سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: وقتی کارتان را نمی توانید پیش ببرید، استراتژی خود را تغییر بدهید.
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو نوشته شده بود: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت، نگاهی به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد.
عصر آنروز، روز نامه نگار به آن محل برگشت، و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صدای قدم های او، خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته، بگوید که بر روی آن چه نوشته است؟
روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده می شد:
امروز بهار است، ولی من نمی توانم آنرا ببینم !!!!!
وقتی کارتان را نمی توانید پیش ببرید، استراتژی خود را تغییر بدهید. خواهید دید
بهترین ها ممکن خواهد شد. باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل، فکر، هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... لبخند بزنید.
منبع
جناب قربانیان
سلام

امکان داره برای درک بهتر ، یک مثال کاری بزنید

متشکرم
(09-27-2012 09:55 PM)M3HDI نوشته شده توسط: [ -> ]جناب قربانیان
سلام
امکان داره برای درک بهتر ، یک مثال کاری بزنید
متشکرم
منظور از این بحث ایره ناب است.
مثال :
راکفلر روزی به کارخانه کبریت سازی مراجعه کرد و گفت من می توانم طرحی به شما بدهم که فروش شما را چند برابر کند.رئیس کارخانه دستور داد اعتبار مالی برای طرح وی در نظر گرفته شود.راکفلر گفت نه دستگاهی لازم دارم و نه پولی.
یک کبریت برایم بیاورید. برایش کبریت را آوردند.یک طرف جلد کبریت عکس داشت و طرف دیگر ساده. جعبه کبریت را در آورد و روی کبریت را برعکس کرد.یعنی وقتی کسی کبریت را باز میکند (همیشه از طرف عکس کبریت باز می شود)و چون کبریت را از طرف عکس باز میکردند و راکفلر برعکس جعبه را در جلد قرار داده بود کبریت ها کمی می ریخت و شخص حوصله جمع کردن نداشت.یک ماهه و یک ساله فروش به چند برابر رسید.اکنون در ایران هم همین کار را می کنند و یا دو طرف را چاپ می زنند تا طرف اشتباه کند و کبریت بریزد.

امیدوارم جواب سئوال شما را داده باشم.
(09-27-2012 10:08 PM)jahanagahi نوشته شده توسط: [ -> ]
(09-27-2012 09:55 PM)M3HDI نوشته شده توسط: [ -> ]
منظور از این بحث ایره ناب است.
مثال :
راکفلر روزی به کارخانه کبریت سازی مراجعه کرد و گفت من می توانم طرحی به شما بدهم که فروش شما را چند برابر کند.رئیس کارخانه دستور داد اعتبار مالی برای طرح وی در نظر گرفته شود.راکفلر گفت نه دستگاهی لازم دارم و نه پولی.
یک کبریت برایم بیاورید. برایش کبریت را آوردند.یک طرف جلد کبریت عکس داشت و طرف دیگر ساده. جعبه کبریت را در آورد و روی کبریت را برعکس کرد.یعنی وقتی کسی کبریت را باز میکند (همیشه از طرف عکس کبریت باز می شود)و چون کبریت را از طرف عکس باز میکردند و راکفلر برعکس جعبه را در جلد قرار داده بود کبریت ها کمی می ریخت و شخص حوصله جمع کردن نداشت.یک ماهه و یک ساله فروش به چند برابر رسید.اکنون در ایران هم همین کار را می کنند و یا دو طرف را چاپ می زنند تا طرف اشتباه کند و کبریت بریزد.

امیدوارم جواب سئوال شما را داده باشم.
مثال بسیار جالبی بود.
چه جالب
چه باحال
خوشمان آمد
در مورد مسئله بالا این مثال را ذکر میکنم
کارخانه هایی که تولید خمیر دندان داشتند برای مصرف بالاتر این محصول دهانه ی خمیر دندان را چند میلیمتر بزرگتر کردند
با این کار میزان بیشتری از خمیر دندان در هربار مصرف استفاده میشد و تیوپ سریع تر خالی میشد
(11-15-2012 01:10 AM)بيلا بالا نوشته شده توسط: [ -> ]در مورد مسئله بالا این مثال را ذکر میکنم
کارخانه هایی که تولید خمیر دندان داشتند برای مصرف بالاتر این محصول دهانه ی خمیر دندان را چند میلیمتر بزرگتر کردند
با این کار میزان بیشتری از خمیر دندان در هربار مصرف استفاده میشد و تیوپ سریع تر خالی میشد

چه استراتژی جالبی!
میشه دوستان کمک کنند و مثلا برای من که یک کتاب درمورد مشاوره سلامتی(بیشتر در مورد چاقی صحبت شده) هست و تصمیم به فروش و فروش بیشتر را دارم ...........>>راهکاری این چنینی بدهند؟
متشکرم10_004
لینک مرجع