سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: کمک از دوستان درباره چگونگی برخورد صحیح با جوانان
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2
دوستان میلیاردر سلام

من در چگونگی ارتباط صحیح و هوشمندانه ای هستم که بشه ساختار فکری اشتباه یک جوون رو کمی تغییر داد

راستیش اینکه یکی از دوستان بنده دچار مشکل شده و از من خواسته تا با پسرش کمی صحبت کنم و اون رو بدون صحبت مستقیم درباره رفتارهای دوران جوانیش به سمت کار بکشونم

توضیح کاملتر اینکه ایشون از خیلی از دوستهای نابابی که الان دوروبر پسرش رو گرفتن ناراحته و چندین بار هم با پسرش بحثش شده منتهی چون روشون با هم باز شده گویا دیگه کار با صحبت حل نمیشه و جوونک هم بر ادامه رابطه پافشاری میکنه

پسر ایشون رو هم من خودم چندین بار دیدم ، پسر با ادب و متینی بود منتهی احتمالا بابای بنده خداش هم به خاطر همین نگرانه که فرزندی رو که تا قبل از دانشگاه اینقدر با ادب و تربیت بزرگ کرده یک دفعه تبدیل به شخصی شده که تو روی باباش هم وامیسته و تهدید به نیامدن خونه هم میکنه

من خودم چندین بار خواستم بهش زنگ بزنم منتهی خواستم تا نظر شما بزرگواران رو هم بپسرم که بهتره از چه دری وارد بشم که مفید تر باشه

اگر سوالی بود بفرمایید تا عرض کنم

متشکرم
کتابی که دیدگاه منو در این رابطه خیلی تغییر داد را برایتان نوشتم اگه مطالعه کنید بد نیست
نام کتاب : پنج زبان عشق ( ویژه جوانان )
نویسنده : گری چاپمن - راس کمپل
مترجم ک اگر اشتبه نکنم سیمین موحد هستش
نشر : ویدا

این کتاب برای تمام دوران هم موجود می باشد یعنی برای کودکان - جوانان - همسران - زناشویی و ...
به نظرم یک روانشناس رو با خودتان همراه دارید . زمانیکه ویژه کودکان را مطالعه کردم با دخترم که نزدیک 7 سالشه سیستم برخوردیم عوض شد
با تشکر از شما
(10-21-2012 01:37 PM)بهداد نوشته شده توسط: [ -> ]کتابی که دیدگاه منو در این رابطه خیلی تغییر داد را برایتان نوشتم اگه مطالعه کنید بد نیست
نام کتاب : پنج زبان عشق ( ویژه جوانان )
نویسنده : گری چاپمن - راس کمپل
مترجم ک اگر اشتبه نکنم سیمین موحد هستش
نشر : ویدا

این کتاب برای تمام دوران هم موجود می باشد یعنی برای کودکان - جوانان - همسران - زناشویی و ...
به نظرم یک روانشناس رو با خودتان همراه دارید . زمانیکه ویژه کودکان را مطالعه کردم با دخترم که نزدیک 7 سالشه سیستم برخوردیم عوض شد
با تشکر از شما

با تشکر از شما

اگر خواسته باشم قبل از مطالعه کتاب به این جوون کمک کنم چطوری بایستی عمل کنم

متشکرم
نقل قول : اگر شما خود و دشمنان را [b]بشناسید[/b]، از نتایج حاصله از صدها جنگ نباید هراسی داشته باشید. اگر شما خود را بشناسید ولیکن دشمن را نشناسید، برای هر پیروزی که به دست می آورید از رنج یک شکست نیز بی بهره نخواهید بود. اما اگر نه خود را می شناسید و نه دشمن را، در تمام جنگ ها شکست خواهید خورد.
سان تزو - کتاب هنر جنگ

اگر واقعا می خواهید ب ایشان کمک کنید ابتدا باید دانش اش را داشته باشید و الا ممکن است وضعیت را بدتر کنید. بدون مطالعه این کار بسیار خطرناک هست. #نظر_شخصی
این عزیز کاملا درست گفتند بحث فقط متمرکز بر چند لحظه نیست این علم برخورداری از دیدگاه روانشناسی باید وارد شد که دوباره لطمه ی بزرگتری به آن جوان وارد نکنیم . من خودم در زمینه ی روانشناسی فعالیت میکنم اما باز هم دیدم هیچی نمیدونم . این یک واقعیته که باید پذیرفت . چون ایشان لطمات زیادی خورده اند حتما باید هوشمندانه عمل کرد زیرا زخم احساسات / زخم عشق / زخم قلب / زخم مغز یا ... هر لحظه میشه زنده اش کرد و نیاز به بررسی بعد روانی شخص داره که دیگر باز نگردند . به نظرم با یک روانشناس خوب این موضوع را در میان بگذارید بهتره
چند سوال دارم که تلاش کنید جوابش را در او پیدا کنید :
1 - علت پرخاشگری ؟
2 - ته مونده های ذهنی ایشان در زمان حال ؟
3 - از چه چیز رنج می برد ؟ درد اصلیش چیست ؟
4 - به زمان خواب / زمان خوردن غذا / بهترین دوستی که دارد / حالات او در زمان صحبت کردن / نوع و فرم احساساتش و ... دقت کنید
راستش برای ارتباط پیدا کردن به اینجور جوانها رفیق شدنه چون درحال حاضر اکثر جوانها به رفیق بیشتر اعتماد دارن تا عزیزان نزدیک مثل پدر ومادر اگر میخواین رابطه برقرار کنید ایشون را به یک کافی شاپ یا سفره خونه یا از اینجور جاها دعوت کنیدتا اعتماد طرف را بشه جلب کنید و سعی کنید با دوستان جدیدی ایشون را آشنا کنید تا بشه جایگزینی برای اونها اصلا نصیحت تو کار نباشه با اعمال مثبت نظرش را جلب کنید نه با تئوری به پدرش هم بگید باهاش دوست باشه نه پدرش وپسرش را رفیق خودش بدونه
من یه جوان 23 ساله دارم
همه مدل دوستی دارم من.

به هیچوجه با پدرم راحت نیستم. چون طرز تفکرش با من یکی نیست. اکثر پدرها همین مشکل رو دارن.
مثال : خودش توی جوونیش یه کارایی کرده و چون بده نمیزاره ما بکنیم. کارایی هم که جوونیش نتونسته بکنه یا اصلا نبوده میگه من نکردم توام نباید بکنی. در نتیجه پسرش میبینه صحبت غیر منطقی هستش بنابراین به هیچ کدوم از حرفاش گوش نمیده.

به عنوان یه پسر جوان. من یه آدم که هیچی. یه شهرم بیان باهام حرف بزنن در مورد دوستام و کارام ارزشش اندازه یه جمله از بابام نیست برام. چون احترامی که پدر داره آخرش چیز دیگست.
بهترین راه رفاقت پدر با پسره. من شخصا مثلا عموم بیاد از طرف بابام باهام حرف بزنه لجباز تر میشم.

مورد بعدی این سن پسر میخواد تجربه کنه همه چیز رو. باید هم مراقبش بود هم تا حدی ازادش گذاشت.
نمیشه بستش. چون بدتر میشه.
من آرزومه بابام یه بار مثل رفیقام باهام صحبت میکرد تا من کلا با دنیا قطع رابطه میکردم چه برسه رفیق نا باب.

دوستای صمیمیشو شناسایی کنید. ببینید از چه نظر نا باب هستن ؟ معتادن ؟ اهل مهمونی رفتنن ؟در چه حد نا باب هستن.
دوست دارم بدونم پدر این پسر به چی دقیقا میگه ناباب.
(10-21-2012 02:44 PM)mteam نوشته شده توسط: [ -> ]راستش برای ارتباط پیدا کردن به اینجور جوانها رفیق شدنه چون درحال حاضر اکثر جوانها به رفیق بیشتر اعتماد دارن تا عزیزان نزدیک مثل پدر ومادر اگر میخواین رابطه برقرار کنید ایشون را به یک کافی شاپ یا سفره خونه یا از اینجور جاها دعوت کنیدتا اعتماد طرف را بشه جلب کنید و سعی کنید با دوستان جدیدی ایشون را آشنا کنید تا بشه جایگزینی برای اونها اصلا نصیحت تو کار نباشه با اعمال مثبت نظرش را جلب کنید نه با تئوری به پدرش هم بگید باهاش دوست باشه نه پدرش وپسرش را رفیق خودش بدونه

کاملا درست میگن ایشون.

تنها راه رفاقته و نگفتن حرف با دهان و کلام. بلکه فقط عمل ببینه. اگه می خواید اون با شما همراه باشه شما هم باید باهاش همراه باشید.
با تشکر از تمامی دوستانی که وقت گذاشتند

بله حرفتون درسته ،باید قبل از اینکه با پسرش هم کلام بشم، با پدرش صحبت کنم تا ببینم واقعا دوستاش چه جور آدمایی هستن
البته کم و بیش به من گفته منتهی من خودمم هم فکر میکنم یه سری چیزهایی رو جا انداخته Big Grin
متشکرم
صفحه ها: 1 2
لینک مرجع