سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

میگن این واقعا در دانشگاه صنعتی شریف؛ دانشکده ریاضی اتفاق افتاده!
چهار دانشجو شب امتحان بجای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته بودند و هيچ آمادگی امتحانشون رو نداشتند. روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به اين صورت که سر و روشون رو کثيف و کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغييراتی بوجود آوردند. سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یکراست به پيش استاد رفتند.
مسئله رو با استاد اينطور مطرح کردند که ديشب به يک مراسم عروسی خارج از شهر رفته بودند و در راه برگشت از شانس بد يکی از لاستيک های ماشين پنچر ميشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشين به يه جايی رسوندنش و اين بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسيدند کلی از اينها اصرار و از استاد انکار. آخر سر قرار ميشه سه روز ديگه يک امتحان اختصاصی برای اين 4 نفر از طرف استاد برگزار بشه، آنها هم بشکن زنان از اين موفقيت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول ميشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد ميرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند! استاد عنوان ميکنه بدليل خاص بودن و خارج از نوبت بودن اين امتحان بايد هر کدوم از دانشجوها توی يک کلاس بنشينند و امتحان بدن که آنها به خاطر داشتن وقت کافی و آمادگی لازم با کمال ميل قبول ميکنند.
امتحان حاوی دو سوال و بارم بندی از نمره بيست بود:
يك) نام و نام خانوادگی: ۲نمره
دو ) کدام لاستيک پنچر شده بود؟ ۱۸نمره
الف) لاستيک سمت راست جلو
ب) لاستيک سمت چپ جلو
ج) لاستيک سمت راست عقب
د) لاستيک سمت چپ عقب



منبع: هفت آسمون

خیلی جالب بود محمد.
عجب استادی بود.ما وقتی امتحان داریم و چیزی نخوندیم فوقش غایب میشیم و بعدش هم کسی نمیپرسه که چرا نیومدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عجب استادی بی خود نیست که این دانشگاه این همه دانشجویان نخبه داره الان تو خیلی از دانشگاها نمره دادن کیلوئی شده.

پس بیاییم ماهم استادشویم از اینهمه پندها و دست نوشتهای گرانبها وقتی که در این انجمن ثبت نام کردیم ناخداگاه مسئولیتی بر دوشمان نهاده شد با بهانه تراشی نمیشه از زیر این مسئولیت فرار کرد بیاییم دست در دست کنیم آباد همین که تفکرات ما عوض میشه وحاضر میشیم تا قدمی برای اهدافمان بر داریم باید از این انجمن واعضایش سپاسگزار باشیم من از ته قلبم از مدیریت واعضای دوست داشتنیش سپاسگزارم ودست همه را میبوسم وسر تعظیم فرود می آورم

عالی بود. از این داستان میشه خیلی درس گرفت.

چه جالــــــــــــــــــــــــــــــِـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب