سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: سومین صندلی داغ - نویسنده(کارشناس نرم افزار)
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3
سلام و تشکر
1)چند رشته و مدرک و حتی شغل دارید. یعنی از این شاخه به اون شاخه رفتن؟مگه هر کدام به تنهایی خسته کننده هستند؟
2)اگر قرار باشه با یکی از توانایی هایی که نوشتید ملیاردر بشید کدام را انتخاب میکنید؟چرا؟
3)تا حالا به نوشتن سرگذشت خودتون فکر کردید؟و حالاکه نویسنده هستید کتاب بقیه نویسنده هارو میخونید؟مخصوصا تو حیطه فعالیت خودتون؟
(09-03-2011 03:26 PM)3ObHaN نوشته شده توسط: [ -> ]سلام خوبید ؟

خودت خوبی ؟ خونواده خوبن ؟ اوضاع چطوره ؟
چند وقته کتاب مینویسید ؟ چطور نویسنده شدید ؟
اولین کتابتون رو تو چند سالگی نوشتید ؟ برای چاپ و توزیع اولین کتابتون چقدر هزینه کردید و چقدر سود کردید ؟ الان همچین کتابی همین هزینه و سود رو داره ؟
چرا کارشناسی نرم افزار رو انتخاب کردید ؟ بازار کارتون کجاست ؟ یه توضیحی در مورد مهندسی نرم افزار میدید !؟
برای میلیاردر شدن ، به حرفه ی دانشگاهیتون بسنده میکنید یا کاری غیر از تخصصتون ( مثل پیمانکاری ) انتخاب میکند ؟
اگه دوباره قصد انتخاب رشته رو داشتید ، همین رشته رو انتخاب میکردید ؟ ایا با وضعیت ایران این رشته ی تحصیلی رو به ما در شرف کنکوری ها پیشنهاد میدید ؟
سوال دیگه ای نبود ؟ ببخش زیاد شد ؟

سلام
مرسی.همه خوبند.همه چیز هم خوب است!
از سال 85 به صورت حرفه ای می نویسم.
علاقه ام که به حوزه کتاب بسیار زیاد بود و در آموزشگاهی که با یکی از دوستانم در زمینه آموزش نرم افزار تدریس می کردم به ناشری برای کار کتاب معرفی شدم و دو کتاب را برای ایشان آماده کردم که یکی چاپ شد و به چاپ دوم رسید و یکی اصلا چاپ نشد تا اینکه همین طور پیش رفتم و کتاب های بعدیم با ناشران دیگر بخاطر فروش کتاب ها بسته شد.
اولین کتابم را در 22 سالگی نوشتم که به چاپ نرسید.
من کلا برای کتاب هایم اصلا هزینه نکرده ام و تنها حق التالیف را دریافت کرده ام!
برای کتاب اولم که چاپ شد در یک چاپ یک میلیون و ششصد هزار تومان گرفتم.
کتاب هم هزینه دارد و هم سود!اما باید بدانی چه کتابی با چه موضوعی اکنون نیاز است و پخش قوی برای فروش کتاب ها داشته باشید زیرا تمام سود کتاب به چاپ های بعدی آن خواهد بود.(البته دردسرهای زیادی هم دارد که شاید اینجا جای مطرح کردن آن نباشد.)
من به کامپیوتر و حوزه نرم افزار به شدت علاقه داشته و دارم و انتخاب و ادامه تحصیل در این رشته عالی را یکی از موهبت های خداوند به خودم می دانم.
بازار کار که فراوان است هم در حوزه تدریس و تولید علم و هم کارهای عملی در شرکت ها و کارخانجات!
مهندسی نرم افزار هم توضیح خاصی ندارد و فرقی با سایر رده ها ندارد.
برای میلیاردر شدن هم فقط در حوزه کاری و تخصصی و تحصیلیم کار کرده و میکنم و برای شغل های بعدی به حوزه تولید بسیار بسیار علاقه دارم.
صد در صد همین رشته را با همین گرایش انتخاب میکنم.
برای دوستانی که تازه میخواهند این رشته یا رشته دیگر را بخوانند می گویم که :
"فرق نمیکند چه خوانده یا می خواهید بخوانید فقط حرفه ای و متخصص باشید و عمل کنید زیرا دنیا به حرفه ای ها و متخصصان واقعی همیشه و در هر بخش و رشته ای احتیاج داشته و دارد."
تشکر
(09-03-2011 05:11 PM)mehdipoor_mon نوشته شده توسط: [ -> ]با سلام .....
ما هایی که هنوز مدرکمون دستمون نیست رو یه نصیحت کنید
چظوری کار پیدا کنیم؟چجوری یزای خودمون کار کنبم؟

سلام
من کوچکتر از این هستم که نصیحت بکنم اما توصیه می توانم بکنم که مدرک نداشتن مهم نیست.من اولین کارم را در ترم دوم دانشگاه شروع کردم که شغلی به نسبت سطح پایین بود.
کار را نباید پیدا کنید بلکه باید بسازی و اگر به قدر کافی متخصص باشید و دانش خود را بالا ببرید کار خود شما را پیدا میکند.
برای خود کار کردن یعنی ریسک و باید قدرت ریسک خود را بالا ببرید و به واقع (بازم تاکید میکنم : به واقع) به خود و کارتان ایمان داشته و دلسرد نشده و پیش بروید.
اگر پیوسته هر کاری را انجام دهید بالاخره موفق می شوید خدای ناکرده از مورچه که هزاران بار یک گندم را زمین می اندازد و دوباره بلند میکند ضعیف تر نیستیم که!(این هم یک نشانه از طرف خدا)
(09-03-2011 07:27 PM)jahanagahi نوشته شده توسط: [ -> ]سلام :
- کی بفکر این انجمن افتادی؟
- هدف اولیه شما در رابطه انجمن چی بود و تا کنون به کجا رسیده؟
- این انجمن می تواند عملا هم وارد کار بازار شود؟
- علم بهتر است یا ثروت؟
- برای موفقیت در بازار نیاز به تحصیلات عالیه دارد یا نه؟ البته با دلیل.

موفق هستی , موفقتر باشی.

سلام
- در دفتر ایده هایم که نوشته ام 25 مرداد 1388 و آذر 1389 هم اجرایی شد.
- هدف جمع شدن یک عده متخصص و آموزش به تمام مردم از گوشه گوشه ایران عزیز در زمینه خودکفایی و کار آفرینی است که تا حد کمی به هدفم رسیده ام البته ایجاد کار و تولید هم در مراحل بالاتر! و هدف مهمی دیگر هم که دارم این است که دید منفی موجود در جامعه را نسبت به ثروتمندان و پول کمی تغییر دهم.
- بله صد در صد!یکی از اهداف هم سرمایه گذاری و کار آفرینی بصورت عملیست!
البته هدف انجمن تنها آموزش است و مرحله بعدی کارهای عملیست که امید دارم حتما پیگیری شود و با ایجاد نشدن کاری عملی خللی در اهداف انجمن ایجاد نمیشود اما مطمئن هستم که بالاخره این پتانسیل بالا به ثمر بنشیند.
- امروزه اگر ثروت نباشد هیچ چیز معنی ندارد.
- نه نیاز نیست.فقط تجربه می خواهد و پشتکار.جامعه پر است از تحصیلکرده هایی که هنوز وابسته به جیب پدر بیسوادشان هستند!!
موفق باشید
(09-03-2011 10:34 PM)maryam_sh نوشته شده توسط: [ -> ]هدف بزرگتون از نويسنده شدن چيست؟
ايده متفاوتتان در مقابل بقيه نويسندگان چيست؟
آينده مهندسي نرم افزار را در ايران و زندگي شخصي چگونه ارزيابي مي كنيد؟
آيا وجود تحريم ها در رشته مهندسي نرم افزار تاثيري دارد؟

- در میان گذاشتن دانشم با دیگران و استفاده از تجربیات افراد دیگر و یاد گرفتن علوم جدید.

- تعامل دو طرفه با خوانندگان کتاب هایم که همیشه سعی کرده ام حفظ کنم.هم یاد بدهم و هم یاد بگیرم!
- عالی اینده ای بسیار عالی دارد.
- نه به هیچ وجه!از معدود رشته هاییست که می توانم به جرات بگویم تحریم بر او اثر ندارد مگر جلوی رشد علم را میتوان گرفت؟به هیچ وجه!
(09-03-2011 11:10 PM)mosafer bedar نوشته شده توسط: [ -> ]سلام و درود
- می نویسید تا کامیارکاظمی باشید یا اینکه کامیار کاظمی هستیدتا بنویسد .
- تا به حال چه تعداد نرم افزار را شما توانستید بومی سازی کنید؟
- آیا اصولا شما معتقد هستید نرم افزارها بومی سازی شوند یا که نه نیازی به آن نیست؟
- شما کامیار کاظمی متخصص علوم تغذیه را بیشتر دوست دارید یا مهندس کامیارمتخصص نرم افزار
با تشکر از شما دوست گرامی

سلام
- وجود من وابسته به نوشتن و خواندن است و با خواندن و نوشتن است که زنده ام! چه بسیار مطالبی که نوشته ام و بدون اجازه من یا بی نام و یا با اسم های دیگر به چاپ رسیده اند!
- تعدادی نرم افزار های آنلاین و نیز بسته های نرم افزاری برای ویندوز بود که کار کرده ام!
- صد در صد باید بومی شود! و نباید مانند کتاب هایی که ترجمه می شوند و بدون بومی شدن در جامعه پخش می شوند در رابطه با آنها عمل کرد.
- صد در صد فقط متخصص نرم افزار ! من عاشقانه این علم را ستایش می کنم!
تشکر
(09-03-2011 11:23 PM)atreeeshgh نوشته شده توسط: [ -> ]سلام.
-الان به نظرت چه کتاب هایی نیاز جامعه ی ماست؟
-به عنوان یه نویسنده چقدر به کارت علاقه داری؟
-آیا نویسندگی می تونه به عنوان شغل اصلی باشه.یا نه باید بیشتر تفننی باشه؟
-چیشد که به فکر نویسندگی افتادید؟

سلام
- کار افرینی و موفقیت شغلی و روانشناسی!
- به شدت!در حد نفس کشیدن! علاقه دارم.
- تخصصیست نه تفننی! اما شغلی اصلی که بتوان نان از آن در آورد نیست و اصلا نباید باشد زیرا که تجربه کرده ام نوشته ای که با پول مخلوط شود نه به درد نویسنده می خورد و نه خواننده!
- علاقه و عشق بی حد به نوشتن! و تصورات همیشگی دوران کودکیم!
(09-06-2011 04:35 PM)masiha نوشته شده توسط: [ -> ]آقاي كاظمي من هميشه عاشق نوشتن بودم ولي كلمات هميشه تو ذهنم خوبن ولي رو كاغذ نمي تونم بنويسم مي خواستم بدونم شما چگونه كلمات ذهن خود را روان مي‌نويسيد؟
چگونه و با چه رمزي مخاطب را جذب نوشته‌هاي خود مي كنيد؟
چگونه به كتاب خود كشش مي دهيد كه خواننده تا آخر آنرا مطالعه كند؟
چگونه حوادث ذهني خود را در كتاب تصوير سازي مي كنيد؟

- در هنگام نوشتن نباید به خود فشار بیاورید بگذارید نوشته ها و مطالب خود بر روی کاغذ جاری شوند! شما فقط یک واسطه باشید تا نویسنده درونتان خوب حرف هایش را بزند!
- مخاطب را باید شناخت و برای او گره ایجاد کرد که در کتب تخصصی با عناوین جنجالی و سوال پرسیدن می توانید مخاطب را به چالش بکشید.
- فکر میکنم جواب این سوال هم سوال قبل باشد.
- من فقط آن چیزی که در ذهنم هست را روی کاغذ می اورم البته با جزئیات به واقعیت نزدیک!
(09-06-2011 04:40 PM)sara نوشته شده توسط: [ -> ]زمينه كاريتان بيشتر در حوزه برنامه نويسي است يا توليد نرم افزار؟
مراحل توليد يك نرم افزار پرفروش در بازار چيست؟
اگر اين كار شخصي انجام شود و بدون حمايت شركت آيا به نظرتان نرم افزار موفق مي شود؟

- برنامه نویسی و گاهی تولید نرم افزار
- شناخت بازار - تحقیق و برآوردن نیازهای کاربر و بازاریابی مناسب
- بله اما باید ثبت و به درستی پخش شود!
(09-06-2011 06:08 PM)سخنگوی دولت نوشته شده توسط: [ -> ]خودم: آقا. چقدر سر و صدا می کنید. نوبته منه که ازش سول کنم.
کاربر اولی: آقای برو ته صف. برو دیگه.
کاربر دومی: چیه قوره نشده میخای مویز بشی.
کاربر سومی: که یه پیرزن مهربون بود. چیکارش دارید. کشتید بچه مردمو ولش کنید. مگه چیکار کرده. می خاد چند تا سوال بپرسه. تازه یدون سوال که صف نمی خاد. بزارید بپرسه.
کاربر اولی و دومی: خوب اینو از اول بگو بچه جون. بیا یه سوالت را بپرس و بزن به چاک.

حالا این باز خدم هستم: مادر جون دستت در نکنه.

حالا سوال:
آقا ببینم می تونی بگی تصویر ذهنی که باعث شد این وبلاگ را راه بیاندازی چه شکلی بود؟

کاربر اولی و دومی: ده بچه پرو برو دیگه.
ومن: دارم می دوم

سلام
یک جمع متخصص و پرشور که دست در دست هم یک ایده را تولید و پرورش و به نتجه می رسانند و باعث اشتغال عده زیادی می شوند و نام این انجمن در بسیاری از مشاغل به گوش برسد!
و نیز تحولی عمیق در ذهن و روح اعضای انجمن در رابطه با موفقیت ایجاد شود.
صفحه ها: 1 2 3
لینک مرجع