سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: فرهنگ بازاریابى رمز سلطه بر بازار
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

نویسنده : امیرحسین شفق زاده


بر اساس تئورى نظم ناشناخته انسان ها در دنیایى پیچیده و پر از رویداد زندگى مى کنند که مشخصه اصلى آن بى اطمینانى است. از اصلى ترین ویژگى هاى این دنیا تغییرات سریع و ابهام است و مدیران نمى توانند همیشه از راه هاى معقول و منطقى رویدادهاى اطراف خود را اندازه گیرى و ارزشیابى و یا آنها را پیش بینى یا کنترل کنند. بر اساس این تئورى البته این تصادف و بى نظمى در مرزها و محدوده هاى مشخصى یا الگوهاى بزرگتر از نظم معینى برخوردارند.
پدیده اثر پروانه اى که از شاخه هاى نظم ناشناخته است بیان مى دارد که در دنیاى ما بسیارى اوقات رویدادهاى کوچک اثرات شگرفى بر جا مى گذارند. بال زدن پروانه اى در شهر پکن مى تواند هوا را برهم زند و سرانجام بر هواى شهر بوئنوس آیرس اثر گذاشته یا توفانى را در کالیفرنیا سبب گردد. این بیانگر تعامل بسیار بالاى دنیاى اطراف ماست. برداشتى از هستى وجود دارد که بر اساس آن پدیده هاى خلقت درهم مى تنند و به هم تبدیل مى شوند و یا از ترکیب آنها با هم چیزى نو بازآفریده مى شود. اینکه همه چیز در حال تغییر و تبدیل است. با این برداشت ذهنى از خلقت شناخت کسانى که با آنها تعامل تجارى و غیرتجارى صورت مى گیرد اهمیت ویژه اى پیدا مى کند. در تقسیم بندى هایى که در پژوهش ها و تئورى هاى نوین مى شود، فرهنگ ها را به دو گونه اصلى تقسیم مى کنند؛ فرهنگ هاى عمیق و فرهنگ هاى سطحى.

در ادامه به بررسى بعضى تفاوت ها بین فرهنگ عمیق و فرهنگ سطحى که مى توان اروپاى شمالى را از یک طرف و ژاپن از طرف دیگر را نماد آنها دانست پرداخته شده است. در فرهنگ عمیق تعهد شفاهى فرد به شرف و حیثیت او ارتباط دارد در صورتى که در فرهنگ سطحى به تعهدات شفاهى مردم نمى توان اعتماد کرد و کلیه توافقات باید مکتوب باشد. در فرهنگ عمیق مسئولیت خطاهاى سازمان توسط بالاترین مقام سازمان پذیرفته مى شود اما در فرهنگ سطحى به پایین ترین رده هاى سازمان تحمیل مى شود. در فرهنگ عمیق فضاى کار مردم نزدیک به هم است اما در فرهنگ سطحى از ایجاد مزاحمت ناراحت مى شوند و داراى فضاى جداگانه هستند. وقت در فرهنگ سطحى طلاست اما در فرهنگ عمیق باید براى هر کارى زمان کافى اختصاص داده شود. مذاکره در فرهنگ سطحى خطى است، در مورد هر مسئله اى به صورت جداگانه بحث مى شود و سریعاً تصمیم گیرى صورت مى گیرد اما در فرهنگ عمیق فرایند مذاکره طولانى است و هدف عمده آن آشنایى طرف ها با هم است و در نهایت اینکه اهمیت حقوقدانان در فرهنگ سطحى بسیار زیاد و در فرهنگ عمیق کم است. بر اساس همین ویژگى ها مثلاً اگر بخواهیم با یک فرد آمریکاى شمالى وارد مذاکره تجارى شویم باید به اهرم هاى روانى که ایشان دارند توجه کنیم. آمریکاى شمالى ها به صورت کلامى ایجاد ارتباط مى کنند و غالباً فقط بر زبان مادرى خود تسلط دارند و پرحرفند و علاقه اى به تغییر و انطباق خود با شرایط ندارند. صریح هستند و جواب نه را به عنوان یک پاسخ قبول ندارند و لذا پافشارى و اصرار زیادى براى فروش محصول خود مى کنند و علاقه مند هستند که تمامى کارت هاى خود را یک دفعه روى میز بگذارند و عادت ندارند شرکاى خود را بیشتر درک کنند و این تفکر که من به تنهایى مى توانم در معاملات و مذاکرات شرکت نمایم تکیه گاه روانى ایشان است.از طرف دیگر در تجارت و تبلیغات جهانى ملاحظات فرهنگى باید مورد توجه ویژه قرار گیرند.
به عنوان مثال هفت ویژگى که تبلیغات در ژاپن را متمایز مى کند عبارتند از
الف- در پیام ها اشکال غیرمستقیم ترجیح داده مى شود
ب- ارتباط کمى بین محتواى تبلیغات و کالایى که در مورد آن تبلیغ شده وجود دارد
ج- در تبلیغات تلویزیونى توضیحات کمى داده مى شو
د- کلمات طنز براى ایجاد احساسات متقابل مورد استفاده قرار مى گیرند
ه- افراد معروف در قالب دوستان نزدیک یا آدم هاى معمولى ظاهر مى شوند
ر- اولویت به اعتماد شرکت داده مى شود
نه کیفیت کالا. یا در مورد کشور عربستان ملاحظات زیر وجود دارد
الف- تبلیغات طالع بینى یا کتب و نشریات مربوط به فالگیرى ممنوع است
ب- تبلیغات ترس آور ممنوع است
ج- استفاده از جملاتى که بیانگر یک تیتر یا خبر یا جمله اى رسمى باشد ممنوع است
د- تبلیغات مقایسه اى ممنوع است ه- زنان مى توانند فقط در آگهى هایى که مربوط به موضوعات خانوادگى است شرکت نمایند
ر- زنان باید با لباس هاى بلند و مناسب طورى که تمام اعضاى بدن آنها به جز صورت و کف دست معلوم نباشد شرکت کنند. در نحوه اداره سازمان ها در کشورهاى مختلف نیز تفاوت هاى زیادى وجود دارد به عنوان مثال در سازمان هاى ژاپنى استخدام مادام العمر است و ارزیابى و ارتقاى کارکنان با کندى انجام مى گیرد و مسیرهاى شغلى مشخصى تعیین نمى گردد و مکانیزم کنترل به صورت رسمى نیست و مسئولیت ها و تصمیم گیرى ها مشترک است اما در سازمان هاى غربى استخدام ها کوتاه مدت است و ارزیابى و ارتقاى سریع انجام مى شود و مسیرهاى شغلى تخصصى است و شیوه هاى کنترل رسمى و علنى است و مسئولیت ها و تصمیم گیرى ها فردى است.
• شناخت فرهنگ ها قبل از تجارت
کلید موفقیت در ایجاد رابطه تجارى مناسب با سایر فرهنگ ها شناخت ویژگى هاى این فرهنگ هاست. براى شناخت سریع و درست فرهنگ ها نیاز به ابزارهایى است که به صورتى شفاف کمک به درک سایر فرهنگ ها نمایند. در سال هاى اخیر الگوهاى جدیدى براى تشخیص ویژگى فرهنگ ها از یکدیگر ارائه شده اند. دو مورد از این الگوها که کاربردى ترند الگوى کلاکهان و استرادبک و الگوى هاف استد هستند.
• الگوى کلاکهان
این الگو داراى ملاکى با شش بعد است
الف- رابطه انسان و طبیعت: آیا انسان در فرهنگ مورد بررسى مقهور طبیعت و عوامل محیطى اطراف خود است، با آن کنار مى آید و سازش مى کند یا حاکم بر محیط خود است؟ مثلاً اینکه در کشورهاى اروپاى شمالى و آمریکاى شمالى میلیاردها دلار صرف تحقیقات در مورد سرطان مى شود بیانگر آن است که این کشورها باور دارند که مى توانند طبیعت را کنترل کنند اما در کشورهاى عربى عموماً باور براین است که سرنوشت داراى دستى نیرومند است و همه چیز از پیش تعیین شده است.
ب- رابطه فرهنگ مورد بررسى و زمان: در فرهنگ مورد بررسى به گذشته یا حال یا آینده توجه بیشترى مى شود؟ دانستن دیدگاه فرهنگ مورد نظر به زمان شخص را قادر مى سازد تا بتواند در آن فرهنگ به اهمیت مرزهاى زمان پى ببرد و تکلیف خود را در مورد برنامه ریزى بلندمدت و کوتاه مدت مشخص نماید. مثلاً ایتالیایى ها سنت گرا هستند و همواره مى کوشند سنت هاى تاریخى خود را زنده نگه دارند در صورتى که در آمریکاى شمالى به زمان حال و آینده نزدیک توجه مى شود و در ژاپن زمان بلندمدت مورد توجه است.
ج- ماهیت مردم چگونه است: از دیدگاه فرهنگ مورد بررسى مردم ذاتاً خوبند یا بدند و یا ترکیبى از این دو هستند؟ معمولاً در حکومت هایى که پنداشته مى شود مردم ذاتاً شرور و پست اند نظام هایى توتالیتر و دیکتاتورى بر سر کار مى آیند و در جوامعى که براى ارزش هاى انسانى ارزش قائلند نوع حکومت یا مدیریت جنبه مردمى داشته و مبتنى بر خوش بینى است.
د- توجه به کار است یا فعالیت: اینکه در فرهنگ مورد بررسى بر انجام کارها تاکید مى شود یا بر خوشگذرانى و لذت بردن از لحظات و یا غلبه بر هواى نفس و لذت ترک لذت، بیانگر شیوه تصمیم گیرى آن جوامع است و کشورهایى که بر اساس خوشگذرانى زندگى مى کنند بیشتر تصمیمات بر اساس احساسات گرفته مى شود.
هـ- رابطه افراد با یکدیگر بر چه اساسى است: اینکه ارتباط بین افراد بر اساس فردگرایى یا زندگى گروهى مورد احترام است وجه دیگرى از شناسایى فرهنگ مورد بررسى است. در جوامع فردگرا توجه به توانایى هاى فردى و قابلیت هاى شخصى بالاست اما در کشورهاى با گرایش کار گروهى توان ایجاد کار گروهى و همکارى از ارزش زیادى برخوردار است.
ر- ماهیت مکان یا زمان چیست: در بعضى فرهنگ ها افراد کارها را در فضاى باز و در حضور همکاران خود انجام مى دهند اما در بعضى فرهنگ ها افراد اصرار دارند داراى فضاى خصوصى باشند و به همه چیز جنبه اى رمزآلود بدهند. مثلاً در ژاپن به ندرت مدیران سازمان داراى دفاتر مجلل و بزرگ هستند و معمولاً فضاى کارى با دیوارهاى کوتاه چوبى از هم جدا مى شوند. اما در آمریکاى شمالى براى نشان دادن مقام ادارى و اصالت و موفقیت فرد مدیران داراى اتاق هاى خصوصى و دفاتر بزرگ هستند.
• الگوى هلندى
هاف استد دانشمند هلندى مدیریت بر روى ۴۰ کشور تحقیقاتى را انجام داد با هدف کشف رابطه بین خصوصیات ملى و انگیزه کارکنان. در این الگو هاف استد اثرات فرهنگ ملى را بر رفتارها و ارزش ها و نگرش هاى جامعه مورد بررسى قرار داده و شاخصى براى تفاوت جوامع تعریف کرده است. در این الگو چهار بعد اصلى مورد بررسى قرار مى گیرند.
الف- فردگرایى و جمع گرایى: در جوامع فردگرا پیش فرض این است که هر فرد مسئول خود و افراد درجه اول خانواده خود است و از طرف دیگر به افراد جامعه آزادى هاى زیادى نیز داده مى شود. اما در جوامع جمع گرا افراد انتظار دارند که کرده حافظ منافع آنها باشد و به هنگام بروز مشکل آنها را یارى کند. نکته جالب اینکه رابطه فردگرایى و ثروت ارتباطى کاملاً مستقیم است.
ب- اختلاف در ثروت و قدرت: آیا جامعه مورد بررسى مى پذیرد که قدرت به صورت نابرابر توزیع شود؟ در این گونه جوامع به مقامات بالاتر جامعه احترام زیادى گذاشته مى شود و عنوان و پایه فرد در سازمان داراى وزن قابل توجهى است.
ج- اجتناب از عدم اطمینان: مردم برخى جوامع خطرپذیرند و معمولاً در برابر عقایدى که با دیدگاهشان مخالف است بردبارى نشان مى دهند و مردم به صورت نسبى احساس امنیت مى کنند. برعکس جوامعى که از عدم اطمینان اجتناب مى کنند مردم در اضطراب بسیار شدید به سر مى برند. در این جوامع مقررات بسیار رسمى بر سازمان ها حاکم است.
د- مقایسه کیفیت با کمیت زندگى: در برخى فرهنگ ها به کمیت زندگى و ارزش هاى ابزارى و کسب پول و ثروت توجه مى شود و در برخى دیگر به کیفیت زندگى یعنى بر وجود روابط و نشان دادن حساسیت به بهبود و رفاه دیگران تاکید مى شود

لینک مرجع