سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: فرهنگ خطرناک و مسئولیت بزرگ تک تک ما اعضاء
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
با سلام و سپاس

در برهه ای از حساس ترین شرایط کشورمان که انقلاب شده بود و بعد از مدتی ،همه مردم ،دلسوزانه برای دفاع از خاک وطنشان بسیج شده بودند و جوانان غیور ،در جبهه ها پر پر می شدند ،متاسفانه و هزاران افسوس که گرگهای بازار از این فضای گل آلود که همه ملت و دولت سرگرم یک هدف بودند،نهایت سوء استفاده را کردند.

گرگهایی که به هیچ چیز پایبند نبودند و اصلا برایشان انقلاب ، جنگ و وطن مهم نبود فقط به دنبال فرصتی بودند و با زد و بند،اختلاس،احتکار،زمین خواری،غارت بیت المال و از این دست اعمال ناشایست به ثروت مالی رسیدند،آدم نماهایی که بدون زحمت،فکر،برنامه ریزی و اصالت به پولهای کلان باد آورده رسیدند و نتایج اینگونه درآمدهای کاذب،نابودی و تضعیف ریشه های اقتصاد سالم کشور شد.

فرهنگ بسیار زشت مصرف گرایی،ریخت و پاش،جشن ها و میهمانی های بیهوده و پر از اسراف،عیاشی و کثافت کاری،خند های کریه و ناپسند غیر انسانی،تمسخر توده های زحمت کش جامعه و در کل آدم نماهایی به پول رسیدند که از درون تهی بودند و این آداب بد و بی معنی را به فرزندانشان انتقال دادند.

از این گرگها فرزندانی تربیت شد، که هزاران مرتبه تهی و توخالی تر از پدرانشان هستند.

فرهنگ غلطی که با القای راحت طلبی،عدم خودباوری و تفکرات انحرافی یک شبه پول دار شدن مانع نوآوری ،خلاقیت ،کارآفرینی،شکوفایی اقتصاد و توسعه پایدار کشور شده است.

حاصل این نوع پول کثیف یک چیز بود: فساد ،فساد و فساد!!!

بچه پولدارهای بی درد،مرفه ،لوس،مدگرا،مغرور،خوش گذران و از نظر روحی و روانی مریض ترین و افسرده ترین آدم های کشور ولی از نظر دیگران بسیار خوشبخت !!!!

عزیزانم این فرهنگ بسیار زشت که حاصل بی اصالتی بود اکنون بصورت یک سرطان و یک بیماری بزرگ در جامعه ما رخنه کرده است.فرهنگی که توسعه اصولی و زیر بنایی
اقتصاد سالم و اخلاقی ما را از ریشه ،می خواهد خشک کند و ما مسئولیتی بسیار سنگین داریم.

ما نمی خواهیم تاثیر پذیر این نوع فرهنگ مخرب باشیم.اینجا در این انجمن چنان موج و حرکتی شروع شده است که از دل آن ثروتمندانی اصیل رشد خواهد کرد که وجودشان مملو از (تلاش،غیرت ،دلسوزی،انسانیت،وحدت،عدم مصرف گرایی،عدم تجمل پرستی،عدم تحقیر و تمسخر ضعفا و فرهنگ توسعه پایدار کشور)نهادینه خواهد شد و این فرهنگ بزرگ و اصیل را حفظ نموده و به فرزندانمان انتقال خواهیم داد.

عزیزانم ،هیچ کشوری را در دنیا ندیدم که اقتصادش توسعه یافته باشد در حالی که مردمانش اصولی مبتنی بر فساد ،تنبلی،هرج و مرج و بی برنامه ریزی،عدم تلاش،بی فکر و بدون مسئولیت داشته باشد.

حتی در این برهه از زمان که تجارت جهانی رشد کرده ،مرزها برداشته شده و دنیا به دهکده کوچکی تبدیل شده است اگر جرات دارید به یک آمریکایی،انگلیسی،ژاپنی،چینی و غیره ،کوچکترین توهینی به کشورشان کنید تا ببینید چگونه با تعصب با شما برخورد سختی میکنند.پس این یعنی اینکه با متد روز دنیا جلو رفتن به معنی فراموشی تعصب وطن نیست و نخواهد بود.

پس دست در دست هم می دهیم و با هم عهد و پیمان میبندیم که خود را به حد اعلای ثروت خواهیم رساند اما با حفظ اصالت و این فرهنگ غنی تلاش ،فکر،فروتنی،و در کل اصالت را به نسلهای بعدی انتقال خواهیم داد.
(12-07-2012 09:55 PM)nami نوشته شده توسط: [ -> ]پس دست در دست هم می دهیم و با هم عهد و پیمان میبندیم که خود را به حد اعلای ثروت خواهیم رساند اما با حفظ اصالت و این فرهنگ غنی تلاش ،فکر،فروتنی،و در کل اصالت را به نسلهای بعدی انتقال خواهیم داد.

پیمان میبندیم با منتهای وجود و تمامی توانمان به بلندای ثروت و افتخار برسیم و چون نسیمی که رویش بهار را به همراه می آورد در هر کوی و برزن کشورمان ، فضای زمستانی ذهن ها را معطر کنیم و اندیشه های ناب را در ذهن های افسرده جاری کنیم .
با درود بی کران بر یکایک شما دوستان و اعضای عزیز.
ما هرکدام به یک اسم و از یک مکان متفاوت دور هم گرد امدیم تا قدرت ایرانی را نشان دهیم ..تا همبستگی را نشان دهیم تا اتحاد ایرانیان را نشان دهیم.
این زیباست این هماهنگی .. این همخوانی ما ایرانیان که همه باهم با عقاید متفاوت بر سر یک موضوع به تفاهم رسیدیم . بر سر قدرت ایران....... بر سر اقتدار ایرانی.
ما همین جا قسم می خوریم به مقدساتمان به خاک پاک این سرزمین اهورایی که تا جان در بدن داریم با اراده ای پولادین برای سربلندی ایران و رسیدن به اهدافمون ذره ای کم نگذاریم.
پاینده باد ایران و ایرانی
"اصول مبتنی بر فساد ،تنبلی،هرج و مرج و بی برنامه ریزی،عدم تلاش،بی فکر و بدون مسئولیت "
اینا مواردی هستند که در این انجمن تفکرشان مبارزه می شود اعضای این انجمن مطمئنا از تمام این خصلت ها مبرا هستند
(12-07-2012 09:55 PM)nami نوشته شده توسط: [ -> ]با سلام و سپاس

در برهه ای از حساس ترین شرایط کشورمان که انقلاب شده بود و بعد از مدتی ،همه مردم ،دلسوزانه برای دفاع از خاک وطنشان بسیج شده بودند و جوانان غیور ،در جبهه ها پر پر می شدند ،متاسفانه و هزاران افسوس که گرگهای بازار از این فضای گل آلود که همه ملت و دولت سرگرم یک هدف بودند،نهایت سوء استفاده را کردند.

گرگهای یازار به خودشان هم رحم نمیکنند.
فرهنگ سازی از وظیفه های مهم هر جوان ایران ساز باید باشد.
زدودن خرده شیشه ها از فرهنگ والایمان این پتانسیل را دارد که ما را به هر آنچه که دوست داریم برساند, اگر کمی به خود آییم.
...
باور دارم ... باور کنیم ...
پاینده باد ایران و ایرانی
با خواندن این مطلب یاد این شعر زیبا از مرحوم فریدون مشیری افتادم :

گفت دانایی كه گرگی خیره سر
هست پنهان در نهاد هر بشر
لاجرم جاریست پیكاری سترگ
روز و شب مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجور پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زورآفرین مرد دلیر
هست در چنگال گرگ خود اسیر
هركه گرگش را در اندازد به خاك
رفته رفته می شود انسان پاك
وانكه از گرگش خورد هر دم شكست
گرچه انسان می نماید گرگ هست
وانكه با گرگش مدارا می كند
خلق و خوی گرگ پیدا می كند
در جوانی جان گرگت را بگیر
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری گركه باشی همچو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یكدگر را می درند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینكه انسان هست اینسان دردمند
گرگ ها فرمانروایی می برند
وان ستمكاران كه با هم محرمند
گرگ هاشان آشنایان همند
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با كه باید گفت این حال عجیب
یادتون باشه ما به عنوان اعضای این انجمن شعارمون همینه و باید همیشه و در همه موقعیت ها حفظشون کنیم. نباید بحث های فرعی ما را از اصل غافل کنه:

"مردی با دوچرخه به خط مرزی میرسد.
او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد.
مامور مرزی میپرسد : « در کیسه ها چه داری؟». او میگوید «شن»
مامور او را از دوچرخه پیاده میکند و چون به او مشکوک بود ، یک شبانه روز او را بازداشت میکند ، ولی پس از بازرسی فراوان ، واقعاً جز شن چیز دیگری نمییابد.
بنابراین به او اجازه عبور میدهد.
هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا میشود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا...
این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار میشود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمیشود.
یک روز آن مامور در شهر او را میبیند و پس از سلام و احوال پرسی ، به او میگوید : من هنوز هم به تو مشکوکم و میدانم که در کار قاچاق بودی ، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد میکردی؟
.
قاچاقچی میگوید : دوچرخه!

خلااااااااااااااصه بعضی وقت ها موضوعات فرعی ما را به کلی از موضوعات اصلی غافل میکند"
با سلام.همه ما در جامعه این رفتارها و این کار های خلاف و غیر اخلاقی رو میبینیم.یکی از راهها اینه که تا اونجایی که بتونیم ما دچار این اخلاق و رفتار نشیم. و دیگران رو نهی کنیم از این کار ها.به نظر شما راه حل های دیگه چیه؟
لینک مرجع