سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

واقعيت هاي تلخ جامعه ما

با تشكر از دوستان تصاوير جايگزين شد.

واقعا حقیقته امروزه لمس میکنیم از نزدیک این صحنه هارو

داستان مردم شهر من ، داستان پسرک فال فروشی است که کف خیابان برای یک لقمه نان میگرید!

چهره زیبای دستان خسته یک پدر برای عیدی دخترش !

پینه های دست مادریست برای یک جرعه نفس!

آری داستان ، داستان فقر است.


منبع :نوشته های شخصی ام در غیرقابل چاپ (http://sarbaze-vatan.blogfa.com)

داستان اين كودكان واقعا غم انگيزه....
من با خيلياشون دوستم
كودكاني كه از صبح كه چشم باز مي كنند بايد به فكر فروش فالهاي خود و بردن مقدار مشخصي پول به خانه باشند براي اينكه كتك نخورند يا جاي سيگار بر روي تنشان نماند...

نميدونم واقعا چي بايد بگم هر روز شاهد يك ماجرا هستيم
يك روز شاهد فالش فروشي
يك روز تكدي گري
و امروز هم شاهد اين هستيم كه خانوم هاي با سن 27 سال به بالا كنار خيابان يك پارچه پهن كردند و نشتند تا يك نفر يك بسته اسپند بخرند ازشون.نه يكي نه دوتا.
درد من چيز ديگريست كه از گفتن اون عاجزم در اينجا.اي كاش خريدارن خواهان اسپند باشند بس....