سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: تضاد در آموزش
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2
متاسفانه خواندن کتابهای مختلف از نویسندگان مختلف شخص را دچار تضاد میکند:
- کتاب راز می گوید من گفتم این مبلغ را در یکسال میخواهم و در آخر سال گرفتم.
- کتاب بخوانید و ثروتمند شوید می نویسد سماجت و پافشاری شما را موفق میکند.
- کتاب جذب می گوید هر چه را بفکرش باشی بدست می آوری.
- شاگتی گواین اصول تجسم را می گوید.
- و.......



برای اینکه دچار تضاد نشویم , چکار باید انجام دهیم؟
ممنون از جناب قربانیان عزیز بخاطر مطرح کردن این سوال جالب:

- یادداشت برداری از هر کتاب
- مقایسه نظرات نویسندگان و اضافه کردن نظر و جهان بینی خود به آن

بنظر بنده مهم نیست که آن نویسنده "چه می گوید؟" یا "چگونه می گوید؟" او می گوید تا در ذهن من جرقه زده شود و حال من هستم که با آن جرقه باید خرمن باورهای غلطم را شعله ور کنم.
ابتدا به یک پیش زمینه نیازه .
به طور مثال این انجمن پیش زمینه ی خوبی است . مخصوصا تاپیک زیر
http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=4903

وقتی پیش زمینه ایجاد شد و به اصطلاح حروف الفبای موفقیت رو یاد گرفتیم میتونیم به سوی مطالعه بریم .
در مطالعه نقد مطالب خیلی مهمه .
افرادی دچار تضاد میشن که گفته های یک کتاب رو بی چون و چرا میپذیرند .
اگر مطلب هر کدام نقد بشه و نظرات نویسندگان با هم مقایسه بشه و در نهایت خودمون هم نظرمون رو اضافه کنیم دیگه دچار تضاد نمیشیم .
چون به یک جمع بندی میرسیم .

شما یک کتاب از اقای x مطالعه میکنید ، نتایج مطالعه رو یاداشت میکنید .
شما یک کتاب از اقای y مطالعه میکنید ، نتایج مطالعه رو یاداشت میکنید .
حالا مطالب اقای x و y رو با هم مقایسه میکنید و به یک جمع بندی میرسید .
اگر از خانوم Z هم مطلبی مطالعه کردید ، جمع بندی مطالب اقای x و y رو با مطالب خانوم z دوباره جمع میبندید و الی آخر .

اینطوری هیچوقت دچار تضاد نمیشید و همیشه برای موفیقت یک جواب واحد دارید .
من چکار کردم:

خواندم , خواندم و خواندم . کتابهای از نویسندگان مختلف آنها را تلفیق کردم و نتیجه اش را نوشتم. نتیجه را خواندم و در نهایت تمرین کردم.تجربه کردم و بعد حس کردم باید خودم بنویسم و نتیجه کل مطالعات را با تجربه خودم مقایسه کنم. در نهایت یک خط فکری در این زمینه گرفتم. مطالبی که می نوانست در من تضاد ایجاد کند را جدا کردم.
نتیجه آنی شد که در تایپیک بمن اعتماد..... نوشتم.

این مطلب نتیجه چندین سال مطالعه و تحقیق و تجربه شخصی خودم شد.
در اول کار بفکر کاری نبودم که من را ثروتمند کند بلکه بفکر کاری بودم که هزینه ماهیانه زندگیم را تامین کند. سپس ایده هایم را بر روی کارها پیاده کردم .
توریع لوازم بهداشتی هدف یک نفر است که قفسه بزند و بشیند دانه دانه بفروشد.من کارتونها را روی هم گذاشته و بفکرم رسید با سود کم کارتونی بفروشم.
ومثالهای مختلف.
منتظر نظرات با ارزش شما هستیم.
منم
خيلي كتاب خوندم كه بدتر سر در گمم كرد
100كتاب با صد ايده و طرز فكر
بنظرم حرف اشو جالبه
ندانستن صميمي تر است
چن كتابا بخون به نتيجه گيري برس و بسم الله بگو و شروكن
ميشه همون حرف اساتيد
هرآنچه رو که میخواستم بگم بقیه دوستان زحمتش رو کشیدند .
خیلی کوتاه و مختصر بگم : وقتی جمع بندی میکنید میبیند همه به اقیانوس میریزند .
این رود از جنگل میگزره و دیگری از دشت . من دچار سردرگمی بودم ، با خودم فکر کردم راه حل چیه ؟
تصمیم گرفتم نکات مشترک رو پیدا کنم . همه چیز به یک چیز ختم میشد ....
مهم این نیست که از کدام رود به اقیانوس میرسی ( یه کم ولی مهمه ، بین خودمون باشه )
مهم اینه که به اقیانوس وصل شی . مهم اینه که توی رود اشتباهی نری که سر از آبشار در بیاری .
مهم اینه که در رودی که به سد میرسه نری .
خیلی ها در این رودخانه ها حرکت کردند و اقیانوس رو دیدند . باید از اونها راهنمایی بگیریم .
ناخدا هوشنگ قربانیان میتونه رودخونه مورد نظر رو برامون بگه !
چرا که ایشون الان در اقیانوس کشتی خودرا رهبری میکند
البته همگی استاد هستید ولی بنده دیدگاه تقریباً متفاوتی نسبت به این مسئله دارم.
به نظر من مطالعه مستمر برای انسان لازم و ضروری هست و در این باره بحثی نیست اما مسئله اینجاست که آیا شخصی که دنبال موفقیت و کسب درآمد و سر و سامان دادن به امور خود است چرا باید ده ها کتاب در زمینه موفقیت بخواند و یادداشت برداری کند و بعد اطلاعات را تلفیق کند؟
منظور این است که جهت حرکت چنین فردی اقتضا نمیکند که خود را اینگونه درگیر مسائل روانشناسی و غیره بکند تا در نهایت بتواند بفهمد که چگونه باید موفق شود!
چون طبق مطالعات ناچیز و تجاربی که بنده بدست آورده ام علیرضا آزمندیان، هوشنگ قربانیان، احمد حلت، برایان تریسی، آنتونی رابینز، شاگتی گواین، وین دایر، راندا برن و دیگران همگی یک برنامه یکسان ارائه میکنند!
برای خود اهداف کوتاه، میان و بلند مدت تعیین کنید. اهداف خود را مکتوب کنید. عبارات تاکیدی متناسب را مرتبا تکرار کنید و مثبت اندیش باشید و ...
دکتر آزمندیان با خواندن یک کتاب (فکر کنید و ثروتمند شوید) متحول شد و بسوی موفقیت گام برداشت!
مهم این است که ذهن ثروتمندی داشته باشیم و این ذهن اگر با دو یا سه کتاب تغییر نکرد با صد کتاب هم تغییر نمیکند!
من به علم روانشناسی و موضوعات موفقیت بسیار علاقمندم و سالهاست در این زمینه مطالعه میکنم فیلمهای بسیار دیده ام و در سمینارها همایش های مختلف شرکت کرده ام،چند سال عضو باشگاه موفقیت اهواز و باشگاه خنده بودم، دوره های مختلف فراروانشناسی گذرانده ام اما دوستان عزیز با وجود تمام اینها اکیداً توصیه میکنم که با این علوم به تنهایی نمی توان به یک کارآفرین موفق تبدیل شد. اگر موضوع سایت کارآفرینی و لغت میلیاردر در نام آن بکار رفته باید بخشی از آن به روانشناسی و علوم موفقیت اختصاص یابد و در این شکی نیست اما اتکای بیش از حد به این علوم نمیتواند هیچ کارآفرینی بسازد بلکه عده ای روانشناس مثبت اندیش تولید میکند همگی متبحر در این زمینه هستند نه کسب و کار! و در این بین رسیدن به خواسته ها با تجسم خلاق و قانون جذب هم ابداع و ابتکاری در پی نخواهد داشت! چون مطمئنم که هیچ یک از اعضا در حال تجسم یک ایده و یا اختراع جدید نیستند بلکه همگی در عالم مرسدس و پورشه و کاخ های زیبا سیر میکنند.
من به عنوان برادر کوچکتر به تمام عزیزانی که در پی موفقیت هستند اکیداً توصیه میکنم به جای مطالعه روزانه کتابهای انگیزشی و موفقیتی، مطالب کوتاه خلاصه و بسیار مفیدی که جناب استاد قربانیان بزرگوار از جوهره و حاصل عمری مطالعه و تجارب موفق در زمینه های مختلف فرهنگی و اقتصادی در اختیار همه قرار داده اند استفاده کنند و طبق سفارشات و تمرینات ایشان پیش بروند تا پس از ایجاد تغییرات لازم در ضمیر ناخودآگاه و ایجاد ذهن ثروتمند، چشمشان به فرصتها و ایده های جدید باز شود شروع به پیشرفت نمایند، آنوقت میتوانند در زمینه موفقیت بیشتر مطالعه کرده و معلومات خود را کامل کنند.
نیاز می تواند استارت شروع به کار باشد و مطالعات ما ابزار موفقیت.
معمولاً حس و انگیزه شروع ثروتمندی برای انسان به دلایل مختلف اتفاق می افتد
نفرت و عشق
نیــــــــــــــــــاز
میل به تکامل
رقـــــــــــــابت

در مرحله اول با شروع به دانستن و مطالعه وافر ادامه می یابد . این مرحله بسیار مهمی است و گذر از آن بسیار مهمتر .
بسیاری از افراد در این مرحله سالها اسیر می شوند. میل به دانستن و خواندن اکثریت آراء افراد موفق باید به یک مرحله کوتاه و سریعی برای مرحله بعدی منجر گردد .

در یک دوره کوتاه و بسیار انرژی بخش و مفرح که غالباً پس از تصمیم به ثروتمند شدن اتفاق می افتد ، باید راهی را برگزید که با تواناییها ، امکانات و عملی بودن آن راه منطبق باشد .

این مرحله را هرچه کوتاه تر طی کنیم و به جمع بندی برسیم کمتر دچار افت انرژی و تردید می شویم .
سطح انرژی به بالایی و زیادی این دوره هم سریع فروکش می کند و هم کسب مجدد آن زمان زیادی را از فرد می گیرد .

بهتر است در این مرحله یک الگو از یک فرد موفق بیابیم و بیشتر از آنکه روی حرف ها و مطالب تکیه کنیم روی رفتار و عمکرد آن الگو متمر کز شویم . ، به فرض شما می خواهید از طریق کسب و کار به درآمد و ثروتمندی برسید ، باید یک الگوی همتراز با این شغل را حتماً پیدا کنید و با علم و آگاهی بر روی نوع انجام کسب و کار آن فرد و تلفیق ایده های جدید گام بر داریم . در این مرحله حتماً نیاز نیست شما کتابهای مدیریت ، کتابهای ایجاد کسب و کار و سرمایه گذاری ..... رامطالعه کرده باشید ، اگر روی کتابهای انگیزشی و کتابهای روانشناسی موفقیت نیز تکیه کرده باشید ، کافی است .
تنها لازم است شما به یک جمع بندی برای ایده و کار جدید برسید .

با این توضیح به مرحله دوم نیز اشاره شد :

مرحله دوم بعد از گذار از مرحله مطاله که بسیار ، بسیار مهم است " مر حله عمل است "

در این مرحله نیز باید نوع مطالعات تغییر کند : در این مرحله شما نیازدارید به کتابهایی عملی در مورد مدیریت ، کار آفرینی ، سرمایه گذاری و کتابهایی در مورد ایجاد کسب و کار تان و همچنین بازاریابی بپردازید و طبق یافته های جدید و بازهم با انطباق بر نوع رفتار و عملکرد الگوی موفقیتتان گام بردارید .

شما در هر مرحله می توانید از کتابهای نویسندگان مختلف استفاده کنید " بعضی نویسندگان تنها نویسندگان انگیزشی و روانشناس موفقیت هستند : مانند برایان تریسی - ناپلئون هیل - دکتر آزمندیان - حلت و ....
و بعضی دیگر همزمان مدرس روشهای موفقیت هستند " مانند برایان تریسی - رابرت کیوساکی - جیمز ران و .....

با این اوصاف شما شاید دچار تضاد نشوید . البته این نظر شخصی بود ، باقی نتیجه گیری و تکمیل نظرات بماند برای دوستان .
حتماً موفق می شوید ...........
باتشکر از آقای رضائی عزیز

نیاز می تواند :
نفرت و عشق
میل به تکامل
رقـــــــــــــابت
باشد
و
مطالعات ما :
کتابهای مورد نیاز
صفحه ها: 1 2
لینک مرجع