سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: .پس می توان تبلیغات را دوست داشت
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
پس می توان تبلیغات را دوست داشت


مجتبی محمدیان / 24 شهریور 91 /// بعضی وقتها و از یک سنی به بالا احساس می کنیم نیازی به آموزش نداریم. در واقع اگر هم کسی قصد آموزش را داشته باشد معمولا او را دفع می کنیم. ترجیح می دهیم تجربه کنیم و در موقعیت قرار گیریم و این گونه یاد بگیریم. از یک طرف هم یاد گرفتیم که بگوییم فلان محصول را وارد کردیم اما فرهنگش را وارد نکردیم مثل خودرو که فرهنگ رانندگی نداریم. حالا هم که مترو داریم در مورد آموزش فرهنگ مترو چیزی نمی گوییم. به هر حال انتقال آموزه های فرهنگی در تبلیغات چیزی است که در کشوهای دیگر به چشم می خورد مثل این تبلیغات که در مورد نحوه ارتباط کلامی ما با یکدیگر است.
 

اما این روزها تبلیغات فرهنگی شهرداری (در عرصه تبلیغات محیطی)، تبلیغات فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد و تبلیغات آموزشی وزارت ورزش و جوانان (در عرصه تبلیغات تلویزیونی) رنگ و رویی جدید را به تبلیغاتمان داده و بسیار دل نشین بر دل بیننده و خواننده می نشیند.
                     
چیزی که در این بین بیش از همه برای من قابل تقدیر است ایجاز و خلاصه گویی در این تبلیغات به ویژه تبلیغات فرهنگی است که به همراه خلاقیت نهفته در سناریوها به درستی پیام را به مخاطب منتقل می کند. به هیچ عنوان از زبان آموزشی تو ذوق زننده که حوصله مخاطب را به سر می برد استفاده نمی کند و مهم تر از همه در مورد مسایلی صحبت می کند که جز پدیدهای جدید امروزی است که کمتر در رسانه ها درباره آن صحبت شده است. مثل امنیت در اینترنت، نشر اطلاعات در اینترنت و حساسیت تربیت کودکان و رفتار با کودکان در تقابل با بازی های رایانه ای. این روزها تبلیغات فرهنگی به قدری خوب است که مخاطب به خود اجازه تغییر کانال تلویزیون را نمی دهد. انسان با دیدن این تبلیغات احساس می کند نویسنده یا سازنده خود را از مخاطب جدا نکرده و به زور پیام را در ذهن او فرو نمی کند. تنها چیزی که در این بین کمی نامناسب است پک شات به کار رفته در مجموعه تبلیغات فرهنگی است که با ساختار تیزرها همخوان نیست. البته به نظر می رسد از مواردی است که کارفرما در کار نفوذ کرده است.

پاورقی: به مرور حجم تبلیغات فرهنگی در حال افزایش است و به نظرم باید در مورد تنوع آن تصمیم مجدد گرفت تا مبادا مخاطب از این همه ارسال پیام های متنوع خسته شود. بحثم فقط تبلیغات تلویزیونی نیست بلکه تبلیغات محیطی نیز هست که رنگ و رویی آموزشی به خود گرفته که البته صرفا نوشتاری است و رنگی از خلاقیت در آن نیست.


http://sigmagroup.mihanblog.com/post/536
لینک مرجع