فاطمه رمضانیان، گروه اجتماعی- مشکلات اقتصادی و تلاش برای امرار معاش دغدغه بسیاری از دهکهای جامعه است که زن و مرد را باهم به میدان کار و کسب درآمد کشانده است. اینکه این درآمد کفاف زندگی را میدهد یا نه موضوع بحث این نیست اما اتفاقی که زیر پوست شهر در حال رخ دادن است، میل زنان به مشاغلی است که تا همین چند سال پیش برایشان کاذب بود. مشاغلی که از کار در بنگاههای مسکن گرفته تا دلالی و بن فروشی، زنان را سر گرم خود کرده است تا دیگر شغل زنانه – مردانه وجود نداشته باشد. در این میان، حداقل پایتخت و پایتخت نشینان بیشتر با مشاغل کاذب زنان آشنا هستند اما برای امرار معاش، گویا چاره ای جز این نیست.
زنان در قواره مردان
در یکی از شبهای بارانی پاییز، از میان ازدحام جمعیت منتظر برای تاکسی، سوار ماشینی شدم که زنی جوان رانندگی آن را بر عهده داشت. سرما و انتظار طولانی زیر باران به حد کافی ناراحت کننده بود که بقیه مسافران را نیز مثل من برای سوار شدن به یک وسیله نقلیه به سپاس وادارد، خواه راننده مرد باشد خواه یک زنجوان. با این حال میدیدم که اغلب از گوشه چشم نگاهش میکنند. نگاهی متعجب که به یقین تا آن روز نثار رانندگان مردنکرده بودند. مواردی از این دست کم نیست. این روزها در اطراف و اکناف تهران که پرسه میزنی، شاهد حضور زنان در مشاغلی هستی که زمانی در ردیف مشاغل مردانه قرار داشتند. مشاغلی نظیر راننده اتوبوس، راننده تاکسی، مشاور مسکن، کار در کافی شاپ، نوازندگی کنار خیابان و فعالیتهایی از این دست که تا چندی پیش، نگاه سنتی جامعه حضور زنان را در آنها بر نمیتافت. هر چند که در قانون اساسی کشور، هرگز قانونی دال بر زنانه و مردانه بودن این مشاغل نوشته نشده است. با این حال اعتراض، یار جداناشدنی تغییر در هر عصر و عرصهایاست. مخالفان ترویج تساوی شغلی زنان و مردان در ایران، از این تساوی تحت عنوان نوعی روشنفکر مآبی نادرست، فریبنده،و ساخته ی دست فعالان حقوق زن نام میبرند که همجنسان خود را از ایفای نقش مادری و همسری در منزل باز داشته و گاه حتی به سوی مشاغل کاذب و سطح پایین سوق میدهد. موافقان اما جامعه را در گذر از سنت به صنعت، درگیر تغییر و جایگزینی ارزشها و هنجارها میدانند و از تساوی مشاغل به عنوان مصداق بارز یکی از این دگرگونیها نام میبرند.
جامعه در حال تغییر
امان ا... قرایی مقدم، جامعه شناس، در گفتوگو با «قانون»، تعریف و تفکیک مشاغل بر مبنای جنسیت را نوعی سنتی نگری معرفی میکند و با تاکید بر اینکه سنت هیچ گاه برای مدتی طولانی پایدار نخواهد ماند، میگوید: " جوامع پیوسته در حال تغییر هستند. سالها قبل مردم به ندرت به پزشک زن اطمینان میکردند، اما امروزه وزیر و وکیل و متخصص زن در عرصههای مختلف فعالیت میکنند. تاریخ ما گواه بر وجود زنانی است که همپا و برابر با مردان در ساخت تخت جمشید تلاش کرده اند. اینکه تجارت را مخصوص مردان و خانه داری را پیشه زنان بدانیم، تفکر درستی نیست."قرایی مقدم، مشاغلی را که در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات جای بگیرند در ردیف مشاغل کاذب نمیداند و توضیح میدهد: " جامعه در حال تغییر نیازمند درک صحیح است. رانندگی تاکسی و اتوبوس، مشاغل خدماتی و کار در رستورانها و این قبیل فعالیتها، چه برای زن و چه مرد،کاذب نیستند. چرا زنان شمال کشور، ساعتها در شالیزار کار میکنند بیآنکه چنین برچسبی فعالیت آنان را زایل کند؟ چون نگاه مردم آن خطه این فعالیت را برای جنس زن پذیرفته است."این جامعه شناس در خصوص احتمال آسیب زایی اجتماعی حضور زنان در این مشاغل، معتقد است خانه نشینی و بیکاریاز هر شغل و حرفهای آسیب زا تر است.وی در این باره میگوید: " شعار میدهیم و از عبارتهایی مانند مشاغل کاذب استفاده میکنیم. اما به راستی برای کاهش رویآوردن زنان به مشاغلی که مورد تایید جامعه نیست چه میزان اشتغالزایی داشته ایم؟ به این فکر کردهایم که زنان، به خصوص زنان سرپرست خانوار با توجه به افزایش بیکاری و وضعیت اقتصادی برای امرار معاش چه باید بکنند؟"
کار متفاوت، نگاه متفاوت
مهناز، دختری 21 ساله و دانشجوی کارشناسی ارتباطات است که این روزها خارج از ساعات درس و دانشگاه، به کار در یک کافی شاپ مشغول شده. میگوید از زمانی که به یاد دارد به این کار علاقه داشته، هر چند که در حال حاضر حقوقش از 200هزار تومان در ماه تجاوز نمیکند. پدرش از تصمیم او بی خبر است. میگوید: " پدرم قدیمیو سنتی است. محیط کافی شاپ را مثل کافههایی میداند که سالها قبل وجود داشته است. نمیتواند بپذیرد هیچ چیز شبیه آن دوران نیست، خطری وجود ندارد و کار کردن یک زن در این محیط، هزار و یک معنا نخواهد داشت." این دانشجوی جوان پذیرفته است که دست به کار متفاوتی زده و بیشتر افراد مانند پدرش فکر میکنند.با این حال به نظرش مزایایی هم دارد: " خانمها با یکدیگر راحت ترند. وقتی میبینند یک خانم درکافه کار میکند احساس راحتی بیشتری میکنند. بیشتر سر میزنند. انگار به نوعی به خاطر حضور یک هم جنس، این کافه را انتخاب میکنند." بر خلاف تصورم، علاقه خود را بی هدف نمیداند: " با یکی از دوستانم این کار را آغاز کرده ایم. هدفمان یادگیری است، بعد راهاندازی یک کافه مستقل، البته نمیدانم چه قدر زمان خواهد برد."
برای این کار ساخته شده ام
شهلا، مشاور یکی از بنگاههای معاملات املاک واقع در شهرک «اندیشه» کرج است که اداره این بنگاه را در کنار برادرش بر عهده گرفته است. 24 سال دارد و لیسانس حسابداریاش مدتهاست کنج خانه خاک میخورد. چهره و حرفهایش، هیچ یک نشان از نارضایتی ندارد. در واقع به شدت راضی است. درآمد خوبی دارد و در مدتی که کنارش هستم، ظرف یک ساعت، سه مرتبه بیرون میرود و بر میگردد. یک بار به محضر برای به نام زدن خانه ای که واسطه خریدش شده. یک بار برای نشان دادن آپارتمان به یک زوج جوان، بار سوم برای سر زدن به بانک. از تماسهای تلفنی هم بی نصیب نمیماند، با این حال خسته نیست. ظرف همین یک روز، یک میلیون و 200 هزار تومان درآمد داشته است. ششصد هزار تومان از فروشنده و همین مبلغ از خریدار. میگوید خانه داری را چنان که باید آموخته، اما در محیط خارج از منزل برای این کار ساخته شده است. زبر و زرنگ است، روحیه اش را دارد و دوست ندارد به کار دیگری مشغول باشد. فکر میکنم از ادب به دور است اگر رودررویش از اصطلاح «مشاغل کاذب» استفاده کنم.
ستیز با فرهنگ سنتی ایرانی
بنفشه صدیق، رئیس انجمن زنان مدیر کارآفرین در گفتوگو با «قانون»، ضمن تاکید بر اینکه 50 درصد جامعه ایران را زنان تشکیل میدهند، میگوید: « اگر بخش اعظم این جمعیت، خانهدار و مصرفکننده باقی بمانند در بیشتر موارد نتیجهای جز هزینه کاذب و تجمل گرایی نخواهد داشت. اما واقعیت این است که برای همه آنها مشاغل اجتماعی مهم با شان و شئونات بالا در نظر گرفته نشده است.» به عقیده صدیق، مشاغل مذکور کاذب نیستند بلکه بستر جامعه هنوز برای پذیرش این واقعیت آماده نیست. وی روی آوردن خانمها به این مشاغل را اغلب از سر ناچاری میداند نه رفاه، و میگوید: "ممکن است برخی از آنها در کار خود موفق شوند اما به طور حتم، کلید اولیه کار با رفاه و آسودگی زده نشده است. زنی که کار در یک آژانس یا کافه را میپذیرد، فرهنگ سنتی ایرانی را به ستیز طلبیده و این کار آسانی نیست." وی افزایش مشاغل خانگی، دورکاری، صنایع دستی، و در کل جهت دهی به فعالیت زنانی که مجبور به کار برای امرار معاش هستند را از جمله مسائل موثر در کاهش حضور زنان در فعالیتهایی میداند که ممکن است برای جامعه چندان خوشایند نباشد.رئیس انجمن زنان مدیر کارآفرین، پذیرفتن فعالیت زنان در این مشاغل را دشوار میداند و معتقد است تاثیر منفی بر ذهن خانوادهها، بازتاب منفی در جامعه، و کشاکش روحی هر روزه زنانی که در این مشاغل مشغول هستند از جمله آسیبهایی است که به یقین وجود خواهد داشت. اما این نکته را هم از یاد نمیبرد که هر شعله از جرقه ای کوچک آغاز خواهد شد،و عاقبت بستر مناسب را از پیخود فراهم خواهد آورد.