سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: الهی...
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
الهی...
با خاطری خسته...
دلی به تو بسته!
دست از غیر تو شسته...
درانتظار رحمتت نشسته ام. میدهی كريمی نمی دهی حكيمی...
مي خوانی شاكرم ميرانی صابرم...
الهی احوالم چنانست كه می دانی واعمالم چنين است كه مي بينی نه پاي گريز دارم ونه زبان ستيز...
الهی مشت خاكي را چه شايد و از او چه برآيد و با او چه باید...
دستم بگير يا الرحمن الراحمين .
ملتمس دعاي شما در اين ليالي نور و رحمت و قدرم
و شهادت مولي الموحدين حضرت علي ع را بر همه دوستان انجمن تسليت عرض مينمايم.
التماس دعا از همه دوستان دارم

درد علي دو گونه است:
دردي كه از ضربه ي ابن ملجم در فرق سرش احساس مي كند
و درد ديگر دردي است كه او را تنها در نيمه شب هاي خاموش به دل نخلستانهاي اطراف مدينه كشانده، و به ناله درآورده است.

ما تنها بر دردي مي گرييم كه از ابن ملجم در فرقش احساس مي كند.
اما اين درد علي نيست
دردي كه چنان روح بزرگي را به ناله آورده است، تنهايي است كه ما آن را نمي شناسيم.
بايد اين درد را بشناسيم نه آن درد را، كه علي درد شمشير را احساس نمي كند.

و ما ...
درد علي را احساس نمي كنيم.
شبي که در آن خطاب مي‌آيد: کجايند جوانمردان شب‌خيز که در آرزوي ديدار، بي‌خواب و بي‌آرام بوده‌اند و در راه عشق شربت بلا نوشيده‌اند، تا خستگي ايشان را مرهم گذاريم و اندر اين شب قدر ايشان را با قدر و منزلت گردانيم؛ که امشب، شب نوازش بندگان است و وقت توبه گنهکاران.
***
سلام
منم فرا رسیدن شبهای قدر و تبریک میگم و شهادت آقا امیر المومنین رو تسلیت
امیدوارم در این شبها خداوند عاقبت امور همه ما رو خیر قرار بده
و بقول دوستمون بجای اینکه فقط زخم علی (ع) رو بشناسیم، درد ایشون رو بفهمیم و علی وار زندگی کنیم
بامید ظهور منجی عالم و گستراننده ی عدالت واقعی علی (ع)، بالاخص در ایم شبها و لیالی واسه ظهورش دعا کنیم
التماس دعا
چون نامه جرم ما به هم پیچیدند
بردند به دیوان عمل سنجیدند
بیش ازهمگان گناه مابود ولی
ما را به محبت علی(ع)بخشیدند.
[تصویر: 4354354.jpg]

در شب تقدیر
برهنه‏ام؛ برهنه از تمام نیکی‏ها و بی‏گناهی‏ها. زیر سقف بلندِ این شب، این شبِ آرزومندی، نشسته‏ام و سجاده ساکتم را فرمانروای دلم کرده‏ام... .
اشک‏هایم آن‏قدر بی‏قرارند که دست بردارِ سجده‏های طولانی نیستند.
باید امشب خود را از این بغض‏های تلنبار قدیمی رها کنم! باید تکلیف تقدیرم را با اشک‏های پشیمان و عذرخواه، به زلالی رقم بزنم.
از آن بالا به این «العفوِ» قرآن به سر، به این «الغوث» نفس‏بریده، مهربان‏تر نگاه کن تا سرنوشت پیش رویم به یُمن عنایت امشبت سربلند شود.
اگر دستت به سویش رفت !
دعایم کن ...
که محتاج محتاجم ...
**********
(دیروز از چیزی ناراحت بودم این جمله توی ذهنم اومد)
الهی! اگر طاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم.الهی! تو دوستان را به دشمنانت می‌نمایی،درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی، از خاک آدم کنی و با وی چندان احسان کنی، مجلسش روضه رضوان کنی،

الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز تو پناهم نیست.


الهی! دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.


الهی! خود را از همه به تو وابستم، اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید مساز بگیر دستم.


الهی! ای دورنظر و ای نیکو حضر و ای نیکوکار نیک منظر، ای دلیل هر برگشته، و ای راهنمای هر سرگشته، ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر آواره، ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده. دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده.


الهی! کار آن دارد که با تو کاری دارد. یار آن که دارد چون تو یاری دارد. او که در هر دو جهان تو را دارد هرگز کی تو را بگذارد.


الهی! در سر گریستنی دارم دراز. ندانم از حسرت گریم یا از ناز.


الهی! یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر وجان.


الهی! یکتای بی‌همتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی، اصل هر دوایی، داروی دل‌هایی،بتو رسد ملک خدایی.


الهی! نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.


الهی! ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی.


الهی! ای خالق بی‌مدد و ای واحد بی‌عدد، ای اول بی‌هدایت و ای آخر بی‌نهایت. ای ظاهر بی‌صورت و ای باطن بی‌سیرت، ای حی بی‌ذلت ای بخشنده بی‌منت، ای داننده رازها، ای شنونده آوازها، ای بیننده نمازها، ای شناسنده نامها، ای رساننده گامها، ای مطلع بر حقایق، ای مهربان بر خلایق، عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر و بر عیب‌های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر، از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.


الهی! ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست و ای که جان بندگان در صف تقدیر تو است، ای قهاری که کس را به تو حیلت نیست، ای جباری که گردن کشان را با تو روی مقاومت نیست، ای کریمی که بندگان را غیر از تو دست آویز نیست. نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم.
لینک مرجع