میخوام منم بشم سخن گوی انجمن.
مگه تو میتونی همچین کار سختی رو انجام بدی
بابا مگه من از سخنگوی دولت چیم کمتره.
تو نمی تونی مثل اون اینقدر قشنگ و تودلبرو بنویسی و حرف دلتو واضح بگی.
آخه چرا؟مگه آقا هوشنگ نگفته بود که نمی تونم و نمیشه اینا همش دیوار ذهنیه
راس میگیا اصلا یادم نبود
به به واقعا که این همه وقت میای انجمن یاد نگرفتی اینجا خط قرمزش دیوار ذهنیه.
چرا اینقدر منو میزنی؟گفتم که یادم نبود.حالا فهمیدم که نمی تونم و نمیشه وجود نداره.
خب دیگه بسه بزاره حرفمو بزنم.این دفعه فقط بخشیدمتا.
چی میخواستم بگم یادم رفت.آهان .می خواستم راجع به خیالباف واقع گرا صحبت کنم.
بابا مگه سخنگوی دولت الان ازش صحبت نکرده بود.توهم میخوای شروع کنی.
شروع کنی یعنی چی؟بدبخت .این بنده خدا داره تورو درست میکنه تو نمی فهمی
ببخشید حرفت رو بگو.
بعضی وقتا ما خیال پردازی های خوبی داریم.ولی فقط خیاله.
هیچ وقت دنبالش رو نمی گیریم.فقط تو ذهنمون نگهش میداریم.
خب منکه همیشه دنبالش رو میگیرم.مثلا من جنسیس میخوام.خب دنبالش رو میگیرم و تو ذهنم میرم میخرم و سوارش میشم و تو خیابانا باهاش میچرخم.
خب داری خودت میگی تو ذهنم تا حالا چقدر سعی کردی تو واقعیت یه راه برای رسیدن بهش پیدا کنی.
فعلا دارم فکر می کنم.
تا شده به خاطر هدفت صبح ساعت 5 بلند شی و شب ساعت 12 بخوابی؟نه
تا حالا شده به خاطر هدفت سختی بکشی؟نه
پس تو چطور میخوای به جنسیس برسی.
من بهش میرسم
اینم شد حرف.من دوست دارم به بوگاتی برسم.رسیدم؟نه
پس اینا همش حرفه.همه ی ما خوب حرف می زنیم ولی نمی تونیم خوب عمل کنیم.
منظورمو فهمیدی؟
آره.واقعا تو راست میگی من اصلا برنامه ای برای رسیدن به این هدفم ندارم.
اتفاقا منم عین خودت عاشق جنسیس کوپه ام.اونم آلبالوییش.
خب اگر راس میگی تو خودت برای رسیدن بهدفت چیکار کردی؟
من....من اولش نشستم یه دو دو تا چهارتا کردم دیدم باید دست به تولید محصولی ببرم که مشتری زیاد داشته باشه.
به چیزی هم رسیدی.
آره.مگه میشه آدم فکر کنه و به چیزی نرسه.رسیدم به ایده ی تولید کتابهای صوتی
آهان همون طرحی که الان تو انجمن داره خاک میخوره؟
نه کی گقته خاک میخوره اتفاقا دوستان دارن کمکم می کنن.یکیش همین مهتاب خانومه که تو انجمن با نام کاربریarshad هستش.
پس خودت چیکار می کنی؟
آهان دقیقا رسیدیم به همون تلاشه و کاره
من خودم الان دارم رو موضوعاتش کار می کنم و کتابای مختلفو می خونم تا موضوعات مد نظرم رو پیدا کنم.رو نوشته های سخنگو هم دارم کار می کنم تا از اون استفاده کنم.
حالا اجازشو از سخنگو گرفتی؟
نه فعلا.ولی اگر بهش بگم مطمئنم که مخالفت نمی کنه.
خب داشتی میگفتی....
آره.بعد گفتم که بعد از این چی؟بعد از فروش اینا دیگه باید چیکار کنی؟
خب به چی رسیدی؟
اینقدر وسط حرفم نپر بزار حرفمو بزنم.
باشه بگو.
به این رسیدم که چون آخر ساله.تمام قدرتم رو بزارم برای فروش هدایای تبلیغاتی به شرکتا.و یه برنامه ریزی برای این کارم انجام دادم.
حرفتت تموم شد.می تونم حرف بزنم

بگو چی دوست داری بگی.
من الان دارم میفهمم که خیالبافی 20 درصد راهه.80 درصد بقیه تلاش در مسیره هدفه.
نه بابا.خدارو شکر بالاخره ذهنت باز شد.البته باز بود.خودت بهش کد داده بودی و کدشو فراموش کرده بودی.حالا هم که من برات فلش زدم و برگشتی به تنظیمات کارخونه.
دمت گرم دیگه.یعنی ما.....
نه بابا بلا نسبت...... شما خیلی ماهی.
بسه دیگه برو خونتون
باشه.فقط خوب فکر کن و راهای رسیدن به خیالتو پیدا کن.
باشه
راسی تا یادم نرفته.بهت بگم حق نداری جنسیس کوپه آلبالویی بخریا.تو یه دونه سفیدشو بخر من خودم برات اسپورتش می کنم.
اینطوری:
البته شاید خودمم اینو گرفتم.ولی تو ایران پیدا کردنش سخته باید سفارش بدم برام بیارن.




باشه حتما.