سلام
خسته نباشید دوستان
راستش حالم خیلی گرفته.
مختصری در مورد ماجرا
یه دختر عمو دارم بنده که 2 سالی هست شوهر کرده.این دختر عمو حکم خواهر منو داره برای من و اصلا شما کلا فکر کنین ایشون خواهر بنده هستن.
شوهرش وضع مالی خوبی نداره و متاسفانه به خاطر هیکل ریزه میزش توان کار توی کارخانه و شرکت و اینارو هم نداره.
متاسفانه هیچ جایی هم اشنا و پارتی ندارن.
تا حالا هرطور بود زندگیشون میچرخید. هم پسره کار میکرد توی مغازه هم خود دختر عموم چند وقتی توی مغازه کار میکرد و این 2-3 ماه آخری هم توی یه شرکت کار میکرد تا باردار شد.
خب شرکت به دلیل سنگینی کار گفت باید بری و با این اوضاعش برای در آوردن کرایه ها و هزینه ها مجبوره اونم بره سر کار.
حالم اساسی گرفته به قرآن
خودم توی این مدت درگیر کارای خودم بودم و یه جورایی کلا افسردگی گرفتم تازه این ماجرا هم پیش اومد کلا مغزم توان حرکتشو از دست داده.
تا حالا فقط به این فکر میکردم چیکار کنم خودم یه پولی در بیارم.
ولی الان میخوام یه کاری شروع کنم که به درد این 2 تا بنده خدا هم بخوره.
شرایط کاریشون پسره صبح تا ساعت 10-11 شب کار میکنه برای روزی 10-15 تومن. دختر عمومم ساعت کاریش یکم کمتره ولی همینطوراست.
من زور بزنم یه وام 3 میلیونی دارم میگیرم.
یه کاری میخوام شروع کنم که هم به اینا کمک بشه هم خودم بتونم قسطای وام رو بدم.
نمیدونم چیکار کنم راستش.
ممنون میشم راهنماییم کنید.
ببيند محمد جان
در بعضي موارد بودن سرمايه براي شروع يك كار اصلا در درجه اول قرار نميگيره.
چند هفته پيش من تاپيك مشاغل عيد رو زدم.اقاي گلدمن عزيز اومدن و پيشنهاد دادن كه در بابلسر يك غرفه رو اجاره كردند و ميخوام محصولات فاروج(اجيل و غيره) رو به فروش رسانند و اگر بشود.يك غرفه هم براي شال روسري ميگيرند.منم پيش خودم حساب كتاب كردم. و از اقاي گلدمن كمي مشورت گرفتم.ترغيب شدم كه شروع كنم.اما چون توليد كننده پيدا نكردم.بيخيال شدم. دو روز پيش كه رفتم نمايشگاه.يك غرفه شال روسري بود.ولي اما دريغ از يك مشتري.در صورتي كه من حساب كرده بودم كه انقدر در روز فروش ميكنم.همه حساب كتاب ها پوچ شده بود.
شايد اگر توليد كننده پيدا ميكردم.من الان جاي اون غرفه دار بودم. و سود چنداني نكرده بودم وشايد هم ضرر.
اينارو گفتم.تا چند نكته ازشون بهت بگم.
نكته اول.پيشنهاد يك كار وقتي مياد.بررسي و تحليل ذهني اولين مرحله هست.بعد مشورت و تحقيق دومين مرحله هست.سومين مرحله كمك و خواست خداوند هست و چهارميش عمل و باز كمك خدا.
الان بخوام مثلا به شما بگم كه بريد دنبال كار چرم.يا جعبه سازي-يا منجمد سازي حبوبات.همه اينها خوب هست.ولي به شرطي كه به اون شهر و محله و بازار فروش شما بياد.
اولين كار اينكه.شما .بلند شديد بريد در شهر.بازارها-محله ها با يك چشم اقتصادي به همه چيز نگاه كنيد.در اونجا ايده هاي فراوني پيش مياد.بعد بيايد در اينجا درج كنيد.تا اگر اطلاعاتي خواستيد.دوستان نظر بدهند و با هم همفكري كنيم.تا يك كار خوب رو شروع كنيد.
بطور مثال مثل پيشنهاد اقا حميد.ميريد تو بازار ميبنيد برنج ايراني كم هست.خوب ميايد ميريد يك شهر ديگه ميخريد. يا كار ديگه.يا بازار كيف چرم داغ هست وفروشندگان استقبال ميكنند.پس اينكارو شروع ميكنيد. و هر چيز ديگر.
تحقيق كنيد.
مرسی سجاد جان
خوب قضیه رو باز کردی ولی تهش در نمیاد
توی بازار اینجا اصفهان وارد بشی فقط هنگ میکنی. مرد مومن پر مگس هم دارن تولید میکنن من برم روی چی تحقیق کنم
فکر کن برنج کمه من برم با چی برنج بگیرم از جای دیگه ؟
کارای مربوط به عید راستش منظورم این مدل کارا نیست
منظورم کاریه که سود خوبی داشته باشه و بشه نیرو کار واسش گرفت. نه اینکه بشینم سبزه عید تولید کنم. خب بعد 13 چه خاکی به سرم کنم ؟
خودم که غمیم نیست یک هفته کار کنم دو ماهم ول بگردم بابا مامانم نمیزارن از گرسنگی بمیرم. مشکل اصلیم دختر عمومه که نمیدونم باید چیکار کنم درست بشه کارشون
دوست ندارم با این اوضاش بره مغازه کار کنه. دوست ندارم شوهرش پسر جوون با کلی انرژی به خاطر زور پول توی یه کفشفروشی حروم بشه.
گفتم کار من همش توی نت بوه و بازار کارم زیاد نمیدونم چه خبره ولی میدونم یه تحقیق توی بازار یه عمر وقت میخواد.
نمیدونم چیکار کنم
خوب برادر من شما هركاري رو هم كه بخوايد شروع كنيد. بايد يك تحقيق اوليه انجام بديد در موردش.مثلا خودمو ميگم.
مادرم اومد گفت كه كارمند هاي بانك به علت اينكه زود ميان سر كار .صبحانه نميخورن.ايده داري.گفتم اره.ميتونيم براشون صبحانه درست كنيم.اولش نشستم يك حساب كتاب كردم.قيمت ها صبحانه هر كدوم حدود 700 تا 800 تومان ميشد.كه 100 تومان هم هزينه و 100 تومان در هركدام سود داشت.
براي اينكار هم بايد بسته به تعداد كار.ساعت 4 صبح بلند شد و كار بسته بندي را انجام داد.بعدش رفتم بازار.قيمت موارد صبحانه رو دراوردم.همون حدودهاي حساب خودم شد.بعدش نشستم.منو رو درست كردم.10000 تومان هزينه كردم براي چاپ منو ها. و تو تمام بانك ها پخش كردم.
روزهاي اول همه استقبال كردند.با وجود اينكه از اول هفته تا اخر هفته ميخورند و اخر هفته حساب ميكنند.
در هفته ميشد حدود 8000 تومان.ولي بعد از يك هفته رفتم براي تاييد منو.يك عده گفتند.ما نميخوايم.يك عده گفتند هزينه اش زياده.يك عده گفتند موادش كمه.
خلاصه كنسل شد.
دوماه اين پروسه طول كشيد.
سلام
شوهر دختر عمو يا خود دختر عموي شما توي چه زمينه اي كار بلد هستند ميتوني تو اون زمينه يه حركتي بكني.
ممنونم
این بنده خدا بچه طلاق بوده
از 9 سالگی با مادرش زندگی میکرده و توی یه کفش فروشی کار فروش انجام میداده تا حالا.
هنر دیگه ایم نداره
سجاد واقعا نکات مهم و خوبی رو بهش اشاره کرد.
ببین آقا محمد ، شما نباید انتظار داشته باشی که توی اینجا دوستان بتونن ایده خوب و در آمد زا به شما بدهند ، در نهایت 2 حالت به وجود میاد:
1- شما ایده خام میدی و میگی من با توجه به شرایط منطقه زندگیم حس می کنم چنین ایده ای جواب میده و دوستان هم سعی می کنند به شما کمک کنند تا ایده پخته بشه.
2- دیگران کلی ایده خام میدهند ، شما باید بررسی کنی با توجه شرایط زندگی شما ، کدوم یکی بیشتر به کارت میاد.
در هر صورت باید خودت دست به تحقیق و بررسی بزنی و کسی نمیتونه یک پیشنهاد ، آماده و پوست کنده و پول ساز به شما بده . چون نه نسبت به خصوصیات رفتاری شما اطلاعات داره و نه نسبت به شرایط زندگی شخصی.
ببینید ، مثلا همین ایده برنج که سجاد گفت :
اگر واقعا برنج ایرانی دربازار اصفهان کم باشه ، و به این نتیجه برسید که سود خوبی داره ، حاضر نمیشی بری از شمال مثلا سفارش بدی و بیاری ؟
یا مثلا بازاریابی که خانم شرافتی گفتند :
خوب این هم ایده خوبی هستش ، اما آیا شما و دختر عموی محترمتون روابط عمومی قوی دارید ؟
ایده ای که به ذهن من میرسه ، اینه که اصفهان شهر توریستی هستش ، من جای شما باشم میرم می گردم ببینم تو ایام توریستی که فکر می کنم 3و4 ماه از سال رو تشکیل میده ، چه خدمتی میتونم به مسافران بکنم ؟ ( خوب دقت کنید که دارم میگم خدمت ، چون مردم برای آسایش و رفاه خودشون هزینه می کنند و نه برای آسایش و رفاه شما )
آیا میتونید راهنما باشید ؟
آیا میتونید خونه اجاره بدید ؟
آیا میتونید در منزل وسیله تزئینی درست کنید و به عنوان سوغات به مسافران بفروشید ؟
آیا میتونید یک نقشه راهنمای جامع از نقاط تفریحی و گردشگری و رستوران ها و بازار های مرغوب شهر درست کنید و بفروشید ؟ ( ببینید همین ایده ، اگر به درستی اجرا بشه ، واقعا میتونه در آمد زا باشه. قطعا تا به امروز ، موارد مشابه این چنینی تولید شده اند ، اما شک ندارم حتما نقایصی دارند ، شما میتونید یک دفترچه راهنمای مسافران رو ایجاد کنید که واقعا کامل و همه جانبه باشه و حتی از فروش گاه هایی هم که براشون تبلیغ می کنید پول بگیرید . حتی برای این کار میتونید از آقای شموسی که ساکن اصفهان هستند و بچه های تیم طراحی و تبلیغات راکا کمک بگیرید )
ببینید ایده فراوانه ، اما اگر شما نخواید زحمت تحقیقات و بررسی بازار رو به خودتون بدید ، انتظار نداشته باشید بتونید کار موفق و سود آوری انجام بدید
سلام
به نظر من داشتن یک سرمایه ی 500 هزار تومانی و خرید تی شرت های خام به صورت فله ای و یک کم کار کردن روی ان مثلا طرح روی تیشرت بزنیم و بفرو شیم به قیمت دو برابر
مهندس شما يك مشكل داري كه بهش اصلا فكر نكردي....... اگر قرار باشه شما يك كار رو ايجاد كنيد ودختر عمو وشوهرش رو ببرين سر كار...فقط اون ها رو مثل برده ها از يك كار به كار ديگه انتقال دادين.......سعي كنيد بجاي دادن ماهي بهشون ماهيگري ياد بدين
500 هزار جور كن......
ببين دختر عموت مليله بافي....قلاب بافي...شال بافي... ليف بافي.... هويه دوزي.... پولك كاري... خياطي.... تزئين اتاق عقد.... لباس عروس.... وهزاران كار ديگري كه در خانه ميشه انجام داد.....
تو ببين كدوم كار روبلده.... بلد نيست بفرست كلاس.....بعد سرمايه رو جور كن...... زيادش ميشه يك ميليون تومان
كار درخونه براش هم فشار كاري بيرون رو نداره...... هم چون حامله هست مشكل زيادي نمياد بهش... هم خودش داره كار ميكنه....وخودش بايد براي درامد بيشتر بيشتر تلاش كنه
موفق باشي