سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: چگونه شاد باشیم؟؟! "بررسی یک زندگی تحلیل شده"
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
فلاسفه معدودی برای جهان به این پرسش که «چگونه شاد باشیم» پاسخی بهتر از اپیکور (270-341 قبل از میلاد) داده است.

این فیلسوف آزاد اندیش معتقد بود که همه می توانند سعادتمند باشند. این سخن همان چیزی است که ما در جهت ناصوابی فهمیده ایم.

او معتقد نبود که تمتع از زندگی لذتبخش معصیت است؛ وانگهی او دست کم400 سال قبل از اینکه این مفهوم رواج یابد، می زیسته است.

مسئله فقدان تمتع در زندگی بسیاری از افراد آن است که اغلب ما سعادت را برابر با داشتن پول زیاد و یا صرفاً برخورداری از دارایی زیاد می دانیم.

اپیکور تعریف بسیار متفاوتی از زندگی تجملاتی داشته است. آنچه از برخی فقراتِ بجا مانده اپیکور دریافته ایم آن است که وی زندگی ساده ای داشته است. او لباسهای ساده می پوشید، در خانه ای ساده می زیست و بسیار ساده می خورد.

از میان خوردنی ها، مغزهای گیاهی، زیتون و نان و پنیر را ترجیح می داد و ماهی را بسیار گرانقیمت می دانست. گرچه اپیکور اگر امروز می بود از اعجاز جوهر و کاغذ گلاسه در شگفت می ماند، اما بی تردید از محتوای مجلات اپیکوری نیز وحشت زده می شد!


اغلب افراد معتقد به این فر ضیه هستند که ما قربانیان بی خبرِ رسانه های جمعی تبلیغاتی و فشارهای مشابه هستیم. اغلب ما معتقدیم که یک تلویزیون پلاسمای بزرگ (حداقل در طی ساعت 7 الی 10 شب) برای سعادتمندی ضروری است و بیست جفت کفش بیشتر موجب خشنودی است تا سه جفت کفش.



اما اپیکور معتقد بود که سعادتمندی هرگز با داشتن چند گاری دارایی به دست نخواهد آمد.


در حقیقت سعادتمندی بسیار ارزان حاصل می شود. او اشاره می کند که مهمترین مؤلفه سعادت واقعی، داشتن دوستان خوب به تعداد کافی است.

او فلسفه اش را هنگامی مطرح کرد که متمول شده بود و (فکر می کنم) یک خانه بزرگ در آتن خریداری کرده بود.

سپس تمامی بهترین دوستانش را برای زندگی با خودش دعوت کرد.

هرچند هریک از آنها برای خود اتاقی داشت، همگی برای صرف یک وعده غذا و یک گفتگوی خوب دور هم جمع می شدند.


نکته مشخصاً اپیکوری در اینجا آن بود که همنشینی با دوستان در بیست و چهار ساعت هفت روز هفته جریان داشت.

خوردن به معنای کیفیت خوردن با همنشینان است. اهمیت این امر بسیار بیش از چیزی است که می خورید؛

؛ همین موضوع مرا به دومین کلید بزرگ اپیکور برای سعادت رهنمون می کند: یعنی آزادی.


اپیکور برای آزادی از سیاستمداران یونانی خرده گیر، همسایگان وراج، کارفرمایان ستمگر و نظایر آنها مبارزه می کرد.

راه این کار استقلال مالی بود.

بنابر این او و هم اتاقیهایش از شهر رفتند و به صورتی خودمختارانه در روستا ـ جامعه ای شبیه کیبوتسهای امروزی ـ زندگی می کردند.


سومین مؤلفه سعادت از نظر اپیکور، برخورداری از «یک زندگی تحلیل شده» است.
لینک مرجع