سلام خدمت دوستان گل انجمن
امروز که پدرم مجله تاکسیرانی رو آورده بود داشتم می خوندم که رسیدم به بخش «الو تاکسی».یه راننده تاکسی از وضع موجودش گلایه کرده بود که روزی حدودا 50-40 تومن کار میکنه که ماهی میکنه حدودا 1 میلیون و 200 هزار تومن.که میگفت از این پول حدود 1 میلیون خرج اجاره خونه و اصطحلاک ماشین و بنزین و اینا میشه و کلا 200 هزار تومن میانگین براش پس انداز میمونه.
(دقیقا همین اتفاق برا پدر من هم میافته).
حالا در جواب این آقا رییس تاکسیرانی گفته که اگر کسی طرح یا ایده ای برای اینکار داره(باید شخص تاکسیران ارائه بده.مث پدر من).ارائه بده تا هزینه ها و شرایط لازم در نظر گرفته بشه و ایده اجرا بشه.
بچه ها اگر طرح یا ایده ی زیبایی در جهت افزایش سودآوری تاکسیران ها دارید لطف کنید ارائه بدید.ممنون میشم.
این کار میتونه به این قشر زحمت کش کمک شایانی بکنه.
مهدی جان این ایده ای که شما دنبالش هستی کار سختیه ، میدونی چرا ؟
چون اولا یک کاریه که یک شبکه اجتماعی گسترده رو شامل میشه و هرجاشو بخوای درست کنی یک جای دیگش آسیب میبینه ، وهم میفته تو سیستم اداری.
ولی از اونجایی که یکی از اصول ملیاردر شدن تفکر خلاق داشتنه ، از همه ی ملیاردر های آینده ایران میخوام بیاین همه با هم قدرت تفکر خلاق خودمون رو نشون بدیم . چه اشکالی داره همه باهم یک کار گروهی فکری انجام بدیم ؟
مهدی جان واسه ی شروع من یک پیشنهاد دارم :
بیاین اینطوری فکر کنیم که چطور میشه ، بازدهی و پتانسیل تاکسیرانی در یک خط خاص رو افزایش داد ؟
مثلا میشه بگی پدر شما توی کدوم خط کار میکنه ؟
بعد فکر کنم باید اون خط رو از نظر محیط اجتماعی بررسی کینم. که ببینیم گروه هدفش چه تیپ افرادی هستند.
یکی از مسائلی که من به ذهنم میرسه اینه که برای افزایش مشتری ، باید دید چه نقاط ضعفی توی کار وجود داره که مردم از اون سیستم استفاده نمی کنند.
اگر کسی ایرادی از سیستم تاکسیرانی به ذهنش میرسه که خدماتش مطلوب نیست بگه لطفا
عظیم جان پدر من تو خط سه راه تهران پارس-میدون راه آهن کار میکنه.
ما باید طرحی بدیم که مردم از سمت اتوبوس ها به سمت تاکسی کشیده بشن.
یکی از مشکلاتی که بیشتر تاکسی ها دارن ترافیکی هست که همیشه گریبان گیرشونه.
اینجا یه ایده ای میاد تو ذهن آدم که بیایم مثل بی آر تی خطهای مخصوص برا تاکسی ها بزنیم ولی این طرح عملی نیست.
من دو تا داستان از دو تاکسی شنیدم یکیش تو ایران بود یکیش تو اون ور آب اما دقیقا نمیدونم کجا خوندمشون که لینک بدم
اولیش که تو ایران بود تو برنامه تلویزیونی هم این اقا رو آورده بودن و خیلی واسم جالب بود این راننده تاکسی به مسافراش گل هدیه میداده
ببینید من نمیگم همه راننده تاکسی ها گل هدیه بدن منظورم اینه این قشر مهمترین کاری که میتونه انجام بده یه طرز برخورد فوق العاده هستش.
دومیش هم مربوط به راننده تاکسی میشد که تصمیم میگیره به جای اینکه با مرغابی ها پرواز کنه و همش گله کنه با عقاب ها پرواز کنه واسه همین میره
یه دست کت شلوار میپوشه شیک میره جلوی فرودگاه ها و مشتری سوار میکنه.تو ماشین به مشتری هاش نسکافه و چای هر کدوم رو که خواستن تعارف میکنه و حتی
یک راهنمای نقشه هم به مسافر میده که کجا میخواد بره.
اما از اینها بگذریم دوست دارم داستان خودم رو هم واستون نقل کنم
از وقتی ساکن قزوین شدم بیش از چند سال همیشه مشتری ثابت یک آژانس بودم که صرفا شماره رندش که تو ذهنم جا خوش کرده بود
دلیلش بود اما یه روز که تو همین زمستون برف هم داشت میومد زنگ زدم ماشین نداشتن و منم کار واجب داشتم
زنگ زدم 118 و یه شماره آزانس گرفتم و تماس گرفتم.
بعد ماشین اومد.بلافاصله که در و باز کردم نشستم تو ماشین:
راننده : سلام اقای نصیری خوش اومدین در خدمتم!( خوش اومدین ؟؟؟ اون هم واسه سوار شدن به ماشین ؟؟ )
اما این اولیش نبود بلافاصله اون سوز سرما از تنم دور شد و تازه متوجه بخاری شدم که از قبل روشن شده بود و چقدر گرم و نرم بود این ماشین.
مسیرتون کجاست ؟؟ گفتم حکمت ششم
کمی بعد موسیقی دوست دارین یا رادیو ؟؟؟ ( هنوزم تو شوک بودم که گفتم موسیقی باشه بهتره ) بلافاصله گفت : من یه البوم لایت جدید گرفتم موافقین ؟؟؟
هنوزم تو شوک بودم که سرم رو به نشونه تایید تکون دادم
هنوز ترک اول تموم نشده بود که رسیدیم حکمت ششم و این اولین باری بود که من دوست نداشتم از اون ماشین پیاده بشم و این بار به جای یه شماره رند تو ذهنم
اسم یه آژانس + احترام + عشق و علاقه + به روز بودن + فضای دلنشین جا خوش کرده.
ببخشید اگر طولانی شد.
البته این رو هم بگم که ای کاش تمام راننده های این آژانس اینطور بودن چرا که من متوجه شدم همه این خلاقیت ها فردی هستش واسه همین الان وقتی زنگ
میزنم آزانس اولین سوالم اینکه آیا اقا رضا هستش یا نه.
محمد جان فوق العادس.
ولی اینا قشری هستن که گذری مسافر سوار می کنن.باید برا این یه راهکار خیلی عالی بدیم.
یک چیزی که خیلی وقتها اعصاب منو خورد میکنه اینه که مثلا وقتی راننده پول خرد نداره ، از پول من اضافی بر میداره !!
آخه یکی نیست بگه چرا اینقدر خودتو تحقیر می کنی که به خاطر 50 تومن یا 100 تومن عزت و احترام خودتو میبری زیر سوال !
به خدا اگر همون راننده تاکسی بخواد پول کمتری از حقش برداره من خودم قبول نمی کنم ، و میگم بقیش بمونه ، ولی همین کار بعضی تاکسیران های خطی باعث میشه دفعه بعد نرم سمت ماشینشون.
در عوض مثلا توی همین خط اکباتان - آزادی که مسیر همیشگیمه ، دوتا راننده باحال و خوش برخورد هستند که تا ببینم اونجان میرم سمت ماشینشون.
البته میدونم مشکل تاکسیران های زحمت کش ما اینجوری حل نمیشه ، ولی مشتری مداری واقعا تاثیر داره ، خیلی وقتا اگر مسافرا راننده با شخصیت رو بشناسن ترجیح میدن با ماشین اون برن تا با ماشین بقیه.
بازم میگم مهمترینش همین نوع برخورده
من در جواب میتونم بگم از چه نوع تاکسی هایی متنفرم :
تاکسی پیکان سوار نمیشم چونکه تو زمستون از بیرون سردتره
و از این متنفر هستم که اون دستگیره شیشه رو در میارن و شیشه رو به اندازه دلخواه خودشون تنظیم کردن
اخه یکی به من بگه عزیز من اون دستگیره رو گذاشت واسه بالا و پایین کردن شیشه چرا درش میارین
تاکسی های کمی مدل بالاتر باز اونایی که روی بالابر شیشه چسب زدن کفریم میکنه
تاکسی که راننده تاکسی (معذرت میخوام ) بوی بدن و دهنش کل ماشین رو گرفته باشه حالم رو بد میکنه
تاکسی که راننده بدون هیچ توجهی سیگار میکشه و یا داره موسیقی یا جلسات علنی مجلس رو با صدای بلند گوش میده رو اصلا دوست ندارم
راننده تاکسی که هنوز سوار نشدی میگه : اقا پول خورد ندارم ها از این مسیر نمیرم ها ( با لحن طلبکارانه)
(02-09-2012 01:57 AM)kafshduzak نوشته شده توسط: [ -> ]بازم میگم مهمترینش همین نوع برخورده
من در جواب میتونم بگم از چه نوع تاکسی هایی متنفرم :
تاکسی پیکان سوار نمیشم چونکه تو زمستون از بیرون سردتره
و از این متنفر هستم که اون دستگیره شیشه رو در میارن و شیشه رو به اندازه دلخواه خودشون تنظیم کردن
اخه یکی به من بگه عزیز من اون دستگیره رو گذاشت واسه بالا و پایین کردن شیشه چرا درش میارین
تاکسی های کمی مدل بالاتر باز اونایی که روی بالابر شیشه چسب زدن کفریم میکنه
تاکسی که راننده تاکسی (معذرت میخوام ) بوی بدن و دهنش کل ماشین رو گرفته باشه حالم رو بد میکنه
تاکسی که راننده بدون هیچ توجهی سیگار میکشه و یا داره موسیقی یا جلسات علنی مجلس رو با صدای بلند گوش میده رو اصلا دوست ندارم
راننده تاکسی که هنوز سوار نشدی میگه : اقا پول خورد ندارم ها از این مسیر نمیرم ها ( با لحن طلبکارانه)
تمام اين چيزها بايد فرهنگ سازي بشود.فرهنگ سازي رانندگان را هم بايد سازمان تاكسي راني انجام بدهد.با استفاده از هزينه اي كه از هر تاكسي گرفته شده براي وارد شدن به تاكسي راني
اما پيشنهادات كه تا اينجا به ذهنم اومده.براي رفع يكي دوتا مشكل در تاكسي ها.
به جاي اينكه راديو اهنگ اين چيزها در تاكسي پخش بشه بهتر هست.سخراني مثل دكتر انوشه-فايل صوتي مجالسي كه مثل مستربين و... پخش بشه.
البته بايد دقت كرد كه چه فايلي رو انتخاب ميكنند###
تمام تاكسي ها مشكل پول خورد دارند.راهكار.يك نفر بره به بانك كلي پول خورد بگيره.بعدش بياد جاي تاكسي ها.بطور مثال هر 1000 تومان پول خورد را 1200 تومان بدهد.
دوستان اينم ايده كاري.بسم الله هركي دوست دارد انجام بدهد.
هم فروش سيدي هاي جالب و خوب هم پخش پول خورد.
انشااله با همفکری دوستان گل انجمن نهایت سعی مونو میکنم تا در این باره یه طرح جالب ارائه بدیم و همون طور که عظیم جان فرمودن همه دوستان انجمن دارای ذهن باز و تجسم خلاقی هستن و من امیدوارم به یاری همین دوستان یه راه حلی برای این موضوع پیدا بشه دوستان لطف کنن این مسئله رو از اینجا تمومش نکنن و به صورت جدی پیگیر این مورد باشیم به هر حال یکی از اهداف انجمن ارائه راه کارهائی به کسانی میباشد که دنبال روشی سریع و مطمئن برای رسیدن به هدف میباشند و ما در این انجمن گرد آمده ایم تا بتونیم در این مواقع به کمک هم بیاییم.