اولین تجربه ضرر من خدارو شکر خیلی کم بود(در حدود 50 هزار تومن)که قبل از اینکه برم بازار برای فروش جنسم تحقیقم کنم اون رو به تولید رسوندم(جای کارت ویزیت که کامیارینا در جریانن)
محصول رو تولید کردم ولی وقتی رفتم بازار دیدم از محصول من بهتر و با قیمت ارزون تر داره فروش میره.که این اولین تجربه ضرر من بود.
ولی خدارو شکر تا بحال ضرر دیگه ای نداشتم.
اولين تجربه بنده ساخت سي دي هاي مثل كينگ بود در تيراژ20 هزار كه فقط 1000 تاش رو تونستم بفروشم ولي تجربه خوبي بود
من بزرگترین ضرری که در زندگیم کردم شراکت با یه آدم ترسو بود که تا مشکلی پیش می اومد برامون سریع جیم می شد.
دوستان عزیز اولا شراکت نکنید
در ثانی ااگر با کسی خواستید شراکت کنید با آدم ترسو شریک نشید
خدا رو شکر من هم شکست مالی آنچنانی نداشتم
فقط یکبار از طریق یک دوست سفارش پایگاه تلویزیون اینترنتی استان البرز داده شد بهم ، همچنین طراحی لوگو این شبکه
که به خاطر اینکه دوستم اون فرد مورد نظر رو معرفی کرده بود و فکر کردم قابل اطمینان هست
سفارش رو آماده کردم و تحویل دادم
ولی برای گرفتن هزینه کاری که کرده بودم یک سال دوندگی داشتم که آخر هم کامل نتونستم بگیرم
این مشکل هم فقط و فقط به خاطر اعتماد بی جا بود
که از اون روز تصمیم گرفتم هر کاری رو روی حد و مرز خودش انجام بدم
سلام دوستان.
يه بار به يك آشنا اعتماد كردم و قرار شد براش راه اندازي و طراحي سايت، ثبت دامنه و هاست و ... رو انجام بدم و بشم مسئول فني سايت. براش هيچي كم نذاشتم و حتي چند روزي كه مريض بودم از توي تخت با لپتاپ كاراي سايت رو ميرسيدم. اما دو هفته نشده طرف باطنش رو نشون داد و زد زير همه چيز و ... . من هم با كلي دردسر 4 تا دامين و هاست با محتواي اون سايت رو با اينكه كلي براش زحمت كشيده بودم بعد از چند ماه به سختي به زير قيمت فروختم (گرچه طرف بعدا پشيمون شد و به پام افتاد)
يه بار ديگه هم براي يه دوست قديمي يك سايت خاص رو با كلي دردسر راه انداختم، اما وقتي رفتم بهش تحويل بدم، ديدم دفترش رو بسته و متواري شده. گرچه گيرش آوردم! اما پول دامنه و هاست و سايت رو نداد كه نداد و من هم واگذار كردم به خدا.
يه بار هم براي يه نفر كه داشت يه سايت خاص رو راه مينداخت، حدود 2-3 هزار لغت رو از انگليسي به حداقل 4 معادل فينگليشش (يعني حدود 10.000 لغت) طي 4 روز تبديل كردم ولي طرف پولمو نداد (سال 1386). اين رو هم واگذار كردم به خدا.
يه اسكريپت خريدم و سايت تبليغات كليكي راه انداختم و با افتتاحش، از شانس بد، ديدم چند ساعت بعد بلاگفا در صفحه اولش اطلاعيه زد كه استفاده از كد اين سايت ها در وبلاگ ها ممنوعه و ...! از طرف ديگه چند سايت تبليغات كليكي كلاهبردار همزمان با سايت من افتتاح شدن و ادعا ميكردن كه بابت هر كليك 80 تا 300 تومن ميدن و من عملا نتونستم كاربر جذب كنم، بعد يكي دو هفته كه مشخص شد اون سايت ها كلاهبردارند، ديگه اعتمادي نبود كه كاربر بخواد عضو سايت من بشه! و ديگه سايت رو ول كردم و با حدود 50.000 تومن ضرر، به زير قيمت فروختمش.
اگه بازهم چيزي يادم اومد براتون مينويسم.
نتيجه اينكه:
به راحتي اعتماد نكنيد!
براي انجام كارها قرارداد بنويسيد!
و اگه قراره توي كار ثبت دامنه بريد، به هيچ وجه قبل از دريافت وجه، دامنه رو ثبت نكنيد!
موفق باشيد.
2.رفتن به دانشگاه . همین . وقت تلف کردنه .
میری این همه ترمی یک میلیون تومان هیچی هم یاد نمیگیری. تازه با ارازل اوباش دوست میشی. نمره هم که نمیدن .
میشینی تو دانشگاه رو نیمکت تو فکر میلیاردر شدنی یهو یه پس گردنی میخوری از رفیقت میگه دیدی فلانی چه آماری داد.
صبح که دیر میرسی سر کلاس ساعت 6 صبح میبینی استاد نیومده.کلاس بعدی تا شروع نشده اذان میشه استاد به جای اینکه درس بده (ما از خدامون اصلا نیاد سر کلاس) میگه : اول نماز بعد از نهار.
سر کلاس آخری که به عشق حاضری میریم استاد حاضر غایب نمیکنه .
دانشگاه الافیه محض
هر روزم تصمیم میگیریم ترک تحصیل کنیم میگیم ترم بعد تموم این ترم بعد کی میاد خدا میدونه
خدایی عین واقیعت بووووود.
به نظر من با این بی کیفیتی دانشگاهها(حتی توی دانشگاه تهران با اون رنکینگ بالا و .....) که همه رو قبول دارم
باز هم تئوری یک چیزه کار عملی یک مسئله دیگه
توی دانشگاه به این نگاه نکنید که کی چی میگه چرا منبع معرفی نمیکنه چرا جیم میزنه
اگر رشته تون باب علاقه تون هم هست برید بخونید تحقیق کنید با دانشجوهای خارجی هم رشته تون دوست بشید از اونا کمک بخواهید و خیلی کار های دیگه
اما همه اینا یه شرط داره اونم اینه که رشته تون با سلیقه خودتون انتخاب شده باشه و بدونید بعدش یا در کنارش میخواهید کار عملی در ارتباط با اون رو انجام بدید
عجیبه که اکثرا از اشنایان متضرر شده اند !!
من اولین ضررم هم به خاطر بی فکری خودم بود اگه یادتون باشه دو سه سال پیش بحث دامنه های فارسی داغ بود منم بدون مشورت 4 تا دامنه ثبت کردم برای فروش ( 200 هزار تومان) دامنه ها هم رو دستم موند و نتونستم بفروشمشون.
من تو کار فروش مغز پسته به فروشگاه های تهران بودم .. فروشگاهی بود به اسم بهار ترافیک سر نواب خیلی معروفه .. واسه همین اعتبارش سعی کردم بهش جنس بدم .. حدود هفت میلیون بهشون جنس داده بودم نه زورم میرسید پول بگیرم و نه چک بگیرم .. بعدا معلوم شد با همه بازاریاب ها همین کار رو میکنن .. بعد شش ماه یه چک دادن که معلوم بود برگشت میخوره .. اقا گذاشتم پشتش هر روز دو سه بار میرفتم سراغشون .. تا خورد خورد چهار ملیونش را گرفتم .. بعد دو تا چک دادن که باز برگشت خورد ... تازه چک فامیلشون را میدادن ... الان که مینویسم نزدیک به یک ساله هنوز یک میلون و نهصد چک برگشتی دستمه ... هی امروز فردا میکنن ... من گول فروش بالای یک مغازه را خوردم سودم طی یک سال خوابیدن پولم سوخت شد .. ضمنا درسی که گرفتم از اون موقع فقط مشتری هایی که پول نقد میدن بهشون جنس میدم و اگه مشتری دو بار تو پول دادن بدقلقی کنه کلا حذفش میکنم و بهش جنس نمی دم .. در نتیجه با حداقل سرمایه در گردش میتوانم کار کنم ..
متاسفانه چک کاملا اعتبار خودش رو از دست داده و دیگه اصلا نمیشه به کسی اعتماد کرد ...