12-20-2011, 12:35 PM
سرمایه گذار با خرید یك ورقه بهادار، ریسك می پذیرد و بازده به دست می آورد پس مهم ترین عواملی كه در تصمیم گیری برای خرید اوراق بهادار مؤثر است بازده و ریسك آن در مقایسه با سایر فرصت های سرمایه گذاری است. به همین ترتیب ، بازده و ریسك هر ورقه بهادار ، قابل مقایسه با سایر اوراق می باشد.
به عبارتی ، هدف سرمایه گذار منطقی این است كه از میان اوراق بهادار، ورقه بهاداری را انتخاب كند كه از یك سو در صورت داشتن ریسك مساوی نسبت به سایر اوراق بیش ترین بازدهی را داشته باشد و از سوی دیگر در صورت داشتن بازده مساوی نسبت به سایر اوراق ، حداقل ریسك را داشته باشد.
با توجه به منطق یاد شده ، برخی نكات كه می توانند در انتخاب یك ورقه سهم از میان اوراق سهام موجود مؤثر باشند از این قرار است. گفتنی است كه این نكات جنبه عام دارند ، بنابراین ممكن است درجه اهمیت آنها با توجه به نظرگاه ها و خط مشی سرمایه گذاران فرق كند.
۱) قابلیت نقدینگی
قابلیت نقدینگی یك ورقه سهم به معنای امكان فروش سریع آن است. هر چه سهامی را بتوان سریع تر و با هزینه كمتری به فروش رساند، قابلیت نقدینگی آن بیشتر است. اوراق بهاداری كه به طور روزانه و به دفعات مكرر معامله می شوند نسبت به اوراق بهاداری كه با تعداد محدود و یا دفعات كم معامله می گردند قابلیت نقدینگی بیشتر و در نهایت ریسك كمتری دارند. فهرست ۵۰ شركت فعالتر بورس كه هر سه ماه یك بار منتشر می شود راهنمای مناسبی برای انتخاب سهامی است كه از قابلیت نقدینگی برخوردارند.
۲) تعداد سهام در دست عموم
قابلیت نقدینگی یك ورقه سهم تا حدودی به تعداد سهام در دست عموم بستگی دارد. هر چه تعداد سهامی كه در دست مردم قرار دارد بیشتر باشد، حجم و سرعت گردش معاملات افزایش یافته و بازار ، قیمت منصفانه و معقول تری برای آن پیدا می كند. برعكس هر چه تعداد سهام در دست مردم كمتر باشد، ركود بیشتری بر معاملات سهام حاكم شده و در صورت معامله ، قیمت ها شكل یك طرفه ( صعودی یا نزولی ) به خود می گیرد. تجربه شركت هایی كه تعداد سهام رایج آن ها كم بوده مؤید این نكته است.
۳) تركیب سهامداران
یكی دیگر از معیارهای مطلوبیت یك ورقه سهم، تركیب سهامداران آن است. تركیب سهامداران كه در واقع تركیب هیات مدیره آن را تعیین می كند می تواند به نفع سهامداران جزء یا عمده باشد. در شركت هایی كه اعضای هیات مدیره آن منتخب سهامداران عمده هستند ممكن است تصمیماتی اتخاذ شود كه بیشتر در راستای اهداف سهامدار عمده باشد و در مواردی به نفع سهامدار جزء نباشد.
چنین تصمیماتی در بازارهای كارا اثر خود را به خوبی در قیمت سهام نشان می دهد و البته معمولاً تأثیر مهمی بر قیمت سهام نمی گذارد اما در بازارهای غیر كارا كه تا حدودی تحت تأثیر جو بازار قرار می گیرد می تواند جهت تغییرات قیمت را یك طرفه سازد.
۴) سودآوری
شاید مهمترین عامل برتری یك سهم ، میزان سودآوری آن باشد. با توجه به این كه تعداد سهام منتشره از سوی شركت ها با هم متفاوت است میزان سودآوری یك سهم را سود هر سهم یا EPS می سنجد.
مجموع سود خالص
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ = سود هر سهم
تعداد سهام منتشره شركت
سود هر سهم، مبلغ سود به ازاء ارزش اسمی سهام را نشان می دهد. با توجه به اینكه ارزش اسمی سهام كلیه شركت های پذیرفته شده در بورس تهران ۱۰۰۰ ریال بوده و ممكن است قیمت بازار انواع سهام متفاوت باشد برای مقایسه شركت ها با یكدیگر رقم سود نسبت به قیمت بازار تحت عنوان نسبت E/P سنجیده می شود.
E سود هر سهم
ــــــ = ــــــــــــــــــــــــــــــ
P قیمت بازار سهم
این نسبت بازده جاری سهام را نشان داده و در شرایط تساوی سایر عوامل، هرچه این نسبت بالاتر باشد سهام از موقعیت بهتری برخوردار خواهد بود.
گفتنی است هر چه میزان سود هر سهم در مقایسه با قیمت بازار سهام بیشتر باشد به خاطر تقاضایی كه برای آن ایجاد می شود انتظار احتمال افزایش آتی قیمت بالاتر خواهد بود.
خاطر نشان می شود كه سهامداران در خرید سهام می توانند از نسبت قیمت بر درآمد تحت عنوان نسبت P/E نیز استفاده كنند كه این نسبت بر اساس مرتبه بیان می شود و هر چه رقم آن كمتر باشد بازدهی آن سهم بیش تر خواهد بود.
P قیمت بازار سهم
ــــــ = ــــــــــــــــــــــــــــــ
E سود هر سهم
۵) ثبات نسبی سودآوری
استناد به سود هر سهم در یك سال، به لزوم مبنای صحیحی برای ارزیابی سهام نیست چرا كه ممكن است سود سال بعد بسیار كم تر از آن باشد.
معیار مهم دیگری كه به هنگام استفاده از نسبت بازده جاری سهام باید مورد نظر قرار داد، ثبات نسبی سودآوری هر سهم است. لازم به یادآوری است هر چه میزان انحراف سودآوری سال های گذشته و یا سودآوری احتمالی آینده نسبت به میانگین سود یا سود مورد انتظار بیش تر باشد ریسك سهم بالاتر و ارزش آن كم تر خواهد بود، برعكس هر چه روند سوددهی سال های گذشته و آتی از ثبات بیش تری برخوردار باشد ریسك كمتر و ارزش سهم بالاتر خاهد بود.
با توجه به این كه سرمایه گذاران در ارزیابی سهام تقریباً از ضریب قیمت به درآمد یكسانی در صنایع مختلف استفاده می كنند در میان انواع اوراق بهاداری كه با یك ضریب قیمت بر درآمد (P/E) یكسان ارزیابی شده اند، ورقه بهاداری كه از سودهای با ثبات تری برخوردار است به دلیل این كه ریسك كمتری دارد مطلوب تر است.
به عبارتی ، هدف سرمایه گذار منطقی این است كه از میان اوراق بهادار، ورقه بهاداری را انتخاب كند كه از یك سو در صورت داشتن ریسك مساوی نسبت به سایر اوراق بیش ترین بازدهی را داشته باشد و از سوی دیگر در صورت داشتن بازده مساوی نسبت به سایر اوراق ، حداقل ریسك را داشته باشد.
با توجه به منطق یاد شده ، برخی نكات كه می توانند در انتخاب یك ورقه سهم از میان اوراق سهام موجود مؤثر باشند از این قرار است. گفتنی است كه این نكات جنبه عام دارند ، بنابراین ممكن است درجه اهمیت آنها با توجه به نظرگاه ها و خط مشی سرمایه گذاران فرق كند.
۱) قابلیت نقدینگی
قابلیت نقدینگی یك ورقه سهم به معنای امكان فروش سریع آن است. هر چه سهامی را بتوان سریع تر و با هزینه كمتری به فروش رساند، قابلیت نقدینگی آن بیشتر است. اوراق بهاداری كه به طور روزانه و به دفعات مكرر معامله می شوند نسبت به اوراق بهاداری كه با تعداد محدود و یا دفعات كم معامله می گردند قابلیت نقدینگی بیشتر و در نهایت ریسك كمتری دارند. فهرست ۵۰ شركت فعالتر بورس كه هر سه ماه یك بار منتشر می شود راهنمای مناسبی برای انتخاب سهامی است كه از قابلیت نقدینگی برخوردارند.
۲) تعداد سهام در دست عموم
قابلیت نقدینگی یك ورقه سهم تا حدودی به تعداد سهام در دست عموم بستگی دارد. هر چه تعداد سهامی كه در دست مردم قرار دارد بیشتر باشد، حجم و سرعت گردش معاملات افزایش یافته و بازار ، قیمت منصفانه و معقول تری برای آن پیدا می كند. برعكس هر چه تعداد سهام در دست مردم كمتر باشد، ركود بیشتری بر معاملات سهام حاكم شده و در صورت معامله ، قیمت ها شكل یك طرفه ( صعودی یا نزولی ) به خود می گیرد. تجربه شركت هایی كه تعداد سهام رایج آن ها كم بوده مؤید این نكته است.
۳) تركیب سهامداران
یكی دیگر از معیارهای مطلوبیت یك ورقه سهم، تركیب سهامداران آن است. تركیب سهامداران كه در واقع تركیب هیات مدیره آن را تعیین می كند می تواند به نفع سهامداران جزء یا عمده باشد. در شركت هایی كه اعضای هیات مدیره آن منتخب سهامداران عمده هستند ممكن است تصمیماتی اتخاذ شود كه بیشتر در راستای اهداف سهامدار عمده باشد و در مواردی به نفع سهامدار جزء نباشد.
چنین تصمیماتی در بازارهای كارا اثر خود را به خوبی در قیمت سهام نشان می دهد و البته معمولاً تأثیر مهمی بر قیمت سهام نمی گذارد اما در بازارهای غیر كارا كه تا حدودی تحت تأثیر جو بازار قرار می گیرد می تواند جهت تغییرات قیمت را یك طرفه سازد.
۴) سودآوری
شاید مهمترین عامل برتری یك سهم ، میزان سودآوری آن باشد. با توجه به این كه تعداد سهام منتشره از سوی شركت ها با هم متفاوت است میزان سودآوری یك سهم را سود هر سهم یا EPS می سنجد.
مجموع سود خالص
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ = سود هر سهم
تعداد سهام منتشره شركت
سود هر سهم، مبلغ سود به ازاء ارزش اسمی سهام را نشان می دهد. با توجه به اینكه ارزش اسمی سهام كلیه شركت های پذیرفته شده در بورس تهران ۱۰۰۰ ریال بوده و ممكن است قیمت بازار انواع سهام متفاوت باشد برای مقایسه شركت ها با یكدیگر رقم سود نسبت به قیمت بازار تحت عنوان نسبت E/P سنجیده می شود.
E سود هر سهم
ــــــ = ــــــــــــــــــــــــــــــ
P قیمت بازار سهم
این نسبت بازده جاری سهام را نشان داده و در شرایط تساوی سایر عوامل، هرچه این نسبت بالاتر باشد سهام از موقعیت بهتری برخوردار خواهد بود.
گفتنی است هر چه میزان سود هر سهم در مقایسه با قیمت بازار سهام بیشتر باشد به خاطر تقاضایی كه برای آن ایجاد می شود انتظار احتمال افزایش آتی قیمت بالاتر خواهد بود.
خاطر نشان می شود كه سهامداران در خرید سهام می توانند از نسبت قیمت بر درآمد تحت عنوان نسبت P/E نیز استفاده كنند كه این نسبت بر اساس مرتبه بیان می شود و هر چه رقم آن كمتر باشد بازدهی آن سهم بیش تر خواهد بود.
P قیمت بازار سهم
ــــــ = ــــــــــــــــــــــــــــــ
E سود هر سهم
۵) ثبات نسبی سودآوری
استناد به سود هر سهم در یك سال، به لزوم مبنای صحیحی برای ارزیابی سهام نیست چرا كه ممكن است سود سال بعد بسیار كم تر از آن باشد.
معیار مهم دیگری كه به هنگام استفاده از نسبت بازده جاری سهام باید مورد نظر قرار داد، ثبات نسبی سودآوری هر سهم است. لازم به یادآوری است هر چه میزان انحراف سودآوری سال های گذشته و یا سودآوری احتمالی آینده نسبت به میانگین سود یا سود مورد انتظار بیش تر باشد ریسك سهم بالاتر و ارزش آن كم تر خواهد بود، برعكس هر چه روند سوددهی سال های گذشته و آتی از ثبات بیش تری برخوردار باشد ریسك كمتر و ارزش سهم بالاتر خاهد بود.
با توجه به این كه سرمایه گذاران در ارزیابی سهام تقریباً از ضریب قیمت به درآمد یكسانی در صنایع مختلف استفاده می كنند در میان انواع اوراق بهاداری كه با یك ضریب قیمت بر درآمد (P/E) یكسان ارزیابی شده اند، ورقه بهاداری كه از سودهای با ثبات تری برخوردار است به دلیل این كه ریسك كمتری دارد مطلوب تر است.