سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: طرح یک سوال
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2
علت اینکه این سوال تو موضوع طوفان فکری مطرح میکنم اینه که میخوام یک طوفان فکری راه بیافته تا بتنوم یک جواب قانع کننده برای سوالم پیدا کنم و اما سوال:
@به نظر شما آیا درسته که باید برای شروع کار ریسک پذیر بود؟
@اگر جواب سوال بالا مثبته این ریسک پذیری چه نمره ای باید از 100 داشته باشه (یعنی چند درصد)؟
@چجوری میشه میزان ریسک و اندازه گرفت؟
@میزان ریسک از چه نمره ای بالاتر باشه تا بتونیم کار رو شروع کینم؟
چون معمولا برای انجام هر کار جدیدی به اندازه کافی منابع( مالی، اجتماعی، حمایتی و . . . ) در اختیار نداری و هر چقدر هم که به آینده کارت در ذهن مطمئن باشی ولی باز نمیشه کاملا شرایط محیط اطراف و . . . را بطور صد در صد کنترل کرد. و این یک مقدار از ریسک پذیری برای انجام کار جدید رو کم میکنه. و اتفاقی بعد از شروع کار ممکنه بیافته اینه که همه بهت میگن باید شرایط رو از قبل به طور کامل میسنجیدی( البته برای من این حرفها خیلی اهمیت نداره)
Angel
اصولا میزان ریسک پذیری را مطلقا نمی توان اندازه گیری کرد.اگر قابل اندازه گیری بود که مشکلی نداشتیم. میزان ریسک پذیری به خصوصیات فرد ارتباط پیدا میکند و سه حالت دارد:
1 - ریسک شخص را به زمین می کوبد.
2 - ریسک تغییر محسوسی را به وجود نمی آورد.
3- ریسک میلیاردرت میکند.


من ریسک کردم به زمین کوبیده شدم و گرد و خاک تمام محیط خانه را در بر گرفت . بلند شدم باز ریسک کردم و این بار مشکلاتم حل شد و در این سن پا به پای شما وقت آزاد دارم و در خدمت حاضرم.

زنگ تفریح:
آقا اجازه چند سالته؟
راهنما : بشین . نه اجازه نیست. پیرمرد خودتی و پدر بزرگت.
به من میگه پیرمرد.SmileSmileSmile

من هم می نویسم و هم میخوانم . می نویسم تا یادآوری کنم و می خوانم تا یاد بگیرم.شما هم اینگونه باشید
واقعا از شما ممنونم. ولی خیلی دوست دارم ریز داستان زندگیتونو چه در موقع شکستها و چه در پیروزیها بدونم. چون هر وقت داستان واقعی رو مطالعه میکنم یک انرژی مضاعفی در من بوجود میاد. البته این موضوع مسئله شخصیه و شما مختارید که زندگیتونو توضیح ندید .ولی فکر کنم برای من و دیگر جوونهایی که هنوز اول راهیم و تا حالا چند بار زمین خوردیم (بویژه شخص خودم-البته من از رو نمیرمBig Grin) شما میتونید الگوی مناسبی برای ما باشید. بنده که از صحبتهای شما تو تاپیک های مختلف لذت میبرم و اگر حوصله خوندنه همه موضوعات رو نداشته باشم ولی سعی میکنم تا حد ممکن گفتگوهای شما رو دنبال کنم. اگر موافقید یک تاپیک برای داستان شکستها و موفقیتهاتون درست کنید تا همه ما از اون استفاده کنیم.
متشکرم از این همه لطف شما
Smile

(09-13-2011 11:36 AM)jahanagahi نوشته شده توسط: [ -> ]اصولا میزان ریسک پذیری را مطلقا نمی توان اندازه گیری کرد.اگر قابل اندازه گیری بود که مشکلی نداشتیم. میزان ریسک پذیری به خصوصیات فرد ارتباط پیدا میکند و سه حالت دارد:
1 - ریسک شخص را به زمین می کوبد.
2 - ریسک تغییر محسوسی را به وجود نمی آورد.
3- ریسک میلیاردرت میکند.


من ریسک کردم به زمین کوبیده شدم و گرد و خاک تمام محیط خانه را در بر گرفت . بلند شدم باز ریسک کردم و این بار مشکلاتم حل شد و در این سن پا به پای شما وقت آزاد دارم و در خدمت حاضرم.

زنگ تفریح:
آقا اجازه چند سالته؟
راهنما : بشین . نه اجازه نیست. پیرمرد خودتی و پدر بزرگت.
به من میگه پیرمرد.SmileSmileSmile

من هم می نویسم و هم میخوانم . می نویسم تا یادآوری کنم و می خوانم تا یاد بگیرم.شما هم اینگونه باشید
آقای زاغیان عزیز , کل زندگی نامه من پخش شده در تایپیکهای مختلف این انجمن. تک به تک عزیزان چنان با من آشنا شده اند که انگار از اول زندگی با من بوده اند. باز چشم در جواب عزیزان صندلی داغ بقول ما جوانها.... ببخشید شما جوانها می ترکونم.SmileSmileSmile
من باید در جلسه حضوری شرکت کنم. فاصله زیاده , کار دارم, نمیشه برای من حرف نشد. من باید شرکت کنم.
آقا اجازه ما هم شرکت میکنیم.
جناب قربانیان راست میگید داستان زندگی شما تو همه تاپیک ها پراکنده هست. ولی خودتون هم میدونید نمیشه همه تاپیک ها رو گشت تا یک موضوع خاص رو دنبال کرد. میدونم برای شما زحمت هم میشه ولی اگر لطف کنید همه اونها رو یکجا کنار هم بزارید ممنون میشم. از کجا معلوم شاید فرصتی شد داستان زندگی شما رو بصورت داستان درآوردم.( اگر ریا نشه باید بگم دست به قلمم بد نیستBlushSmile) تا حالا دو تا کتاب درسی دانشگاهی نوشتم و تعدادی هم داستانهای کوتاه(البته برای دل خودم). درهرصورت میتونه مسیر زندگی شما برای ما ایده ساز باشه

(09-13-2011 12:06 PM)jahanagahi نوشته شده توسط: [ -> ]آقای زاغیان عزیز , کل زندگی نامه من پخش شده در تایپیکهای مختلف این انجمن. تک به تک عزیزان چنان با من آشنا شده اند که انگار از اول زندگی با من بوده اند. باز چشم در جواب عزیزان صندلی داغ بقول ما جوانها.... ببخشید شما جوانها می ترکونم.SmileSmileSmile
من باید در جلسه حضوری شرکت کنم. فاصله زیاده , کار دارم, نمیشه برای من حرف نشد. من باید شرکت کنم.
آقا اجازه ما هم شرکت میکنیم.
آقای زاغیان سوالات بسیار سختی پرسیدید که هر کدام برای خودش یک کتاب جواب و تحلیلی دارد.

@به نظر شما آیا درسته که باید برای شروع کار ریسک پذیر بود؟
بله! ما برای هر کاری ریسک میکنیم!حتی اکنون که با خیالت راحت پولمان را در بانک میگذاریم ریسک کرده ایم اما کم!(از کجا معلوم است که فردا مان بانک به زمین نخورد؟)
من کسی را میشناسم که رئیس شعبه فلان بانک ایرانی در اروپا هست و حتی استاد دانشگاه و رئیس روابط بین الملل است اما به بانک ها اعتماد ندارد!!!! و پولش را در خانه نگه می دارد که یکبار هم 50 میلیون پولش را در خانه دزد برد!!!!

@اگر جواب سوال بالا مثبته این ریسک پذیری چه نمره ای باید از 100 داشته باشه (یعنی چند درصد)؟
بستگی به میزان سود و تجربه شما از کاری که انجام میدهید و شناخت شما از بازار دارد اما:
تا 30 درصد طبیعیست.
از 31 تا 50 تقریبا نرمال است اما در کشور ما بالا به حساب می آید.
و بین 50 تا 80 در دنیا پرخطر و در ایران زیان ده به حساب می آید.
و بیش از 80 هم در مشاغل تازه تاسیس رایج است فقط به ایمان شما برای شروع کار بستگی دارد و بس! و گرنه در کشور ما شکست خورده به حساب می آید.

@چجوری میشه میزان ریسک و اندازه گرفت؟
ریسک عبارت است از احتمال نوسانات آتی نرخ بازدهی. شاخص‌های مختلفی برای تبیین نوسانات مورد استفاده قرار می‌گیرد که بعضی از مهم‌ترین آنها بدین صورت هستند:

1. دامنه تغییرات
2. متوسط انحراف خطی (متوسط قدر مطلق انحرافات)
3. واریانس (متوسط مجذور انحرافات)
4. انحراف معیار
5. نیم‌واریانس
6. نیم انحراف معیار
7. شاخص بتا
8. دارایی‌درخطر(VaR)
به این مقاله هم نگاه کنید نگاه علمی قشنگی دارد :

مقاله

@میزان ریسک از چه نمره ای بالاتر باشه تا بتونیم کار رو شروع کینم؟
در بالا گفتم.من که میگویم اول باید خود ا بشناسیم بعد قدم به جلو بگذاریم.من شاید با ریسک 10 درصد هم سکته کنم پس مشخص است باید به چکارهایی دست بزنم.

ببخشید طولانی شد.من عادت به این همه پر حرفی ندارم.اما بنظرم تایپیک کاربردی بود.ممنون
با سپاس فراوان از دوست عزیزم آقا کامیار گل
خیلی ممنون که جواب سوالاتم را دادید. امیدوارم بقیه دوستان هم از تجربیاتشون بنده رو محروم نکنند. حتما اون مقاله رو میخونم
آقای زاغیان در تایپیک زیر مطلب جالبی را قرار دادم که برای خودشناسی و پیدا کردن دید بهتر از خود، مناسب خواهد بود!
http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=783
سلام زاغیان
رفیق گل
از نظر من 2 جور ریسک داریم
یکی ریسک عاقلانه و یکی ریسک غیر عاقلانه
حالا اگه در کاری ما بیایم و بیشتر شرایط رو مورد بررسی قرار بدیم و یه درصد ریسک بدست بیاریم
اون میشه ریسک عاقلانه
مثلا میخواهیم یه کفش تولید کنیم اول میایم معیار های ثابتی مثل قیمت مواد اول و خیاط و چسب کار و ... رو
که در دسترس هست رو حساب میکنیم بعد قیمت تمام شده هر جفت کفش رو
با 10درصد سود به مشتری عرضه میکنیم
حالا باید حساب کنیم ببینیم که مشتری داریم یانه
که همه ی اینا زمانی باید انجام بشه که هنوز هیچ کاری جز تحقیقات در مورد کار نکردیم

حالا اینکه ببینیم مشتری داریم یا نه باید بریم و تحقیقات میدانی وسیعی اونم توی بازار هدف انجام بدیم
که این بخش خیلی مهم و حساسه
و اگه دیدیم که مثلا بازگشت سرمایه و سودمون خیلی کمه
مثلا کفش با تمام شده8000 و سود 12 درصدی 860تومان باید توی بازار
حداقل 8000تومان + 3440 تومان سود فروش بره
یعنی مشتری محصول رو 11440 تومان بخره
چرا که زمانی که شما 12 درصد سود میبرین
واسطه ها 3 برابر شما سود میبرن و همه ی این هزینه ها رو باید
مشتری بپردازه
(11-01-2011 06:46 PM)arash1367 نوشته شده توسط: [ -> ]سلام زاغیان
رفیق گل
از نظر من 2 جور ریسک داریم
یکی ریسک عاقلانه و یکی ریسک غیر عاقلانه
حالا اگه در کاری ما بیایم و بیشتر شرایط رو مورد بررسی قرار بدیم و یه درصد ریسک بدست بیاریم
اون میشه ریسک عاقلانه
مثلا میخواهیم یه کفش تولید کنیم اول میایم معیار های ثابتی مثل قیمت مواد اول و خیاط و چسب کار و ... رو
که در دسترس هست رو حساب میکنیم بعد قیمت تمام شده هر جفت کفش رو
با 10درصد سود به مشتری عرضه میکنیم
حالا باید حساب کنیم ببینیم که مشتری داریم یانه
که همه ی اینا زمانی باید انجام بشه که هنوز هیچ کاری جز تحقیقات در مورد کار نکردیم

10 درصد سود حتی هزینه هایش را در نمی آوردضمنا چون مثال کفش زدید جواب را نوشتم. چکهای که بنکدار بابت تسویه میده از 6 ماهه به بالا است وضمنا 20تا 30درصد هم تخفیف میگیرد.اگر کفش را حتی با 50درصد سود هم بفروشید باز جواب نمی دهد.
صفحه ها: 1 2
لینک مرجع