تصمیم می گیریم . این اعمال مربو ط به بخش خود آگاه ذهن است که شامل نیمه بالای مغز است.

کارهای غیرارادی مثل ضربان قلب ، هضم غذا ، عمل جریان خون ، این قبیل اعمال مربوط به نیمه پایین مغز است و نمی توان در آن دخل و تصرف کرد و این همان ناخودآگاه ذهن است.

امابراستی چه تفاوتی بین خودآگاه و ناخودآگاه ذهن است؟
[تصویر: 00zamir.jpg]
در قرآن با توجه به آيه 31 سوره بقره و آيه 53 سوره اسرا درمیابیم ، ضمير ناخودآگاه انسان همه کلمات را به دقت خارق العاده اي شناخته و به محض شنيدن يک واژه معني دار ، چه مثبت و چه منفي ، آن را مورد تجريه و تحليل قرار داده و با تکرار مکرر ، آن را بزرگ مي کند و ما تازه به اين موضوع و حقيقت رسيده ايم که دين چه گفته ؟ و منظور از آيات الهي چيست ؟ و اينکه چرا در اسلام تاکيد بر تکرار اذکار گشته ؟ براي مثال چرا در روز دوشنبه 100 بار يا قاضي الحاجات مي گوييم ؟

تمام اين رموز در آيات قرآن کريم و بيانات رسول اکرم و امامان و دين اسلام موجود است ، در حالي که دانشمندان در دانشگاه هاروارد و استنفورد ، تازه به اين نتيجه رسيده اند که رمز موفقيت در تکرار است ، امروزه دانشمندان معتقدند که نبوغ اکتسابي است و 95 درصد از انسانها مي توانند در يک زمينه خاص نابغه شده و به نبوغ برسند ، وکليد دستيابي به آن فقط و فقط در سايه تکرار است.

جا دارد برای تکمیل بحث مربوط به مغز ، چهار قانون کلیدی مغز را نیز بیان کنیم :

قانون 1 – هرعملی که بصورت عادت وتکرار درآید کنترل عصبی آن عمل از بالای مغز یعنی ضمیر خودآگاه به پایین یعنی ضمیر ناخودآگاه می رود . به عبارت دیگر باتکرار یک عمل ارادی ، آن عمل تبدیل به یک عمل غیر ارادی میشود مثل تایپ کردن...

قانون 2 _ هر پیامی که به مغز خطور می کند یا گفته می شود در ضمیر ناخودآگاه تاثیر می گذارد و چنانچه تکرار شود ، اثر آن چندین برابر خواهد بود. روزانه 5 هزار اندیشه از مغز ما عبور می کند و متاسفانه اکثر این اندیشه ها منفی است.
بنابراین باید بسیار مراقب واژه هایی که به کار می بریم ، موسیقی هایی که گوش می دهیم ، حرفهای اطرافیانمان و ... باشیم ، چرا که همه ی واژه ها از نظر ضمیر ناخودآگاه بار معنایی مثبت یا منفی دارند.

مثلا وقتی می گوییم : من بدبختم ، ضمیرناخودآگاه این ورودی را پذیرفته و تکرار می کند.

قانون 3 _ گاهی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در زمینه ای باهم درتعارض قرار می گیرند مثل زمانی که می خواهید ازپلی معلق عبور کنید . ناخودآگاه به شما میگوید نرو ، دست و پا چلفتی و خودآگاه میگوید ، برو..

قانون 4 _ هرگاه ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه در انجام امری باهم به توافق برسند توانشان در هم ضرب میشود و توانایی فرد در انجام یک رفتار چندین برابر میشود
کلیدهای موفقیت/جلسه چهارم/عبارات مثبتی که متحول می کنند


در جلسات گذشته پیرامون تحول و ذهن صحبت کردیم ، گفتیم ذهن ما قابلیت های فوق العاده ای دارد و هر چقدر بیشتر بتوانیم از قابلیتهای ذهنی مان استفاده کنیم ، نتیجه ی بهتری در زندگی خود خواهیم گرفت.

در این جلسه می خواهیم وارد تکنیک های ذهنی شویم و با بازیابی ذهنمان ، آن را برای رسیدن به موفقیت پرورش دهیم. نخستین تکنیکی که فرا خواهیم گرفت ، "تلقین به نفس و ورود به ضمیر ناخودآگاه با عبارات تاکیدی مثبت" است.

این تکنیک تاثیر شگرفی بر رویدادهای پیش روی ما در زندگی می گذارد ، در مورد تاثیر علمی عبارات تاکیدی مثبت در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد.

تلقین به نفس در واقع یعنی تکرار کردن عبارات تاکیدی مثبت برای به ظهور رسیدن خواسته ها.

جالب است بدانید ، هر چیزی – چه مثبت و چه منفی – به خود و ذهنمان تلقین کنیم ، همان گونه برای ما اتفاق خواهد افتاد .

به برخی از عبارات منفی که ما متاسفانه به راحتی در زندگی روزمره از آنها استفاده می کنیم و از تاثیر آن غافلیم توجه کنید :
[تصویر: 00frh3.jpg]
اگر بخواهیم لیستی از تلقین های منفی که روزانه به ضمیر ناخودآگاه خود وارد می کنیم را تهیه کنیم ، خود نیز ازوجود این همه عبارت و جمله ی منفی در زندگی روزمره ی خود تعجب خواهیم کرد ، و اینجاست که متوجه می شویم چرا هیچ پیشرفت عمده ای در زندگی نمی کنیم و همان آدمی هستیم که قبلا بودیم !

برای تحول و پیشرفت در زندگی باید ابتدا ذهن خود را از جملات منفی خالی کرده و سپس با عبارات مثبت و سازنده ، جایگزین نماییم.

عبارات تاکیدی مثبت ، جملاتی ساده ، روان و برانگیزاننده با ادبیات شخصی خود ما هستند که می توانند سرعت رسیدن ما به اهدافمان را چند برابر کنند.

8 شرط مهم و اساسی برای عبارات تاکیدی مثبت :


1- جملات مثبت باید در حال دستیابی باشند.

در برخی کلاس های موفقیت گفته می شود اگر می خواهید به چیزی برسید ، آنرا در حال ببینید ، مثلا چنانچه در پی خوشبختی هستید بگویید " من خوشبختم " ، در حالی که این غلط است.
در جلسه گذشته گفتیم که در برخی موارد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ما در مقابل هم قرار می گیرند ، وقتی می گوییم خوشبختم در حالی که اوضاع چندان مناسب نیست ، ضمیر خودآگاه که داده های منطقی را می پذیرد ، خوشبختی فعلی را نپذیرفته و رد می کند در حالی که ضمیرناخوداگاه آنرا قبول می کند.

از طرفی در جلسه ی گذشته گفتیم ، وقتی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در مورد کاری همسو بشوند ، توان آنها در هم ضرب می شود ، پس چه بهتر که کاری کنیم که آنها را با هم همسو کنیم ، اما چگونه ؟
خب ، من میخواهم خوشبخت بشوم ، همچنین میخواهم ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه را هم با یکدیگر همسو کنم تا نتیجه بهتری بگیرم ، پس بهتر است بگویم :

"من روز به روز به خوشبختی نزدیک تر می شوم . "

مثال دیگر : من روز به روز به قبولی در کنکور نزدیک تر می شوم.


2- عبارت های تاکیدی را باید باور کنیم.

بعضی ها علی رغم بکار بردن عبارات تاکیدی مثبت به نتیجه نمی رسند ، دلیل آن دو چیز می تواند باشد.

الف) برنامه ریزی و تلاش جسمی را شروع نکرده اند ، که در جلسات آتی به تفصیل در مورد برنامه ریزی و هدف صحبت خواهیم کرد.

ب) عبارات تاکیدی را باور ندارند. یعنی در ذهنشان می گویند :
[تصویر: 00frh4.jpg]
دقت کنید که لزوما این ما نیستیم که عبارات را باور نداریم ، این طعنه ها و تمسخر ها می تواند از جانب اطرافیان هم باشد ، یا باید آنقدر قوی باشیم که بتوانیم بر انرژی های منفی دیگران غلبه کنیم و یا اینکه اصلا اطرافیان را در جریان حرکت خود در مسیر تحول قرار ندهیم.

امام علی – علیه السلام – می فرمایند :" با یقین به همه چیز می توان رسید."

باید هر طور شده نسبت به راهی که انتخاب کرده ایم باور پیدا کنیم ، باید یقین داشته باشیم می شود و می توانیم ، وقتی این باور در کنار تلاش جسمی و عبارات تاکیدی مثبت قرار گیرد ، اتفاقات خوبی در زندگی ما خواهد افتاد.

3- عبارات تاکیدی مثبت حتی الامکان باید کوتاه و ساده باشند.

خیلی نباید جمله ها را طولانی کرد ، باید بتوانیم به راحتی آنها را تکرار کنیم. لازم است چندان در بند جزئیات نباشیم.

4- عبارات باید "برای ما" برانگیزاننده و محرک بوده بطوری که با بکار بردن و تکرار آنها احساس خوبی به ما دست بدهد.
به طور مثال برای ازدواج ممکن است هر کس عبارت خاص خود را داشته باشد ، به طور مثال :
[تصویر: 00frh5.jpg]

5- بهتر است در مواقع مناسب عبارات تاکیدی مثبت گفته شود ، مثلا وقتی ذهنمان از دغدغه ها آرام است و آرامش داریم بهترین حالت برای تکرار عبارات تاکیدی است ، سعی کنید در مواقع استرس و اضطراب عبارات تاکیدی را بکار نبرید.

6- حتی الامکان سعی کنید عبارات تاکیدی را با صدای بلند تکرار کنید به طوری که خودتان صدا را بشنوید ، البته همانطور که گفتیم ، چنانچه افراد منفی دور و بر شما هستند که با شنیدن عبارات شما را مسخره کرده و نسبت به ادامه ی کار سرد می کنند ، سعی کنید آرام عبارات را تکرار کنید.

7- تا حصول نتیجه عبارات تاکیدی را تغییر ندهید ، تکرار یک عبارت ثابت در یک موضوع ، برای ضمیر ناخودآگاه بهتر است. مثلا چنانچه عبارات تاکیدی برای قبولی در دانشگاه است ، سعی کنید تا رسیدن به دانشگاه عبارت تاکیدی قبولی دانشگاه را به همان صورتی اولیه تکرار کنید .


8- بهتر است جملات تاکیدی خود را به این صورت آغاز کنید :


"به لطف خدا ... "
"با کمک خدا ..."
"به لطف الهی ..."
و ...
کلیدهای موفقیت / جلسه پنجم / خداحافظی با برخی جملات مشهور و منفی !



در این جلسه از تاثیر جملات مثبت در زندگی سخن می گوییم.


ابوعلی سینا – نابغه ای با جملات مثبت


کسی بین ما نیست که ابوعلی سینا – دانشمند برجسته ایرانی – را نشناسد و به خدمات فراوان وی به علم و بشریت اذعان نداشته باشد.
وقتی از ابن سینا پیرامون دلیل موفقیتش می پرسند می گوید :

" 4 ساله بودم که استادم مرا نابغه خطاب می کرد ، او به من گفت هر روز این جمله را چندین بار تکرار کنم * حافظه ی من هر روز بهتر و بهتر می شود.* به توصیه استاد عمل کردم و هر روز چندین بار این جمله را تکرار می کردم چنانکه باورم میشد.
کار به جایی رسید که گذشته ی دور خود را به یاد آوردم ، زمانی را به یاد آوردم که در قنداق بودم و دنیا را سوراخ سوراخ می دیدم ، روزی از مادرم در مورد این موضوع سوال کردم ، مادرم در کمال شگفتی گفت : آری ، زمانی که در قنداق بودی من در حیاط خانه کار می کردم و برای اینکه خطری از جانب حیوانات خانگی و حشرات متوجه تو نشود ، آبکش بزرگی را بالای سر تو می گذاردم."

مثال دیگر ادیسون است ، جالب است بدانید ادیسون 1093 اختراع اساسی و مهم دارد. وی در مورد زندگی اش می گوید:
" 16 ساله بودم که به جرم کودن بودن از مدرسه اخراجم کردن ، روز یا شبی رو به یاد نمیارم که از پدرم کتک نخورده باشم.
موفقیت من دو دلیل مهم داشت ، یکی پشتکار فراوانی که داشتم و دیگری مادرم که علی رغم بداخلاقی های پدرم به شدت مرا دوست داشت و همیشه با شوق تمام مرا *نابغه* خطاب می کرد. به طوری که باورم شد نابغه هستم و به این جایی که هستم رسیدم."
یکی از مشکلات عمده ی ما "منفی" هایی است که در زندگی ما جاری است و توسط خود یا اطرافیانمان مدام تکرار می شود به طوری که به یک باور عمیق در ما تبدیل می شود.

گوته می گوید :" بزرگترین شیطان گمان بدی است که نسبت به خودت داری."

بهتر است از همین امروز که می خواهیم در جاده ی موفقیت و تحول گام برداریم ، واژه های "نمی شود" ، "نمی توانم" و "نمی گذارند" را از ادبیات کلاممان حذف کنیم.
کلمات نقش اساسی در جهت دهی به ضمیرناخودآگاه ما ایفا می کنند ، به این دو نکته ی بسیار مهم توجه کنید.

1- در جملات تاکیدی مثبت خود کلمات منفی بکار نبرید

بعضی از جملات شاید به خودی خود منفی نباشند ، اما کلمات منفی در آنها بکار رفته است. باید توجه کنیم در عبارات تاکیدی مثبت حتی کلمه ی منفی نیز نباید بکار ببریم ، چرا که ضمیر ناخودآگاه به تک تک واژه ها توجه می کند.
به جدول زیر دقت کنید ، عباراتی که نباید بکار ببریم و عبارات جایگزین آنها :
[تصویر: 00frh6.jpg]
2 – این جملات مشهور ولی به شدت منفی را از مکالمات روزمره ی خود حذف کنید:

[تصویر: 00frh7.jpg]
فراموش نکنیم مثبت اندیشی با ساده اندیشی تفاوتی اساسی و مهم دارد. ما در مثبت اندیشی واقعیت ها را می بینیم چرا که معتقدیم:

"منفی ها و مشکلات در زندگی ما وجود دارند ، اما ما به لطف خدا اثر آنها را در زندگی خود خنثی کرده و بر آنها غلبه می کنیم"
ما با بی توجهی به منفی ها ، سعی می کنیم اثر آنها را در زندگی خود خنثی کنیم.

در اینجا یک نکته ی اساسی و بسیار مهم را نباید فراموش کرد ، همانطور که در جلسه ی نخست گفتیم ، بنابر یک قانون طبیعی تا شروع به انجام کاری می کنیم ، در مقابل آن مقاومت می شود.
بنابراین طبیعی است که تا شروع به تفکر مثبت و مثبت اندیشی در زندگی می کنیم و سعی می کنیم منفی ها در ما اثری نداشته باشد ، شیطان زمزمه های منفی را در ذهن ما تقویت کرده و منفی ها را بزرگ جلوه می دهد و با جملاتی از جنس جمله ی زیر سعی می کند ما را از تحول و مثبت اندیشی بازدارد.

چرا خودتو گول میزنی ؟
مگه میشه مشکلات رو ندید گرفت ؟
اینا همش حرفه ، مثبت اندیشی چیه دیگه ؟
و ...

هر وقت چنین جملاتی در ذهن ما وسوسه شد ، نباید شک کرد این همان وسوسه ی شیطان است که نمی خواهد بگذارد تحول در ما اتفاق افتاده و دید ما نسبت به زندگی مثبت شود.
فراموش نکنیم باید در ابتدای راه تحول آماده ی مقابله با منفی ها و مقاومتها بود.


با تشكر از دوست عزيزمون با نام كاربري Andisheh كه ياد اور شدند كه جلسه دوم فراموش شده
به اين طريق از دوستاني كه پيگير اين مطلب هستند كمال تشكر را دارم



کلیدهای موفقیت / جلسه دوم / آستینها را بالا بزنیم


عوامل مؤثر بر شکل گیری تحول


در قسمت اول ، پیرامون لزوم تحول و تشنه بودن برای پیشرفت و تحول صحبت کردیم در جلسه ی دوم چند عامل مهم برای شروع تحول را بیان می کنیم.


1.پرهیز از وعده دادن و امروز و فردا کردن:
یکی از بزرگترین مشکلات ما همین است که هر زمان می خواهیم تغییر در زندگی و اجرای برنامه هایمان را آغاز کنیم معمولا چنین جملاتی به کار می بریم:

"از فردا شروع می کنم."

" الان حوصله شو ندارم"

" از ماه بعد آدم جدیدی می شم"


دلیل اصلی به کار بردن چنین جملاتی این است که یا تشنه ی تحول و تغییر نیستیم و یا آنقدر افق هایمان دور و دست نیافتنی و آرمانی است که ذهن ما نمی تواند برای آن برنامه ریزی کند.


2.شروع به انجام تغییرات جزئی
همانطور که در قسمت قبل گفتیم ، ذهن ما طوری ساخته شده که تمایل برای برنامه بلندمدت ندارد، برعکس از تغییرات کوچک استقبال می کند، طبیعی است که در مقابل هر تغییر کوچکی مقاومت خواهد شد.چنانچه این مسئله حتی قانون فیزیکی است، قانون سوم نیوتن می گوید، " در مقابل انجام کار مقاومت خواهد شد." در مقابل ، ما به عنوان کسی که می خواهد تغییر در زندگی خود به وجود آورد باید از تغییرات کوچک و جزئی شروع کرده و خود را پایبند به آنها کنیم تا مجموع این تغییرات کوچک ، عادات و رفتارهای ما را تغییر داده و منجر به تحولات بزرگ در زندگی مان شود.

به مثالهای زیر توجه کنید:

تصمیمی که داریم
کاهش وزن


مثال برای تغییرات جزئی


ممنوع کردن صرف شیرینی
کاهش تدریجی حجم شام
روزانه 15 دقیقه پیاده روی

تصمیمی که داریم
بهبود عملکرد در محل کار


مثال برای تغییرات جزئی
صبح 15 دقیقه زودتر به محل کار رفتن
شروع خواندن کتاب مربوطه

تصمیمی که داریم
روابط بهتر با همسر


مثال برای تغییرات جزئی
همسر را با لحنی محبت آمیز صدا زدن
افزایش تعداد دفعات لبخند زدن به همسر
3 بار تعریف کردن از همسر در روز

3.شرطی شدن :شرطی شدن سه مرحله مهم داشته و در راه ایجاد تحول، نقش مهمی ایفا می کند. شرطی شدن در واقع عادت کردن تدریجی به برخی تغییرات است. مراحل شرطی شدن به این ترتیب است:

شرط گذاری ، مراقبت ، حساب و کتاب

حال به توضیح هر یک می پردازیم:


الف) شرط گذاری: همانطور که گفتیم ذهن ما وعده های طولانی مدت را نپذیرفته و به سختی برای آن برنامه ریزی می کند . مثلا کسی که می گوید " دیگر از این پس دروغ نمی گویم " نمی تواند از ذهن خود توقع برنامه ریزی برای رسیدن به چنین مقصودی را داشته باشد.


پس چه بهتر که ذهنمان را با تصمیمات خودهمسو کنیم تا نتیجه ی بهتری به دست آید، به همین منظور ما شرط های کوتاه مدت یک روزه با خود می گذاریم ، مثلا من " امروز" برای کاهش وزن خود شیرینی نمی خورم. به همین ترتیب می توانیم موارد دیگری را نیز به شرط گذاری روزانه خود اضافه کنیم.


به طور مثال مثال :


" امروز سر کلاس با دقت به حرف های اساتیدم گوش می دهم."


" امروز در محل کار بهترین بازده را خواهم داشت."


"امروز به پدر و مادرم بی احترامی نمی کنم."


" امروز به همسرم در کارهایش کمک می کنم."


و....

دقت کنید که شرط ها برای همان روز است . یعنی به ذهن خود بگویید " همین امروز این موارد را رعایت کن نه تا آخر عمر" بهمین ترتیب اگر در روزهای دیگر هم به همین ترتیب پیش برویم می توانیم به تدریج تغییراتی مهم را در خود به وجود آوریم. این از مرحل شرط گذاری.


ب) مراقبت: همانطور که در بخش قبلی گفتیم ، بلافاصله پس از تصمیم به تغییرات کوچک ، موانع سر راه ما سبز می شوند و در واقع در مقابل تغییر ، مقاومت می شود. گفتیم که این یک " قانون طبیعی " است.
پس برای اجرای صحیح شرط هایی که صبح با خود گذاشته ایم ، احتیاج به " مراقبت " داریم، یعنی باید همواره مراقب مقاومت و تله هایی که بر سر راه پایبندی به شروط صبحگاهی ما قرار می گیرد ، باشیم و منتظر چنین مقاومت هایی و آماده برای مقابله با آن باشیم.


بنابراین ، پس از شرط گذاری صبحگاهی، نیاز به مراقبت از شروط و قول و قرار های خود در طول روز داریم.


عوامل مؤثر بر شکل گیری تحول


حال چناچه مراقبت هم کردیم ولی باز هم در تله ی عادات گذشته ی خود گرفتار شدیم چه کنیم.

مثلا شرط گذاشتیم برای کاهش وزن شیرینی نخوریم. طبق قانون مقاومت در مقابل تغییر ، همان روز همکار ما با یک جعبه شیرینی تر به محل کار آمد، ما هم علی رغم مراقبت نهایی تسلیم شدیم و چند شیرینی تر خوردیم! اکثر ما در چنین مواقعی به خاطر اراده ضعیف یا راحت طلبی می گوییم، " امروز که خراب شد ، باشه از فردا شروع می کنم" .این دقیقا خطای بزرگتری از تسلیم و زیر پا گذاشتن شرط است.


کلیدهای موفقیت / جلسه ششم / تکمیل بحث عبارات مثبت


در این جلسه قصد داریم شکل های مختلف عبارات تاکیدی مثبت را بیان کنیم.



• اشکال مختلف عبارات تاکیدی مثبت :



همانطور که در جلسات گذشته گفتیم ، یکی از نکات مهم در عبارات تاکیدی این است که جملات باید به زبان خود ما بیان شوند ، جملات را باید طوری انتخاب و تنظیم کنیم که به ما انگیزه بدهد. مثالی که در جلسه چهارم در خصوص ازدواج زدیم را به خاطر بیاورید.

4 شکل مهم عبارات تاکیدی مثبت :

1- شفاهی و فردی :
در این روش جمله ای را با سلیقه ی خود و با رعایت شرایطی که در جلسات گذشته گفتیم ، تنظیم کرده و آن را خودمان برای خودمان به صورت شفاهی تکرار می کنیم تا وارد ضمیر ناخودآگاه ما شود.

2- شفاهی و غیر فردی :
در این روش از فرد دیگری هم کمک می گیریم ، این فرد می تواند خواهر یا برادر ، پدر یا مادر ، همسر و یا دوست باشد. بدین صورت که ما جملات تاکیدی مثبت را تکرار کرده و فرد مقابل ، تایید می کند.

3- آواز و شعر :
شعر و آواز و جملات ریتم دار ، در برانگیخته شدن انگیزه های برخی افراد نقش بسیار مهمی ایفا می کنند ، آواز و شعر به بعضی واقعا انگیزه می دهد ، اگر از این دست افراد هستید ، جملات تاکیدی خود را به صورت ریتمیک و با زبان ساده تکرار کنید.

4- کتبی :
می توانیم عبارات مثبت را روی کاغذ آورده و آن را در جایی که زیاد میبینیم – مثلا در اتاق – نصب کنیم ، البته باید توجه کرد چنانچه در اطراف ما افراد منفی حضور دارند که با دیدن جملات به تمسخر و دلسرد کردن شما می پردازند ، بهتر است از نوشتن و در جای عمومی قرار دادن ان خودداری کنید.

یکی از نکاتی که باید در هنگام تکرار جملات تاکیدی مثبت بدان توجه کرد ، "انتظار" است.


قانونی وجود دارد که می گوید :
" انتظار بیشتر از خود و دیگران داشتن ، به شدت بر بهبود عملکرد تاثیر دارد."
ما باید انتظارمان از خود و دیگران را بالا ببریم ، البته فراموش نکنیم که انتظار با توقع کاملا متفاوت است.


اجازه بدهید مثالی واقعی بزنیم :
"دوستی برایم تعریف می کرد : ما در یک آپارتمان زندگی می کنیم ، صاحب آپارتمان ، پیرزنی بسیار بداخلاق است که در طبقه ی اول می نشیند و روزی نیست که به ساکنان و مستاجرانش روی تند نشان ندهد و کلا هیچ کس از نیش و کنایه هایش در امان نیست.

یک روز من تصمیم گرفتم در مورد برخورد این پیرزن با خودم عبارات تاکیدی بکار ببرم و همزمان قانون انتظار را نیز در این مورد رعایت کنم ، بدین ترتیب ، ابتدا از صبح مدام با خودم تکرار می کردم به لطف خدا امروز خانم صاحبخانه با من به خوبی رفتار می کند ، همزمان ، انتظار خود را نیز بالا بردم ، یعنی انتظار داشتم با من خوب برخورد کند ، به طوری که واقعا به یقین رسیدم که امروز پیرزن همسایه بر خلاف همیشه که به نحوی گیر میداد ، با من بسیار خوب برخورد خواهد کرد.

نتیجه شگفت انگیز بود !

وقتی وارد آپارتمان شدم پیرزن صاحبخانه لبخندی به من زد و گفت : چطوری پسرم ؟ خسته نباشی !"

باز هم تاکید می کنیم که انتظار با توقع متفاوت است.

اگر ما همزمان با عبارات تاکیدی مثبت ، انتظار را نیز از خودمان بالا ببریم ، گام مهمی برای رسیدن به خواسته هایمان برداشته ایم.


کلیدهای موفقیت / جلسه هفتم / از آهنگ محسن چاوشی تا سریال جراحت!



در ادامه 6 نکته ی بسیار مهم و اساسی در خصوص تاثیر عبارات تاکیدی مثبت و استمرار در آنها بیان خواهیم کرد این جلسه یکی از نکات و در جلسه ی بعد 5 نکته ی بعدی را بیان خواهیم کرد ، در این جلسه از سریال های تلوزیونی و موسیقی های داخلی خواهیم گفت ، با ما همراه باشید.


6 نکته ی مهم برای استمرار و موثر بودن عبارات تاکیدی :


1- نگهداری
2- تکرار
3- عدم حساسیت
4- عدم نگرانی
5- تطابق حالات فیزیکی با خواسته ها
6- تصویرسازی ذهنی

• نگهداری : دو نوع نگهداری داریم ، اختصاصی و عمومی

الف ) نگهداری اختصاصی : باید توجه کرد وقتی عبارات تاکیدی مثبت را تکرار می کنیم ، دیگر از تلقین های منفی و افکار منفی در خصوص خواسته ای که داریم باید صرفنظر کنیم.
به طور مثال وقتی در مورد قبولی در دانشگاه عبارات تاکیدی مثبت بکار می بریم ، باید تلقین های منفی و نگرانی نرسیدن به خواسته و قبول نشدن در دانشگاه را دیگر کنار بگذاریم.

ب ) نگهداری عمومی : تا جایی که ممکن است باید تلاش کنیم خود را از منفی ها دور کنیم ، موسیقی های منفی ، صحبت با دوستان منفی که مدام از مشکلات و ناامیدی می گویند ، خواندن مجلات منفی و ... چیزهایی است که اگر بخواهیم به موفقیت برسیم "باید" آنها را کنار بگذاریم.


یکی از این موارد مهم منفی موسیقی ها ، مجلات و فیلم های منفی است .

( دوستان عزیز به دلیل اهمیت این قسمت ، ادامه ی این قسمت ، متن کامل صحبت های استاد فرهنگ است .)

تا حالا شده که دلتون بگیره ؟ آره؟ خیلی ؟ میخوام یه روش یادتون بدم دلاتون تا گرفت باز بشه !

دیدین بقالی ها "راه باز کن"، "چاه باز کن" و "چنته"، می فروشن؟

میخوام بهتون "دل باز کن" معرفی کنم!هر وقت دلتون گرفت نوار "سیاوش قمیشی" گوش کنید!
سیاوش قمیشی حقیقتا از زخم ها و تلخی ها و واقعیت های زندگی میگه و ما رو آرام می کنه!


- " سیاوش من دلم خیلی گرفته. فرهنگ میگه تو دل باز کنی. بخون عزیزم"
- "الان میخونم برات"
"پرنده های قفسی ...."
وای سیاوش!
چه باحالی تو!
منو میگه ها!
پرنده ی قفسی!
از این ور باباهه ما رو کرده تو قفس!
از اون جامعه!
سیاوش جان چه خوب می فهمی!
."سکوتم از رضایت نیست
دلم اهل شکایت نیست ..."
وای خدا خیرت بده سیاوش.
دارم آروم میشم.
بخون.

ولی بزارین یه جدید ترش رو براتون بخونم!


محسن چاووشی:
"
الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرت!
بیام ببینم که همه حلقه زدن درو و برت!

حامد هاکان:
"
پشت سرم گفتی که من درگیر و قاطی پاتی ام!
تف به مرامت عوضی، از سرت زیادی ام!

رضا صادقی:
"
الهی خون بشی، تیکه بشی، آتیش بگیری!
منو کشتی، الهی عاقبت تو هم بمیری!

آرش معیریان:
"
از این لجم می گیره فک می کنی باحالی!
زهی خیال باطل!
آخر ضد حالی!

نیما:
"
عشق یه چیزی مثه کشک و دوغه!
تموم زندگی پر از دروغه!
هیچ کسی هیچ کسی رو دوست نداره!
دوست دارم، عاشقتم شعاره!

همه ی نوار ها رو گوش می کنه.
"
خوب تموم شد.
چیکار کنم؟

آهان آقای فرهنگ گفته بود عبارات تاکیدی!
من روز به روز شاد تر می شوم.

من روز به روز موفق تر می شوم.

یه نیم ساعت هم کج و راست میشه!
یوگا!
آرامش!

نه عزیز من از این خبرها نیست!
یک بام و دو هوا نمی شود!
از این ور موفقیت، از اون ور نوار منفی.

راستی بنیامین چی خونده؟
حالم بده
حالم بده
حالم بده
حالم بده
حالم بده
آدم بده
آدم بده
آدم بده
آدم بده
"
من تو پیاده رو راه می رفتم دیدم یه پسر بچه شاید دبستانی راه می رفت و داد می زد:
"
حالم بده
حالم بده
"
گفتم " تو بزرگ بشی چی میشی؟!"

خانوم ساعت 10 صبح میخواد ماهی تابه اش رو بشوره.
سه سانت ته گرفته.
سیم ظرفشویی رو گرفته که بیوفته به جوونش.
بعد میگه "حیفه همین جوری بشوریم! بزار ریتمیک بشوریم! نوار بخونه، ما بشوریم!"
شستن ماهی تابه به صورت ایروبیک!


نوار چی میخونه؟
"
دل نگرونم
نگرونم
نگرونم
نگرونم
نگرونم
"
خانوم هم داره با همین ریتم ظرف میشوره.
بعد این قدر بامزه است.
میره دکتر:


- "آقای دکتر سلام"


- "سلام خانوم"


- " آقای دکتر حالم خیلی بده!"


- "چیه خانوم؟"


- "آقای دکتر همه اش استرس دارم!"


- "استرس دارین؟! خانوم محترم شاید منفی در زندگی شما زیاده؟!"


- "منفی کدومه آقای دکتر ... خدا خیرتون بده... ژنتیکیه!"


- "ژنتیکیه؟ چرا؟"


- "آقای دکتر بابای خدا بیامرزم هم، همه اش استرس داشت! اصلا ما جد و ابادمون استرسین!"


عزیز من تو "دل نگرونی".
بابات هم از اون نوار هایی گوش می کرد که می گفت:
"
مستی هم درد منو
دیگه دوا نمی کنه
غم با من زاده شده
منو رها نمی کنه

در کلاس "موفقیت آنتونی رابینز" در آمریکا شرکت کنید.


رابینز به شما میگه نوار ها رو گوش نکنید.


چرا؟


چون تک تک این واژه های منفی در ناخودآگاه شما می نشیند و همه ی اتفاقاتی که گفتیم، رخ خواهد داد.


اصل نگهداری عمومی یعنی اینکه تا جای ممکن خودت رو از منفی ها دور کن.


رابینز مثال از خواننده آمریکایی میزنه، من از خواننده ی ایرانی زدم.


بدون هیچ ابایی این رو میگم.


نوار هایی که مجوز ارشاد دارن، نوار هایی که ندارن، اون ور آب، این ور آب، م/ا/ه/و/ا/ر/ه، رادیو پیام، تلوزیون خودمون، سر و ته یک کرباس هستند!


بیشتر نوار هایی که رادیو پیام پخش می کنه محتواش منفیه.


آواز هایی که میزارن ته این سریال های تلوزیونی، بیشترش منفیه.


یک بام و دو هوا نمیشه.


از اون طرف راه بری عبارت تاکیدی بگی، از این ور جمله های منفی بشنوی.


این ها همدیگه رو خنثی می کنن.


از این ور عبارت مثبت میگی از اون ور نوار منفی گوش می کنی!



نه عزیزم من، نمیشه!


توصیه ما اینه که نواری رو گوش بدید که خواننده آنچه را که می خواند مثبت مثبت مثبت باشد یا نواری رو گوش کنید که موزیک خالیه و خواننده روی اون نوار نخونده باشد.

یه تحقیق قشنگ جهانی انجام شده روی تمام موسیقی های دنیا.

آمار، آمار جهانی است و میگه 95 درصد از نوار هایی که در هر جای دنیاست و خواننده ای روی اون آواز خونده، منفی است!



ربطی به ایران و جاهای دیگه نداره.

قضیه جهانی است!
رابینز هم توصیه میکنه گوش نکنید.
حتی اگر متن نوار مثبت باشد ولی با لحن منفی خونده شده باشد، گوش کردنش ممنوع.


اصل نگهداری عمومی یعنی اینکه هر مجله ای رو حق نداری بخونی.


نود درصد مجلاتی که در ایران، توی این کیوسک های روزنامه فروشی با مجوز وزارت ارشاد فروخته می شود، منفی است و چاپ این مجلات، جنایت به زندگی تک تک من و شماست.
ارشاد حق نداره اجازه بده که هر مجله ی بیخودی چاپ بشه.
اجازه بدید من یه دونه از این مجلات رو براتون ورق بزنم و ببینیم با خوندن این مجلات ما با ضمیر ناخودآگاه مون چه می کنیم!

صفحه 1 "سنگ صبور"!
صفحه 3 "ابیات تنهایی"!
صفحه 5 "دختر فراری"!
صفحه 7 "بر سر دو راهی"!
صفحه 9 "هیولای سفید"!
صفحه 11 "من همسر دوم او بودم"!
صفحه 13 "قصری که ویران شد"!
صفحه 15 "آن سوی حسرت"!
صفحه 17 "او حتی در حضور رییس دادگاه هم مرا کتک زد"!


معلومه که خوندن این متون منفی با ما چه می کنه.
این ها رو میخونه بعد درب و داغون و افسرده میره که عبارات تاکیدی بگه!
یک بام و دو هوا نمی شود.
.
.
- "خیلی خوب پس من دیگه حافظ هم نمی خونم!"


- "چرا؟"


- "منفیه!"


- "حافظه برای چی منفیه؟!"


- "گفته که «درد ما را نیست درمان الغیاث" یا "زهر هجری چشیده ام که مپرس"


- " نه عزیز من. این هجر، دوری از سوزیلا نیست! دوری از معشوق آسمانی است! همونیه که مولانا میگه «از نیستان چون مرا ببریده اند ... در نفیرم مرد و زن نالیده اند». این هجر از اونجایی است که بابا بزرگ ما حضرت آدم،

شیطونی کرد و از اونجا انداختنش بیرون.


اصل نگهداری عمومی یعنی اینکه هر سریالی رو حق نداری ببینی.


متاسفم که باید اعلام بکنم که بیشتر سریال هایی که تلوزیون ما پخش می کند را حق نداری ببینی.


مخصوصا ایرانی ها رو.


منظورم این نیست که از اون ور پشت بوم بیوفتی و بری م/ا/ه/و/ا/ر/ه ببینی.


اون دیگه بدتر از این.


اصل نگهداری عمومی یعنی اینکه:


هر فیلمی رو نبین.
هر مجله ای رو نخون.
توی هر مجلسی شرکت نکن.
با هر کسی رفاقت نکن.
هر نواری رو گوش نده.
تا جای ممکن باید خودت رو از منفی ها دور کنی
.
کلید های موفقیت/جلسه هشتم/سیاست فعال در برخورد با منفی ها

در جلسه گذشته با هم قرار گذاشتیم جملات و عبارات منفی را از زندگی خود حذف کنیم ، موسیقی های منفی گوش ندهیم ، فیلم ها و سریال های تلوزیونی را نبینیم ، صفحه ی حوادث روزنامه ها و مجلات را نخوانیم و با آدمهای منفی رفت و آمد نکنیم.


( دوستان و همراهان عزیز : با توجه به استقبال شما از جلسه ی گذشته ، تلاش می کنیم از این پس ، مشروح صحبتهای جناب آقای فرهنگ را به صورت تایپ شده و بدون دخل و تصرف تقدیم شما عزیزان کنیم.)

یک سوال مهم اینجا پیش می آید :

"بهرحال ما در دنیایی زندگی می کنیم که منفی ها و افراد منفی دور و بر ما هستند و هر لحظه می توانند به سراغ ما آمده وذهن ما را درگیر منفی های خود کنند ، در این وضعیت – که کم هم پیش نمی آید – چه کنیم ؟"


4 راهکار مفید در اینجا برای دوری از منفی ها بیان می کنیم :

1- تا جایی که میشه از منفی ها فاصله بگیریم.

تا جایی که می توانیم خودمان جملات منفی بکار نبریم ، خودمان موسیقی منفی گوش ندهیم و تا جایی که امکان دارد رابطه ی خود با افراد منفی را به حداقل برسانیم.

امام صادق فرمودند که از پدر شنیدم " ترک اموری که برای تو سودی ندارد، از نیکی است"

2- جریان رو عوض کنید.

مثلا نشستی یه جایی طرف شروع می کنه:
"کشتن ما رو!"
"مملکت نیست"
همین جوری منفی بافی می کنه پشت سر هم.
یه دفعه شروع به لرزیدن کن!
- "چیه؟"
- "نمیدونم!"
اون اصلا یادش میره که چی داشت می گفت.
پنجره رو می بنده.
پتو روت می ندازه.
بخاری روشن می کنه.
به همین سادگی جریان عوض شد.
.
.
تند تند تند داره حرف میزنه.
خیلی ریلکس دستت رو میگیری به شکمت و میگی "گلاب به روت"!
برو اون تو بشین و شیر آبم باز کن که لو نری!
این بهتره از این که اجازه بدی نیم ساعت لهت کنه با پیام منفی!


یکی به من گفت "آقا مردم همه دزد شدن"!
با صدای بلند گفتم " برو عقب"!
عین برق گرفته ها گفت "چیه؟"
گفتم "خوب همه دزدن دیگه. یه وقت جیبم رو نزنی. تازه شاید منم جیبت رو بزنم."
گفت "نه من قصدم جسارت نبود."
گفتم "ولی جسارت کردی عزیز من! وقتی میگی همه دزد شدن یعنی منم دزدم؛ تو هم دزدی."
.
.
مثلا اگه کسی بهتون گفت "مردم همه بی انصاف شدن"
در جوابش بگید:


"چی چی همه مردم بی انصاف شدن؟!"


"من یه پسر خاله دارم، یه کیف پیدا کرد، سه روز دنبال صاحبش بود"


"یه تعمیر کار تو محله ی ماست، خیلی عالی تعمیر می کنه و واقعا با انصاف دستمزد میگیره"


"یه کفاش میشناسم که خیلی خوب تعمیر میکنه و خیلی هم منصفانه دست مزد میگیره"


بالاخره هر کس برای خودش چند تا مثال داره.
جریان رو عوض کن و یا به جریان خط و ربط صحیح بده ولی ما بدتر با جریان همراهی می کنیم.

جوونه سوار تاکسی میشه.


راننده یه نگاهی بهش می کنه میگه "آخی ... دلم واسه شماها می سوزه ... مملکته براتون ساختن"


بعد ما همراهی می کنیم "آره آقا راست میگی. خدا خیرت بده 13 آبان نگه دار؛ یه سیانوری چیزی بخریم، بخوریم، تمومش کنیم"!


دوست عزیز به راننده بگو "خودت جوونی نکردی. تو اون موقع ها یه رینگ دوچرخه می گرفتی تو کوچه ها ترتره بازی می کردی. ما اس.ام.اس میزنیم. چت می کنیم. دانشگاه میریم. اصلا اون موقع این همه لوازم آرایشی بود؟! اصلا میدونی اینترنت چیه؟! اصلا تا حالا دانشگاه رفتی؟! اصلا تو می دونستی اینا چیه؟! اصلا اون موقع خیابون ولی عصر به این باحالی بود؟! چی چی شماها جوونی نکردین!"

او می خواهد میدان داری کند، میدان رو ازش بگیر و تو میدان داری کن.


او می خواهد شروع به حرف منفی بکنه، تو شروع به حرف مثبت بکن.


او می خواهد از محرومیت ها بگه، تو از موهبت ها بگو.


پس دیگه نری همراهی بکنی و تایید بکنی و بدتر جریان رو همراهی بکنی.

3- یه جاهایی لازمه توجه نکنیم. ( اصل تغافل )

چون توجه کردن به جریان منفی باعث میشه برخورد در لحظه بکنیم، پاسخ در لحظه بدیم و موضوع خراب تر بشه.
از در خونه شوهره میره تو.


- "سلام"
- "سلام و زهر مار. کی می میری از دستت راحت بشیم. الهی جنازت بیاد."


- "جنازه ی خودت بیاد و جد و آبادت با اون فامیل های فلان فلان شده ات"


موشک جواب موشک.


یکی این میگه یکی اون میگه.


جریان منفی مدام بزرگ و بزرگتر میشه.


یه جاهایی لازمه به جریان منفی توجه نکنیم.


بلافاصله محیط رو ترک کنیم.


پاسخ در لحظه ندیم.


عکس العمل در لحظه نشان ندیم.


من نشستم تو ماشین پشت چراغ قرمز.


ماشین عقبیه هم داره اس.ام.اس میده ، هم داره رانندگی می کنه.


ناگهان میزنه به سپر عقب ماشین من.


چیزی هم نمیشه ها، فقط یه تکونی میخوریم.

- "گاری چی.


- "باباته"


به سه دقیقه نمی کشه که یکی باید جارو خاک اندازه بیاره دل و روده ها رو جارو کنه.


جواب در لحظه ممنوع چون باعث میشه جریان منفی بزرگ تر بشه.


- "گاری چی."


- سکوت می کنم.


- " گفتم گاری چی ها"
- بازم سکوت می کنم.


- "گاری چی گاری چی گاری چی گاری چی گاری چی !!! ..."
- همچنان سکوت.
یه جاهایی لازم است ما به جریان منفی توجه نکنیم و سریع در بیرم تا اوضاع عوض بشه.

4-هرگز حدیث حاضر و غایب شنیده ای ... من در میان جمع و دلم جای دیگر است

اینجا هستم ولی اینجا نیستم!
ما سال هاست که چیزی رو که نباید می دیدیم به چشم مون گفتیم ببین.
ما سال هاست که چیزی هایی رو که نباید می شنیدیم به گوش مون گفتیم بشنو.
حالا به چشممت بگو حق دیدن نداری!
حالا به گوشت بگو حق شنیدن نداری!
.
.
نشستم توی یه محفلی.
مثلا عروسی خواهرم.
همه قوم و خویش.
میرم میشینم کنار این میز، میبنم دارن غیبت می کنن.
یه چیز میگه "بابا منفیه ... تو رو خدا ... ضمیر ناخودآگاه"
بعد خودم میگم "ولمون کن ... مرده شور این کلیدهای موفقیت رو ببرم ... چرت و پرت یادمون داد"
پا میشم میرم کنار یه میز دیگه میشینم.
میبینم دارن یک نفر رو مسخره می کنن:
"لباس های اون رو ... هه هه هه".
پا میشم میرم میز اون وری میشینم:
"لباس های این رو ... هه هه هه".
پا میشینم میرم یه میز دیگه:
"آقا یه جک برات بگم ... یه تهرانیه بود ... هه هه هه"
اگه بخوام برم، مردم میگن "ببین ... اینا همه شون دعوا دارن ... داداش عروسی خواهرش نمی مونه"
چه کار کنم؟
؟
؟
اون جا باش ولی نباش.
به گوش ها ت بگو دیگه نشنو.
یه موضوعی رو انتخاب کن خارج از اون مجلس و فکر کن به ان موضوع.
ذهنت رو از اون محیط پرواز بده به یک جای دیگر.
دیدین تا حالا دارین حرف میزنین و یه نفر نشسته یه گوشه ای و بقیه میگن "نگاه اینو ... تو باغ نیست اصلا"
لطفا تو باغ نباش!
اگه هیچ کدوم از سه توصیه قبل جواب نداد و نتونستی جلوی رفتار های منفی دیگران رو بگیری لطف کن اونجا باش ولی اونجا نباش.

" اینها راههایی بود برای اینکه بتوانیم تا حد ممکن از منفی هایی که خارج از دست ما برایمان پیش می آید دوری کنیم "
سلام دوست عزیز فایل های صوتی ایشون در همین رابطه را ندارید؟
اگر دارید در همین تایپیک لینک آن را برای دانلود قرار دهید باتشکر از زحمات شما.
صفحه ها: 1 2 3
لینک مرجع