09-26-2015, 09:46 PM
خانم فرحناز مظفری در سال ۱۳۵۳ در روستای گميشان از استان گلستان متولد شد. وی که اکنون ۳۱ سال دارد، مديرعامل شرکت نخ و طناب مظفری و نيز مؤسس و عضو هيأت مديره اتحاديه غير دولتی زنان توانمند استان گلستان میباشد. وی در سال ۱۳۸۰ در جشنواره سراسری عذرا بهعنوان زن نخبه کشور و در سال ۱۳۸۱ به عنوان زن توانمند استان و همچنين دبير نمونه انتخاب گرديد. خانم مظفری از شرکتکنندگان در طرح ملی ترويج كارآفريني و توانافزائي زنان كارآفرين بودهاند که در سال ۱۳۸۲ توسط خانه پژوهش نوانديش و با حمايت دفتر امور بانوان وزارت کشور اجرا شد.
با سلام و تشکر ازاينکه وقت خود را در اختيار ما قرارداديد،بفرماييد چه شد که وارد صنعت توليد طناب شديد؟
من هم سلام عرض میکنم، در خانواده ما، توليد طناب سابقه کهن دارد، جد بزرگ من تاجر طناب بوده و در کار صادرات و واردات آن به شوروی سابق از طريق آستارا فعال بودهاست. او عقيده داشت فرزندانش از طريق صنعت پيشرفت خواهند کرد نه کشاورزی و دامپروری، عموی من نيز به فعاليت در زمينه نخ و طناب مشغول بودهاست. من نيز با توجه به سابقه خانوادگی به پدرم پيشنهاد نمودم که سرمايهای برای تاسيس کارخانه توليد طنابهاب صنعتی در اختيارم قراردهد و اين ايده با استقبال پدرم روبهرو شد.
هيچ مخالفتی دراين زمينه صورت نگرفت؟
چرا، از آنجا که محيط کار ما بسيار سنتی بوده و آداب و رسوم سنتی داشت، در ابتدای امر اطرافيان، پدر مرا نکوهش میکردند که چرا سرمايه خود را در اختيار دختر خودش قرار دادهاست. مشکلات ديگری هم بود. اما من از برخورد با مشکلات هراسی ندارم و معتقدم اگر کاری راحت بهدست بيايد، راحت هم از دست خواهدرفت.
برای تأسيس کارخانه سرمايهای که پدرتان در اختيار شما گذاشتهبود کافی بود؟
نه، علاوه بر آن سرمايه، با استفاده از تبصره ۳ توانستم مبلغ ۴۳ ميليون تومان هم وام بگيرم و کار را آغازکنم.
با سلام و تشکر ازاينکه وقت خود را در اختيار ما قرارداديد،بفرماييد چه شد که وارد صنعت توليد طناب شديد؟
من هم سلام عرض میکنم، در خانواده ما، توليد طناب سابقه کهن دارد، جد بزرگ من تاجر طناب بوده و در کار صادرات و واردات آن به شوروی سابق از طريق آستارا فعال بودهاست. او عقيده داشت فرزندانش از طريق صنعت پيشرفت خواهند کرد نه کشاورزی و دامپروری، عموی من نيز به فعاليت در زمينه نخ و طناب مشغول بودهاست. من نيز با توجه به سابقه خانوادگی به پدرم پيشنهاد نمودم که سرمايهای برای تاسيس کارخانه توليد طنابهاب صنعتی در اختيارم قراردهد و اين ايده با استقبال پدرم روبهرو شد.
هيچ مخالفتی دراين زمينه صورت نگرفت؟
چرا، از آنجا که محيط کار ما بسيار سنتی بوده و آداب و رسوم سنتی داشت، در ابتدای امر اطرافيان، پدر مرا نکوهش میکردند که چرا سرمايه خود را در اختيار دختر خودش قرار دادهاست. مشکلات ديگری هم بود. اما من از برخورد با مشکلات هراسی ندارم و معتقدم اگر کاری راحت بهدست بيايد، راحت هم از دست خواهدرفت.
برای تأسيس کارخانه سرمايهای که پدرتان در اختيار شما گذاشتهبود کافی بود؟
نه، علاوه بر آن سرمايه، با استفاده از تبصره ۳ توانستم مبلغ ۴۳ ميليون تومان هم وام بگيرم و کار را آغازکنم.