سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: نکات مدیریتی
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
چه زمانی باید کسب‌وکارتان را تعطیل کنید
مترجم: مریم رضایی
منبع: Open Forum
در کسب‌وکارهای کوچک این گونه نیست که برندگان هیچ گاه میدان را خالی نکنند. اتفاقا برنده کسی است که بهترین زمان برای ترک کسب‌وکار خود و چگونگی آن را مي‌داند. همیشه ایجاد تغییر از شرایط موجود سخت‌تر است. بیشتر صاحبان کسب‌وکار سماجت بیش از حد به خرج مي‌دهند و چه زمانی که کسب‌وکارشان به شدت موفق است یا زمانی که دیگر سودآوری ندارد، در اتخاذ تصمیم درست و نهایی تاخیر مي‌کنند.

وقتی کسب‌وکاری در حال نابودی است، صاحبان آن همیشه منتظر یک چشم‌انداز مثبت، یک مشتری بزرگ یا کارمندی جدید هستند که کار متفاوتی انجام دهد و در نهایت کسب‌وکار آنها را از آشفتگی مالی نجات دهد. آنها معتقدند: مي‌توانند راهشان را از هر بحران مالی که پیش رویشان قرار مي‌گیرد، باز کنند.
اما به ندرت چنین اتفاقی مي‌افتد. بیشتر اوقات، آنها زمان زیادی صرف مي‌کنند تا همان مسیر قبلی را طی کنند، همان کارها را انجام دهند و امیدوار باشند به نتیجه متفاوتی برسند. بیشتر مواقع، سقوط یک کسب‌وکار به تدریج صورت مي‌گیرد و در دست صاحب آن، سرمایه بسیار اندکی برای ادامه کار باقی مي‌ماند. در نهایت، انبوه بدهی‌ها، کسب‌وکار را سرنگون مي‌کند. درست است که در روحیه کارآفرینی امید داشتن عنصر مهمی است، اما امید به تنهایی نمي‌تواند یک استراتژی فروش یا بازاریابی را شکل دهد.
اگر عملکرد کسب‌وکاری ضعیف باشد، زمان تعطیل کردن آن فرا رسیده است. شاخص کلیدی سنجش این موضوع میزان و سطح بدهی‌ها است. گزارش گردش نقدی خود را به دقت بررسی کنید تا ببینید آیا در طول یک ماه کسب‌وکار شما بیشتر در بدهی فرو مي‌رود یا نه. اگر شرکت شما به طور دائم از هر منبع موجود پول قرض مي‌گیرد تا ضررهای شرکت را تامین کند، بهتر است همین جا کار را متوقف کنید.
در بیشتر بنگاه‌هاي اقتصادی، وقتی میزان بدهی‌هاي جاری 200 درصد بیشتر از دارایی‌هاي جاری مي‌شود، احیای آن بنگاه و خارج شدن از بحران، کار بسیار سختی خواهد بود. در نهایت، اگر کسب‌وکارتان باعث مي‌شود شبانه روز به ریسک مالی فکر کنید، بهتر است ثابت نمانید و همه چیز را از ابتدا آغاز کنید.
اگر کسب‌وکارتان هنوز سودآور و در حال رشد است، شاید باز هم لازم باشد آن را بفروشید. نشانه دریافتن این موضوع، سنجش اشتیاق صاحبان آن کسب‌وکار است. آیا هنوز این اشتیاق شعله ور است؟ اگر اشتیاق آنها از بین رفته باشد و دیگر دوست نداشته باشند شرکت را اداره کنند، باید آن را بفروشند. مرحله دوم برای دانستن این موضوع این است که بپرسند «صاحبان کسب‌وکار بعد از فروش آن، قصد دارند چه کاری انجام دهند؟» پاسخ این سوال آمادگی آنها را برای رها کردن کسب‌وکار فعلی
مشخص مي‌کند.
پس اگر برای فروش کسب‌وکارتان تصمیم قطعی گرفته اید، به منظور به حداکثر رساندن ارزش فروش آن، 5 نکته را که خریداران در هر کسب‌وکاری به آن توجه مي‌کنند، مد نظر قرار دهید:
1) روند رو به بالای سوددهی و فروش. خریداران دوست دارند کسب‌وکاری را بخرند که روند درآمدی آن حداقل به مدت 3 سال رو به بالا و در جهت درست بوده باشد.
2) حاشیه سود زیاد. حاشیه سود شرکت‌ها در طول زمان و با ورود رقبا به بازار به تدریج کم مي‌شود؛ بنابراین وقتی حاشیه سود هنوز پربار است و شروع به تنزل نکرده، بنگاه اقتصادی خود را بفروشید.
3) مشتری ثابت. آیا کسب‌وکار شما در بلند مدت مشتریان ثابتی داشته که با اطمینان از کالا یا خدمات شما استفاده کرده باشند؟ آیا 80 درصد کسب‌وکار حداقل بین 10 مشتری تقسیم شده است؟ همه این موارد خریدارانی را که مي‌توانند پول خوبی برای خرید کسب‌وکار شما بپردازند، جذب مي‌کند.
4) اظهارنامه‌هاي مالیاتی بی عیب و نقص. اگر این اظهارنامه‌ها دقیق نباشند، صاحبان کسب‌وکار باید قبل از فروش، به آن سر و سامان بدهند.
5) جلوگیری از غافلگیری خریدار. خریداران در فرآیند ارزیابی دقیق فعالیت‌هاي شرکت، از مواجه شدن با مسائل غافلگیر کننده متنفرند. مثلا حذف گزارشی در حسابداری شرکت.
وقتی یک کارآفرین موفق کسب‌وکار سودآوری دارد، مواقع زیادی به وجود مي‌آید که قصد دارد ریسک کند تا آن را وسعت بخشد. در اینجا طمع وارد کار مي‌شود. این کارآفرینان چنین فرصت‌هایی را تنها شانس خود برای ثروتمند شدن مي‌دانند؛ بنابراین از خودتان بپرسید آیا برای دو برابر کردن دارایی‌تان آمادگی کامل دارید؟ به هر حال برای هر تصمیمی که مي‌گیرید، ضرب‌الاجلی تعیین کنید و نگذارید زمان به هدر برود.
لینک مرجع