سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: یه نه بگو یه عمر راحت باش!
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2
هرکاری باشد انجام خواهم داد ولی برای این مورد واقعا فزصتش را ندارم.

(جمله تکراری همیشه.البته فکر نکنم دیگر بشما رو بیاندازد.WinkWinkWink)
سپاس فراوان از همه دوستان
به زودی امتحان اولین نه رو همینجا اعلام می کنم
10_004
خب این در مورد مسایل کاری بود.
خود من ((نه)) نگفتم و الان 5 ساله که دارم بد بختیشو میکشم و هنوز هم ادامه داره،فقط یکمی شدتشو کمتر کردم!!!
نمیدونم اینو اینجا بنویسم درسته یا نه؟؟؟ ولی خب مینویسم شاید به درد کسی بخوره
4 ماه از زندگی مشترکمون میگذشت که برادر شوهرم واسه کار اومد به شهر ما و من به خاطر شاید دلرحمی و شاید کمی ترس نتونستم ((نه )) بگم!!!و اون شبانه روز خونه ما بود!!! اعصابم به هم ریخته بود و همش با همسرم جر و بحث داشتم.هیچی از زندگیم نمیفهمیدم،بیشتر از شوهرم،برادر شوهرمو میدیدم!!!
تا امروز که هنوز هم ادامه داره....
البته شبها میره خونه خودشون(خونشون تو روستاست و یه ربع تا اینجا فاصله داره)
که این باعث شده رابطه من با خانواده شوهرم واقعا خراب بشه
چون مسولیت بچه شونو انداختن گردن من!!!
البته همسرم سرپرست خانواده خودش هم هست(پدرش فوت شده)اما این دلیل نمیشه که برادر شوهرم بخواد بیاد خونه ما!!!
فقط از نظر مالی باید ساپرتشون کنیم،نه؟؟؟
صفحه ها: 1 2
لینک مرجع