سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: پدر
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2
واقعیت مهمی بود آقای قربانیان. من به تازگی زندگی مستقلم رو شروع کردم. و در واقع این چند وقته است که میفهمم اداره ی یه زندگی حداقل در بعد مادیش چقدر سخته. بنابراین مدام فکر میکنم چطور اینهمه سال پدرم هر چه خواستم برام فراهم کرد و حتی یه بار نگفت بچه این چیزا که تو میخوای خرج داره! من عاشق پدرم هستم. عاشق روح سبز و نگاه بلندش.
پدرم بخند !
پدرم بخند که خنده تو کارها بکند !
پدرم امروز سخت به لبخندت نیازمندم.
لبخند تو مرا از کوره راههای فریبکده و ظلمانی دنیای نامرد کنونی به سلامت عبور خواهد داد....
پدرم بخند !
پدرم بخند که لبهای خندانت، مهر را در وجودم می کارد و خشونت همه نامردمیها را از پای درمیآورد.
افسوس که نمیتوانم قدردان محبتهایت باشم، محبتهایی که گاهی آن را نامهربانی تفسیر میکردم!
آری ! اکنون بیش از پیش به لبخند مهربانت نیازمندم، لبخند مهربانت مرا از گزندهای دشوارگذر جامعی امروز به سلامت به سرمنزل مقصود خواهد رساند. پدرم بخند!
قول میدهم لبخند مهربانت را از پس غرور و خامیها خوب ببینم.
پدرم کاش غبارهای آلوده مشکلات روزگار و نامردمیهای بی احساس و عاطفه دوران، بینایی چشمهای مرا نگیرد تا بتوانم
لبخند زیبایت را دوباره ببینم و از انرژی آن زندگیام را حیاتی دوباره بخشم. پدرم بخند!
4 ساله در سوگ پدری هستم که همانند اقیانوس آرام بود.....
همیشه میخندید....هیچگاه دعوایم نمیکرد....
اگر من گریه میکردم زودتر از من میگریست....
وای ....ای زمین و آسمان....چطور این غم جانکاه رو تحمل کنم....پاهام خم شدن....کمرم شکست ....پدرم برای من همه چیز بود .....
عزیز دلم ...بابا ی قشنگم دلم برات تنگ شده.....چی کار کنم.....
کجا سراغتو بگیرم.....کجا برم.....ای فغان ....ای داد .....ای خدا......
کاش من جای تو میمردم....چه آرام و بی صدا رفتی ....
ای خاک تیره پدر ما را عزیز دار
این نور چشم ماست که در بر گرفته ای.......
سوختم.....سوختم
وجود پدر مثل کوه پشته آدم
پدرتونو با خواسته های نا معقول نرنجونید
خدایا شکر.
بار دیگر خبر مسرت بخشی دیگر ی برایم پ .خ شد.وتاثیر تایپیک در روحیه عزیزی دیگر.
خدایا بمن نیروی عطاکن تا بتوانم دانسته هایم را انتقال دهم و همیشه دانشجوئی باشم برای یاد گیری از عزیزان انجمن .
ما در این انجمن هم پیمان می شویم تا زنده ایم و تا پدر ومادران ما زنده اند سپاسگزار زحماتشان باشیم و احترام آنها را بخوبی نگهداریم و هیچوقت عملی انجام ندهیم که باعث رنجش آنان باشد.
این یکی از اهداف من است که از همین امشب و همین ساعت برای رسیدن به نهایت آن تلاش خواهم کرد.
یکی از اهداف معنوی ما مشخص شد.
خداوند رحمت کند پدر و مادران عزیزان این انجمن را که فوت کرده اند.
الهی آمین.
شعرهای زنده یاد سهراب سپهری را خیلی دوست دارم این شعر قدری با بقیه متفاوت است: "خیال پدر"

شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال
خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت
رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود
درعالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید
گویی سپیده از افق شب دمیده بود
یاد آمدم که در دل شبها هزار بار
دست نوازشم به سر و رو کشیده بود
از خود برون شدم به تماشای روی او
کی لذت وصال بدین حد رسیده بود
چون محو شد خیال پدر از نظر مرا
اشکی به روی گونه زردم چکیده بود
[تصویر: 56qfsqtlrj7if10m4hre.jpg]
صفحه ها: 1 2
لینک مرجع