08-27-2011, 05:13 AM
سلام
گاهی اوقات ذوق آدم و تجسماتی که تو ذهنش هست باعث میشه دست بکارهای عجیب و زیرکانه ای بزنه که شاید کمتر کسی اون کاررو انجام داده باشه.
میخوام از زرنگ بازی و فکر زیرکانه خودم بهتون بگم.
من آنقدر دل شیفته و عاشق جنسیس کوپه شده ام که دست هر کس میدیم.ایده ای جدید به ذهنم می خورد.
دو هفته پیش دقیقا شنبه بود.که از دکه ای یک روزنامه همشهری خریدم.شب نشسته بودم و صفحه ی نیازمندی های آن را میخواندم که یک دفعه به صفحه ی فروش خودرو ها و به قسمت جنسیس کوپه رسیدم.افراد زیادی آگهی داده بودند برای فروش.
اینجا ایده ای به ذهن من رسید.گفتم باید آن را عملی کنم.
به نظرتان چه کاری کردم؟؟؟؟؟؟؟؟
به تک تک کسانی که آگهی داده بودند زنگ میزدم و فردای آن روز با او قرار می گذاشتم که خودرو را ببینم.فردای آن روز با دوستم 2 دست کت و شلوار شیک می پوشیدیم و به سر قرار می رفتیم.
طرف تا مارا میدید باورش می شد که ما خریدار خودرواش هستیم.در ابتدا قیمت را از او می پرسیدیم.سپس به حساس ترین و لذت بخش ترین قسمت ماجرا می رسیدیم.
بالاخره چون ما خریدار بودیم باید پشت فرمان می نشستیم تا ماشین را تست کنیم.
آقا دلتون نخواد من میشستم پشت فرمون و حدود یک ساعت تو منطقه می چرخیدم.نمیدونید چه لذتی داشت.در انتها هم میگفتیم که باید فکرمون رو بکنیم بهتون زنگ می زنیم.البته اینم بگم پول بنزین بنده خدارو میدادیم و اون تعجب می کرد که چرا ما این کاررو می کنیم و پول بنزین بهش میدیم.بنده خدا نمی دونست که فقط برای تفریح این حرکتو انجام میدیم.
آقا جاتون خالی دو هفتس هر روز حدودا 1 ساعت الی 4 ساعت اونم بعد از ظهرا داریم جنسیس کوپه سوار میشیم که کلا 20 هزار تومن برامون خرج داشته.
واقعا راست می گن که احتیاج مادر اختراعه و مغز آدمو به کار می اندازه.
الان من دو هفتس جنسیس کوپه دارم.
ولی دسگه شمارهامون تموم شد و فعلا کنار گذاشتیم.
گاهی اوقات ذوق آدم و تجسماتی که تو ذهنش هست باعث میشه دست بکارهای عجیب و زیرکانه ای بزنه که شاید کمتر کسی اون کاررو انجام داده باشه.
میخوام از زرنگ بازی و فکر زیرکانه خودم بهتون بگم.
من آنقدر دل شیفته و عاشق جنسیس کوپه شده ام که دست هر کس میدیم.ایده ای جدید به ذهنم می خورد.
دو هفته پیش دقیقا شنبه بود.که از دکه ای یک روزنامه همشهری خریدم.شب نشسته بودم و صفحه ی نیازمندی های آن را میخواندم که یک دفعه به صفحه ی فروش خودرو ها و به قسمت جنسیس کوپه رسیدم.افراد زیادی آگهی داده بودند برای فروش.
اینجا ایده ای به ذهن من رسید.گفتم باید آن را عملی کنم.
به نظرتان چه کاری کردم؟؟؟؟؟؟؟؟
به تک تک کسانی که آگهی داده بودند زنگ میزدم و فردای آن روز با او قرار می گذاشتم که خودرو را ببینم.فردای آن روز با دوستم 2 دست کت و شلوار شیک می پوشیدیم و به سر قرار می رفتیم.
طرف تا مارا میدید باورش می شد که ما خریدار خودرواش هستیم.در ابتدا قیمت را از او می پرسیدیم.سپس به حساس ترین و لذت بخش ترین قسمت ماجرا می رسیدیم.
بالاخره چون ما خریدار بودیم باید پشت فرمان می نشستیم تا ماشین را تست کنیم.
آقا دلتون نخواد من میشستم پشت فرمون و حدود یک ساعت تو منطقه می چرخیدم.نمیدونید چه لذتی داشت.در انتها هم میگفتیم که باید فکرمون رو بکنیم بهتون زنگ می زنیم.البته اینم بگم پول بنزین بنده خدارو میدادیم و اون تعجب می کرد که چرا ما این کاررو می کنیم و پول بنزین بهش میدیم.بنده خدا نمی دونست که فقط برای تفریح این حرکتو انجام میدیم.
آقا جاتون خالی دو هفتس هر روز حدودا 1 ساعت الی 4 ساعت اونم بعد از ظهرا داریم جنسیس کوپه سوار میشیم که کلا 20 هزار تومن برامون خرج داشته.
واقعا راست می گن که احتیاج مادر اختراعه و مغز آدمو به کار می اندازه.
الان من دو هفتس جنسیس کوپه دارم.
ولی دسگه شمارهامون تموم شد و فعلا کنار گذاشتیم.