سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: به نظر شما انسان شرایط را می سازد یا شرایط انسان را می سازد؟
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3
(08-12-2011 06:10 AM)melika330 نوشته شده توسط: [ -> ]سلام دوستان عزیز وگرامی باز هم من با یک سوال :
به نظر شما انسان شرایط را می سازد یا شرایط انسان را می سازد؟
لطف کنید با دلیل بفرمائید.

سوال فوق برای رسیدن به یقین و باور قانون جذب می باشد

به نظر بنده شرایط باید در چنگال انسان باشد و خود فرد باید موقعیت ها و شرایط را بسازد.به سادگی بخواه تا شرایط دلخواه ایجاد شود و تمام تصور قبلی منفی خود از شرایط را بشکن!
اگر اکنون راننده تاکسی هستی اگر یک مغازه دار و یا دانشجوی فلان رشته هستی در درونت خواسته ای!اما اگر به خود عالی خود که خداوند برایت در نظر گرفته بررسی همه چیز عوض خواهد شد.
بستگی به آن فرد دارد:
(فرق انسان موفق و نا موفق در این است.)
بعضی از افراد شرایط را می سازند.(موفق)(هدف دارد)
بعضی از شرایط انسان را می سازند.(ناموفق)(پایش را از گلیم خود بیرون نمی گذارد)


به نظر شما انسان شرایط را می سازد یا شرایط انسان را می سازد؟

زنگ تفریح:
آقا اجازه ما بگیم؟
نه بشین تو گفتی.
آقا اجازه : چشم . مرسی.
انسان چنین قدرتی در وجودش نهفته شده است که با تفکر و تلاش بتواند مسیر موفقیت خود را بیابد ولی ما انسان ها.......................
تجربه‌ نشان‌ داده‌ که‌ خیلی‌ها معتقدند وقتی‌ صحبت‌ پول‌ و خوشبختی‌ است‌ هیچ‌ یک‌ از این‌ تفکرات‌مثبت‌، کارهای‌ شبانه‌ روزی‌ و نگرش‌های‌ صحیح‌ برای‌ بالا بردن‌ توان‌ پرداخت‌ قسطهای‌ آخر ماه‌کوچکترین‌ کمکی‌ نمی‌کند. حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ اندیشه‌های‌ هشیار و ناهشیار ما همیشه‌ با میزان‌ درآمد ما در حال‌ عمل‌ هستند. سعادت‌ و یا عدم‌ سعادت‌ ما، نتیجه‌ تفکر ماست‌. ذهن‌ انسان‌ و چگونگی‌باورهای‌ او تعیین‌ کننده‌ کیفیت‌ زندگی‌ اوست‌ و ذهن‌ ما بسته‌ به‌ شیوه‌ای‌ که‌ برای‌ تربیتش‌ اتخاذ می‌کنیم‌ مارا ثروتمند یا فقیر نگه‌ می‌دارد.


فقر نتیجه‌ تفکر فقیرانه‌ است‌ اگر ثروت‌ می‌خواهید نوع‌ تفکر خود را عوض‌ کنید. تصور کنید یکی‌ ازدوستانتان‌ همیشه‌ مقروض‌ است‌ و معتقد است‌ که‌ تا ابد برای‌ پرداخت‌ بدهی‌های‌ خود در تنگنا خواهدبود. او احتمالا فقط داوطلب‌ انجام‌ کارهایی‌ است‌ که‌ حقوق‌ و مزایای‌ بسیار کمی‌ دارند زیرا او این‌ جایگاه‌را برای‌ خودش‌ پذیرفته‌ است‌. به‌ احتمال‌ زیاد او فقط با کسانی‌ می‌تواند ارتباط نزدیک‌ داشته‌ باشد که‌ هم‌طبقه‌ خودش‌ باشند زیرا تنها در مصاحبت‌ با این‌ نوع‌ آدم‌ها احساس‌ راحتی‌ می‌کند. او به‌ خودش‌ تلقین‌کرده‌ است‌ که‌ زندگی‌ دشوار و طاقت‌ فرساست‌ و با دوستانی‌ که‌ انتخاب‌ کرده‌ دیگر کوچکترین‌ انگیزه‌ای‌برای‌ تغییر این‌ عقیده‌ ندارد. در زندگی‌ چیزی‌ را به‌ دست‌ می‌آوریم‌ که‌ انتظارش‌ را داریم‌ و بنابراین‌ فردی‌که‌ انتظار تنگدستی‌ دارد همان‌ نصیبش‌ می‌شود زیرا در مغز خود برنامه‌ای‌ دارد که‌ به‌ او می‌گوید: «هی‌، توهیچ‌ وقت‌ پولدار نمی‌شوی‌».

احتمالا خود او به‌ این‌ نکته‌ پی‌ برده‌ است‌ که‌ هر وقت‌ پول‌ غیرمنتظره‌ای‌ به‌دستش‌ می‌رسد بلافاصله‌ بیرون‌ می‌رود و خرجش‌ می‌کند چون‌ فکر می‌کند که‌ حالت‌ عجیبی‌ دارد و بهتراست‌ به‌ وضعیت‌ عادی‌ یعنی‌ بی‌پولی‌ برگردد. او ممکن‌ است‌ با خودش‌ فکر کند: من‌ هیچوقت‌ پولدارنخواهم‌ شد زیرا تحصیلات‌ خوبی‌ نداشته‌ام‌. اگر تحصیلات‌ عالی‌ شرط ثروتمند شدن‌ است‌ باید تمام‌اساتید دانشگاه‌ میلیونر باشند.

و اما بسیاری‌ از تحصیلکرده‌ها هم‌ هستند که‌ همیشه‌ جیبشان‌ خالی‌ است‌ و بالعکس‌ مردم‌ کم‌ سوادی‌که‌ ثروتهای‌ افسانه‌ای‌ داشته‌اند. شاید او فکر کند که‌ برای‌ ثروتمند شدن‌ شغل‌ مناسبی‌ انتخاب‌ نکرده‌است‌ خوب‌ خیلی‌ها برای‌ شروع‌ یک‌ شغل‌ مکمل‌ هم‌ پیدا می‌کنند و یا کار خود را عوض‌ می‌کنند. ممکن‌است‌ دوست‌ شما فکر کند که‌ زمان‌ کلید حل‌ این‌ شکل‌ باشد. او فکر می‌کند که‌ وقت‌ کافی‌ برای‌ ثروتمندشدن‌ ندارد در این‌ صورت‌ باید گفت‌ که‌ همه‌ ما همین‌ زمان‌ را در اختیار داریم‌ بیست‌ و چهار ساعت‌ درشبانه‌ روز! نه‌ بیشتر و نه‌ کمتر. اما واقعا باید چکار کنیم‌؟

در قدم‌ اول‌ باید بدانید که‌:

۱) برای‌ کسب‌ ثروت‌ نیاز به‌ تصمیم‌گیری‌ وجود دارد باید خود را متعهد به‌ انجام‌ تلاشهای‌ لازم‌ دراین‌ زمینه‌ کنید. گرچه‌ تلاش‌ از اهمیت‌ فوق‌ العاده‌ای‌ برخوردار است‌ اما این‌ تلاش‌ باید با دیدگاه‌ مناسب‌و صحیح‌ همراه‌ باشد.

۲) اول‌ پس‌ انداز کنید، بعد خرج‌ کنید. فقرا برعکس‌ عمل‌ می‌کنند آنها اول‌ خرج‌ می‌کنند و بعد نقشه‌پس‌ اندازه‌های‌ آینده‌ را می‌کشند. برای‌ رسیدن‌ به‌ ثروت‌ باید برنامه‌ای‌ داشت‌ و آن‌ را اجرا کرد.

۳) به‌ بررسی‌ زندگی‌ افراد ثروتمند بپردازید. مدتی‌ از وقت‌ خود را با ثروتمندان‌ بگذرانید و ببینید که‌چه‌ فرقهایی‌ با شما دارند و نکات‌ جالب‌ و مثبت‌ آنها را جذب‌ کنید و واقع‌ بین‌ باشید.

۴) از دیگران‌ کمک‌ بخواهید. وقتی‌ مردم‌ ببینند که‌ شما برای‌ کمک‌ به‌ خود مصمم‌ هستید آنها نیزبرای‌ کمک‌ به‌ شما بسیار مستعد می‌شوند. باید بدانیم‌ که‌ چگونه‌ از دیگران‌ کمک‌ بگیریم‌.

۵) مرتبا برای‌ خود خاطرنشان‌ کنید که‌ شایسته‌ ثروت‌ و قدرت‌ هستید.

۶) گاهی‌ اوقات‌ برای‌ خود پول‌ خرج‌ کنید. بخشی‌ از روند رسیدن‌ به‌ استقلال‌ مالی‌ فهمیدن‌ این‌ نکته‌است‌ که‌ شما استطاعت‌ پول‌ خرج‌ کردن‌ برای‌ خودتان‌ را دارید و از پولی‌ که‌ دارید لذت‌ می‌برید و این‌انگیزه‌ای‌ بیشتر برای‌ پولسازی‌ خواهد بود.

۷) نقشه‌ بریزید و هدفهای‌ خود را مشخص‌ کنید.

۸) به‌ سه‌ دلیل‌ زیر همیشه‌ مقداری‌ پول‌ همراه‌ خود داشته‌ باشید:
الف‌) احساس‌ ثروت‌ بیشتر می‌کنید.
ب‌) به‌ پول‌ داشتن‌ عادت‌ می‌کنید.
ج‌) اعتماد به‌ نفس‌ بیشتر پیدا می‌کنید. همچنین‌ به‌ این‌ ترتیب‌ ترس‌ خرج‌ کردن‌ پول‌ را از دست‌می‌دهید.
بعضی‌ها می‌گویند: من‌ نمی‌توانم‌ پول‌ با خودم‌ حمل‌ کنم‌ زیرا بلافاصله‌ خرجش‌ می‌کنم‌. خوب‌ اگروقتی‌ پول‌ در جیب‌ شماست‌ و به‌ خود اطمینان‌ ندارید چطور می‌توانید انتظار ثروتمند شدن‌ را داشته‌باشید؟

۹) به‌ هر مبارزه‌ای‌ با شور و شوق‌ و تعهد یورش‌ ببرید. ثروتمندان‌ می‌دانند که‌ پولسازی‌ واقعی‌ تنها وقتی‌ شروع‌ می‌شود که‌ کار کردن‌ به‌ خاطر پول‌ کنارگذاشته‌ شود.

۱۰) فقر یک‌ بیماری‌ روانی‌ است‌ که‌ مانند بسیاری‌ از بیماری‌های‌ دیگر برای‌ کسانی‌ که‌ معتقد به‌درمان‌ پذیری‌ آن‌ هستند قابل‌ علاج‌ است‌ و مانند هر بیماری‌ دیگر برای‌ درمان‌ آن‌ نیاز به‌ تلاش‌، ابتکار وشهامت‌ وجود دارد.

خیلی‌ جالب‌ است‌ اگر بدانید که‌ تقریبا تمام‌ آدم‌های‌ شاد و ثروتمند زمانی‌ در زندگی‌ خود این‌ بیماری‌را شکست‌ داده‌اند، پس‌ شما هم‌ می‌توانید.
(09-20-2011 10:08 PM)atreeeshgh نوشته شده توسط: [ -> ]انسان چنین قدرتی در وجودش نهفته شده است که با تفکر و تلاش بتواند مسیر موفقیت خود را بیابد ولی ما انسان ها.......................(اعضای عزیز انجمن)می توانیم موفقتر شویم.
انسان شرایط رو می سازه . چطور شما می تونی معلول یه معلول باشی؟ شما علت یه معلولی . شرایط معلول و شما علت .
اگر بر عکس باشه که دنیا کن فیکون می شه . اما تنها 5% مردم دنیا اینرو باور دارند و اونها هم موفق میشن.
اگر یه نفر تصادف می کنه شرایط تصادف رو خودش بوجود آورده . اگر شما بخوای آب بخوری باید شرایط آب خوردن که دست گرفتن لیوان و پر کردن اون از آب رو به وجود بیاری . ما همیشه منتظر شرایط هستیم که برامون تصمیم بگیره که این اشتباه واقعاً اشتباهه . تمرین کنیم یاد می گیریم حتماً
سوال اینجاست ، شرایط ما را میسازد یا ما شرایط را ؟
در تکذیب ماهیت این سوال بگذارید چند دقیقه ای نطق کنم :
من هر دو را قبول دارم ...
هم شرایط انسان را میسازد ...
هم انسان شرایط را میسازد ...

یکبار ، بعد جلسه ی امتحان ، یکی از شاگرد ها در راهرو گفت که من همه ی سوالات رو نوشتم ... ابدارچی مدرسه که ادم شوخ و اهل حالی است ، به پسرک گفت : چی نوشتی ؟ و اسم یک اهنگ محلی را اورد و از دانش اموز پرسید به جای سوالات فیزیک این شعر را نوشتی ؟
این باعث خنده ی ما شد .

حال باید از خود بپرسیم شرایط چه چیز را میسازد ؟
یا انسان چه شرایطی را می سازد ؟


مرحوم مغفور ، شادروان استیو جابز ، جهانی زیبا برای خودش و ما ساخت . اون شرایط را به اینگونه که هست و برای وی بود ساخت . او شرایط را ساخت .

پدرم ، همیشه در حین نصیحت من ( نصیحت که نمیشه گفت ، پدر من بزرگ ترین دیوار ذهنی منه ، از اون هایی هست که بهتر بودن علم از ثروت در خون ایشان نفوذ کرده است ) ، از دکتری نام میبرد که اسم وی هم اکنون در خاطر من نیست ( وقت نصیحت های بابام ، اگه باب دلم نباشه با چشمان باز میخوابم Big GrinTongue ) . ایشان از دوستان مرحوم مغفور ، شادروان پدر بزرگ من بوده است . پدرش در بچگی یکی از چشمانش را کور کرده بود تا درس بخواند ... شرایط از اون یک دکتر ساخت . یک دکتر خوب و ثروتمند . یک فرد موفق .

این یک روی سکه بود .

روی دیگر سکه این است :

هیتلر ، ادم خوبی بود . ادمی بود که مثل ما ، ارزو های بزرگی داشت . اگر وارد سیاست نمی شد و مثل ما عاشق مانی و فلوس و پول بود ، حتما تاپیکی در میلیارد های دنیا در این انجمن از او بجای میماند .
مرحوم مغفور ، شادروان هیتلر ، بعد از اینکه به قدرت رسید ، شرایط را چگونه کرد ؟ همه چیز را بهم زد . با تمام قدرش نظم را نابود و به حقوق مدنی دیگران ، تجاوز نمود . این انسان هم همانند جابز ، شرایط را ساخت . ولی چگونه ؟ دقیقا همانند همان چرخش 180 درجه ای سکه ....

از هیتلر که بگذریم ، به مشوق سیاسی بنده و کسی میرسیم که با اینکه این همه جنایت کرد ولی من او را بسیار دوست دارم .
جوزف ویساریونوییچ جوگایشلی .... معروف به جوزف استالین ، مغز سیاسی و حاکم حزب کونیست شوروی سابق .
پدر این مرحوم مغفور در بچگی او را حاصل ارتباط نامشروع مادر زیبایش با شخصی دیگر میدانست . او با انکه پدر داشت ولی از نعمت پدر بی بهره بود و پدرش حتی او را از خواندن درس هم منع کرده بود ولو اصرار مادرش به حوزه ی علمیه رفت .... پدرش بار ها او را به شدت مرگ کتک زد . یک بار با گاری تصادف کرد و تا حد مرگ پیش رفت . هزاران بار ، در جنگ های خیابانی در حد مرگ کتک خورد و تا 12-13 سالگی ، همانند خوک ، در کثافت های شهری که دست رنج رژیم تزاری بود دست و پا زد . شرایط کودکی ، کتک های بچگی ، دعوا های خیابانی و صد البته تجاوز هایی که در هیچ منبعی ذکر نشده ، از وی یک دیو ساخت . از کودکی معصوم ، کسی را ساخت که در عرض چند ساعت نزدیک 200 هزار نفر را ، کشت . کسی که هزاران نفر را مجبور به ترک خانه هایشان کرد ... شرایط از وی چه ساخت ؟ شرایط او را ساخت یا او شرایط را ؟


حال سوال اینجاست ، شرایط ما را میسازد یا ما شرایط را ؟
من ضمن تکذیب این سوال به ان جواب میدهم .
توپی را از بالای ساختمانی 12 طبقه ای به پرت کنید . توپ پس از برخورد با زمین به هوا رفته و بعد از طی مسیری ، به سرعت 0 میرسد و دوباره به زمین می اید و دوباره هوا میرود و زمین می اید و .... تا بالاخره می ایستد .
رسیدن توپ به سرعت صفر را موفقیت یا شکست بدانید .
وقتی توپ در زمین به سرعت صفر میرسد ، همانند این است که شرایط ما را ساخته و وقتی توپ به سمت هوا میرود ، نشان دهنده ی این است که ما شرایط را ساخته ایم .
اولین بار که توپ به زمین میرسید با سرعت زیادی به سمت بالا میرود و بعد به تدریج از سرعتش کم میشود . این یعنی سن و موقعیت هایی که در طول زندگی به ما روی می اورند البته این کم شدن ارتفاع نشان دهنده ی کم ارزش شدن موفقیت نیست بلکه فقط نشان دهنده ی سن است ... (میخواستم با مثال توضیح بدم نشد ، توضیح دادن این مثال خیلی سخته و باید 3d باشه ، بدون مثال هم فکر نکنم از توضیح بالا چیزی بفهمید . به هر حال ببخشید . ) .
Heart

جمع بندی : زندگی مثل یک سکه است که دائم دارم ان را از سمت شیر به سمت خط و از سمت خط به سمت شیر میچرخانیم . همواره ، شرایط ما را وادار میکند تا شرایط را بسازیم .
بعد از اینکه شرایط انسان را ساختند ، فرصتی به انسان دست می دهد تا شرایط را بسازد . این بستگی به خود او دارد که چه شرایطی را بسازد .


دکتر سبحان HeartBig GrinBig Grin
یه توضیح در مورد دکتر سبحان ، وقتی زیاد جو گیر میشم ، قسمتی از تجسم خلاقم با زندگی واقعیم قاطی میشه و تبدیل میشم به سبحان 10 سال دیگه که هم دکتری دارم و هم میلیاردرم ، شما جدی Undecided نگیرید ، تقصیر سیم کشی مغزمه Big Grin
عالی بود. خیلی عزیزی.
فرق انسان موفق با انسان ناموفق در جواب همین سئوال است.
توپ کم باد کمتر بالا پایین میره . یا مثلاً تو زمین ماسه بادی تو بالا نمی ره . بستر سازی هم مهمه . زمین رو سیما میکنیم توپم پرباد انرژی نمودش بیشتر میشه . سن توی تصمیم گیری مطرح ولی با بستر سازی های مناسب میشه درجه اهمیتش رو آورد پایین .
صفحه ها: 1 2 3
لینک مرجع