09-04-2011, 05:02 PM
حالا میخوام برم بشینم کنار یه مرتاض هندی ببینم چه کار میکنه.
دویونه شدی؟ می خای بری هند؟ مرتاض بشی؟
می دونید چرا مرتازای هندی با یه دونه بادام و یه جرعه آب تا چند ماه یه جا بس می شینند؟
واقعا اگه بفهمید اونا چه لذتی می برند چکار می کنید؟
البته فقط تعداد بسیار اندکی از انسانها قدرت انجام این کار را دارند.
گفتیم که بیشتر خصوصیاتی که ما آدما داریم اکتسابی و آموزش دادنی هستند.
خوب اینا رو که این بچه کوچولوهای پایین برره هم می دونند. خوب که چه؟
خوب اینکه ما رو آموزش دادند از همون کوچیکی.
به هر چیز که از خودش حرارت می ده گفتن بگیم داغه.
چرا بگیم داغ اصلا بگیم آبی؟
چرند نگو؟ نه بخدا کمی فهمش سخته ولی باز گوش کن ببین چی میگم.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز اخه و بده.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز ترسناکه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز شیرینه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز سنگینه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز سبزه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز زرده.
وخلاصه اینکه:
تو کودکی نا خواسته به تمام ما ظلم شده و حالا ما داریم به فرزندانمان هم همین ظلم را می کنیم؟
وگوویم پاک قاطی کردیا؟
نه بابا حالم خوبه.
آره عموجون تو دوران کودکی نا خواسته ذهن زیبای ما دچار اموزشهایی شده است و کمی از توانایی هایمان را ضعیف کردیم.
حتما شنیدید بهش میگن حس ششم.
این یه حس باحاله بهتره بهش بگم چشم بصیرت.
آره چشم بصیرت ما تو کودکی با این آموزشها کور شده.
اینا چه ربطی به مرتاض داره؟
خودتون را بزارید جای حاج آقای مرتاض.
یارو مرتاضه میگیره بس میشینه روی زمین سفت و خیره میشه به یه نقطه تا.......
یه مدت چند ساعتی می گذره وای پاهام دیگه مال خودم نیست کم کم داره بی حس می شه. از نظر پزشکی پا خواب نمی ره فقط داره جزئی از محیط پیرامونش میشه .
آنقدر به یه نقطه خیره میمونه که دیگه چشماش هم انگاری نمی بینه.
بابا چشماش سالمه ولی تو ذهنش قدرت بینائیش تحلیل می ره.
چی شد حال؟
یارو دو تا از احساساتش را از دست داده. البته بطور موقتی.
بعد یه مدت حس چشایی از بس مزه و طعم بهش نرسیده تعطیل می شه.
یه مدت دیگه انگار حس شنوایی و بویاییش هم تحلیل می ره.
حالا چی داریم؟
یه مرتاض کر-کور-چلاغ-و.....
نه بابا. حالا تازه مرتاضه انگار بر میگرده به اون نقطه آغازین مسیر.
این بابا داره کم کم یه احساس دیگش را تقویت می کنه و اون حس ششم است.
فکر می کنی تو این لحظه که تمام حواس این بابا تعطیل شده و فقط حس ششمش فعاله و فقط در مدتی کمتر از کسر ثانیه تو این شرایط به سر می بره چی می شه؟
میخای بدونی چی می شه؟
دقیقا و دقیقا نیروی ذهن زیبا از جسم جدا می شود و به اصطلاع معراج می یابد.
بابا خل شدی چی می گی؟
یه خورده باورش سخته. اما تو اون لحظه (اون لحظه برای ما آدمای ناظر ممکن کوتاه باشه ولی برای ذهن زیبا یا همون انرژی که با سرعتی معادل و مافوق نور حرکت می کند یه عالمه طول می کشه) که دیگه قابل محاسبه و سنجش نیست چون:
روح یا همان انرزی از کالبد جسم خارج می گردد همه چیز را با خود یکی می بیند.
یعنی خود را بر همه چیز و هر جا و هر زمانی که اراده کند مسلط می بیند.
تو اون عالم دیگه این بابا محدودیت جسمانی ندارد و چون به انرژی تبدیل شده است می تواند اصل و ذات هر چه را که اراده کند مشاهده کند البته نه با چشمان خویش بلکه با آن بخش از ذهن که تصویر ذهنی را می سازد.
کمی نوشتن و گفتن اینا سخته. برای همینه که هیچ مرتاضی نمی تونه بگه تو اون حالت چه اتفاقی براش افتاده و حاظر است دوباره اون حالت را به هر قیمتی تجربه کنه.
اینا را گفتم بدونی: با چه قدرتی مواجه هستیم.
حالا ببین خدا که منشاء این قدرت است دیگه چه عظمتی داره.
دویونه شدی؟ می خای بری هند؟ مرتاض بشی؟
می دونید چرا مرتازای هندی با یه دونه بادام و یه جرعه آب تا چند ماه یه جا بس می شینند؟
واقعا اگه بفهمید اونا چه لذتی می برند چکار می کنید؟
البته فقط تعداد بسیار اندکی از انسانها قدرت انجام این کار را دارند.
گفتیم که بیشتر خصوصیاتی که ما آدما داریم اکتسابی و آموزش دادنی هستند.
خوب اینا رو که این بچه کوچولوهای پایین برره هم می دونند. خوب که چه؟
خوب اینکه ما رو آموزش دادند از همون کوچیکی.
به هر چیز که از خودش حرارت می ده گفتن بگیم داغه.
چرا بگیم داغ اصلا بگیم آبی؟
چرند نگو؟ نه بخدا کمی فهمش سخته ولی باز گوش کن ببین چی میگم.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز اخه و بده.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز ترسناکه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز شیرینه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز سنگینه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز سبزه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز زرده.
وخلاصه اینکه:
تو کودکی نا خواسته به تمام ما ظلم شده و حالا ما داریم به فرزندانمان هم همین ظلم را می کنیم؟
وگوویم پاک قاطی کردیا؟
نه بابا حالم خوبه.
آره عموجون تو دوران کودکی نا خواسته ذهن زیبای ما دچار اموزشهایی شده است و کمی از توانایی هایمان را ضعیف کردیم.
حتما شنیدید بهش میگن حس ششم.
این یه حس باحاله بهتره بهش بگم چشم بصیرت.
آره چشم بصیرت ما تو کودکی با این آموزشها کور شده.
اینا چه ربطی به مرتاض داره؟
خودتون را بزارید جای حاج آقای مرتاض.
یارو مرتاضه میگیره بس میشینه روی زمین سفت و خیره میشه به یه نقطه تا.......
یه مدت چند ساعتی می گذره وای پاهام دیگه مال خودم نیست کم کم داره بی حس می شه. از نظر پزشکی پا خواب نمی ره فقط داره جزئی از محیط پیرامونش میشه .
آنقدر به یه نقطه خیره میمونه که دیگه چشماش هم انگاری نمی بینه.
بابا چشماش سالمه ولی تو ذهنش قدرت بینائیش تحلیل می ره.
چی شد حال؟
یارو دو تا از احساساتش را از دست داده. البته بطور موقتی.
بعد یه مدت حس چشایی از بس مزه و طعم بهش نرسیده تعطیل می شه.
یه مدت دیگه انگار حس شنوایی و بویاییش هم تحلیل می ره.
حالا چی داریم؟
یه مرتاض کر-کور-چلاغ-و.....
نه بابا. حالا تازه مرتاضه انگار بر میگرده به اون نقطه آغازین مسیر.
این بابا داره کم کم یه احساس دیگش را تقویت می کنه و اون حس ششم است.
فکر می کنی تو این لحظه که تمام حواس این بابا تعطیل شده و فقط حس ششمش فعاله و فقط در مدتی کمتر از کسر ثانیه تو این شرایط به سر می بره چی می شه؟
میخای بدونی چی می شه؟
دقیقا و دقیقا نیروی ذهن زیبا از جسم جدا می شود و به اصطلاع معراج می یابد.
بابا خل شدی چی می گی؟
یه خورده باورش سخته. اما تو اون لحظه (اون لحظه برای ما آدمای ناظر ممکن کوتاه باشه ولی برای ذهن زیبا یا همون انرژی که با سرعتی معادل و مافوق نور حرکت می کند یه عالمه طول می کشه) که دیگه قابل محاسبه و سنجش نیست چون:
روح یا همان انرزی از کالبد جسم خارج می گردد همه چیز را با خود یکی می بیند.
یعنی خود را بر همه چیز و هر جا و هر زمانی که اراده کند مسلط می بیند.
تو اون عالم دیگه این بابا محدودیت جسمانی ندارد و چون به انرژی تبدیل شده است می تواند اصل و ذات هر چه را که اراده کند مشاهده کند البته نه با چشمان خویش بلکه با آن بخش از ذهن که تصویر ذهنی را می سازد.
کمی نوشتن و گفتن اینا سخته. برای همینه که هیچ مرتاضی نمی تونه بگه تو اون حالت چه اتفاقی براش افتاده و حاظر است دوباره اون حالت را به هر قیمتی تجربه کنه.
اینا را گفتم بدونی: با چه قدرتی مواجه هستیم.
حالا ببین خدا که منشاء این قدرت است دیگه چه عظمتی داره.