09-27-2015, 11:22 PM
یادگیری پایههای رهبری
حقیقت این است که هیچ پیوستگی خوبی بین خصوصیاتی که یک رهبر را موفق می¬سازد با خصوصیات مختلفی که در شرایط مختلف مهم و تأثیرگذار است وجود ندارد. البته این بدان معنی نیست که شما نمی¬توانید یاد بگیرید که یک رهبر مؤثر باشید. شما تنها می¬بایست رویکردهای مختلف رهبری را درک کرده تا بتوانید در شرایط خود رویکرد صحیح را استفاده کنید. یکی از راه های انجام این کار یادگیری تئوریهای اصلی رهبری است که ستون فقرات درک و یادگیری بحث رهبری ما بشمار می¬آید.
از اوایل قرن 20، چهار گروه اصلی از تئوریها مطرح شدند. در این مقاله به بررسی این تئوری¬های اصلی رهبری می¬پردازیم.
نکته :
مقاله ما در خصوص "سبکهای رهبری"، سبکهای معمول رهبری که از این تئوری¬ها نشئتگرفتهاند را تشریح می¬کند. از این میان سبک "رهبری تحولآفرین" اغلب مؤثرترین رویکرد برای استفاده در دنیای تجارت بهحساب می¬آید.
چهار گروه تئوری اصلی
بیایید این چهار گروه تئوری را موردبررسی قرارداده و بعضی از ابزارها و مدل¬هایی که با هر یک بکار می¬روند را شرح دهیم. (البته در ذهن داشته باشید که تئوریهای زیاد دیگری در این خصوص وجود دارد)
1.تئوریهای خصیصه یا صفت- چگونه فردی یک رهبر خوب است؟
از منظر این تئوریها رهبران مؤثر در تعدادی از خصوصیات شخصیتی مشترک هستند. تئوری¬های اولیه صفت یا خصوصیات شخصیتی می¬گویند که رهبری یک کفایت ذاتی و غریزی است که شما یا دارید و یا ندارید. ما از این نظریه فراتر رفته¬ایم و می-خواهیم بدانیم برای پرورش شایستگی¬های رهبری در خود و دیگران چهکارهایی می¬توانیم انجام دهیم.
تئوری خصوصیات شخصیتی ما را در شناسایی صفات و خصوصیاتی(برای مثال، درستی، همدلی، جرات، مهارت¬های تصمیمگیری خوب و...) که برای رهبری دیگران مفید است، یاری می¬رساند.
اگرچه هیچیک از این خصوصیات و یا تلفیقی از آنها موفقیت بهعنوان یک رهبر را تضمین نمی¬کند.
این خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی رفتارهای خارجی هستند که از چیزهایی که در ذهن ما جریان دارند نشئت میگیرد و این عقاید فرایندهای درونی است که برای رهبری مؤثر حائز اهمیت است. ما در مقالات خود ازجمله "یک رهبری واقعی چه می¬داند. "، "رهبری سطح 5" و " رهبری چیست؟" به تشریح بعضی از این ویژگیها و مهارت¬های موردنیاز برای رهبری خوب می پردازیم.
2.تئوریهای رفتاری – یک رهبر خوب چهکاری انجام می¬دهد؟
تئوریهای رفتاری بر چگونگی رفتار رهبران تمرکز دارد. برای مثال آیا رهبران کاری که نیاز است انجام شود را تحمیل می¬کنند و انتظار همکاری دارند؟ یا آنها گروههای خود را در فرآیند تصمیم¬گیری مشارکت می¬دهند تا از حمایت و پذیرش بیشتری برخوردار باشند.
در دهه 1930 کرت لوین چهارچوبی را بر اساس رفتار یک رهبر معرفی کرد. به عقیده وی سه نوع رهبر وجود دارد:
1.رهبران استبدادی که تصمیمات خود را بدون مشاوره با تیم های خود می¬گیرند. این سبک رهبری زمانی مناسب است که نیاز است تصمیمات سریع اتخاذ گردد، زمانی که نیاز به جمعآوری اطلاعات نبوده و موافقت تیمها برای یک نتیجه موفق ضروری نیست.
2.رهبران دموکراتیک که به تیم اجازه می¬دهند قبل از تصمیمگیری اطلاعات لازم را جمعآوری کنند البته درجه این اجازه و حجم این اطلاعات از رهبر به رهبر دیگر متفاوت است این سبک زمانی مفید است که موافقت تیم حائز اهمیت است ولی زمانی که جنبههای مختلف و نظرات متفاوت در تصمیمگیری دخیلاند مدیریت آن مشکلساز است.
برای خواندن ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.zehnabzar.com/%D9%85%D9%87%D8...486-detail
حقیقت این است که هیچ پیوستگی خوبی بین خصوصیاتی که یک رهبر را موفق می¬سازد با خصوصیات مختلفی که در شرایط مختلف مهم و تأثیرگذار است وجود ندارد. البته این بدان معنی نیست که شما نمی¬توانید یاد بگیرید که یک رهبر مؤثر باشید. شما تنها می¬بایست رویکردهای مختلف رهبری را درک کرده تا بتوانید در شرایط خود رویکرد صحیح را استفاده کنید. یکی از راه های انجام این کار یادگیری تئوریهای اصلی رهبری است که ستون فقرات درک و یادگیری بحث رهبری ما بشمار می¬آید.
از اوایل قرن 20، چهار گروه اصلی از تئوریها مطرح شدند. در این مقاله به بررسی این تئوری¬های اصلی رهبری می¬پردازیم.
نکته :
مقاله ما در خصوص "سبکهای رهبری"، سبکهای معمول رهبری که از این تئوری¬ها نشئتگرفتهاند را تشریح می¬کند. از این میان سبک "رهبری تحولآفرین" اغلب مؤثرترین رویکرد برای استفاده در دنیای تجارت بهحساب می¬آید.
چهار گروه تئوری اصلی
بیایید این چهار گروه تئوری را موردبررسی قرارداده و بعضی از ابزارها و مدل¬هایی که با هر یک بکار می¬روند را شرح دهیم. (البته در ذهن داشته باشید که تئوریهای زیاد دیگری در این خصوص وجود دارد)
1.تئوریهای خصیصه یا صفت- چگونه فردی یک رهبر خوب است؟
از منظر این تئوریها رهبران مؤثر در تعدادی از خصوصیات شخصیتی مشترک هستند. تئوری¬های اولیه صفت یا خصوصیات شخصیتی می¬گویند که رهبری یک کفایت ذاتی و غریزی است که شما یا دارید و یا ندارید. ما از این نظریه فراتر رفته¬ایم و می-خواهیم بدانیم برای پرورش شایستگی¬های رهبری در خود و دیگران چهکارهایی می¬توانیم انجام دهیم.
تئوری خصوصیات شخصیتی ما را در شناسایی صفات و خصوصیاتی(برای مثال، درستی، همدلی، جرات، مهارت¬های تصمیمگیری خوب و...) که برای رهبری دیگران مفید است، یاری می¬رساند.
اگرچه هیچیک از این خصوصیات و یا تلفیقی از آنها موفقیت بهعنوان یک رهبر را تضمین نمی¬کند.
این خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی رفتارهای خارجی هستند که از چیزهایی که در ذهن ما جریان دارند نشئت میگیرد و این عقاید فرایندهای درونی است که برای رهبری مؤثر حائز اهمیت است. ما در مقالات خود ازجمله "یک رهبری واقعی چه می¬داند. "، "رهبری سطح 5" و " رهبری چیست؟" به تشریح بعضی از این ویژگیها و مهارت¬های موردنیاز برای رهبری خوب می پردازیم.
2.تئوریهای رفتاری – یک رهبر خوب چهکاری انجام می¬دهد؟
تئوریهای رفتاری بر چگونگی رفتار رهبران تمرکز دارد. برای مثال آیا رهبران کاری که نیاز است انجام شود را تحمیل می¬کنند و انتظار همکاری دارند؟ یا آنها گروههای خود را در فرآیند تصمیم¬گیری مشارکت می¬دهند تا از حمایت و پذیرش بیشتری برخوردار باشند.
در دهه 1930 کرت لوین چهارچوبی را بر اساس رفتار یک رهبر معرفی کرد. به عقیده وی سه نوع رهبر وجود دارد:
1.رهبران استبدادی که تصمیمات خود را بدون مشاوره با تیم های خود می¬گیرند. این سبک رهبری زمانی مناسب است که نیاز است تصمیمات سریع اتخاذ گردد، زمانی که نیاز به جمعآوری اطلاعات نبوده و موافقت تیمها برای یک نتیجه موفق ضروری نیست.
2.رهبران دموکراتیک که به تیم اجازه می¬دهند قبل از تصمیمگیری اطلاعات لازم را جمعآوری کنند البته درجه این اجازه و حجم این اطلاعات از رهبر به رهبر دیگر متفاوت است این سبک زمانی مفید است که موافقت تیم حائز اهمیت است ولی زمانی که جنبههای مختلف و نظرات متفاوت در تصمیمگیری دخیلاند مدیریت آن مشکلساز است.
برای خواندن ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.zehnabzar.com/%D9%85%D9%87%D8...486-detail