سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: خانواده ها و موضوع اشتغال
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
حسین یاغچی: در وضعیت امروز یکی از بزرگ‌ترین معضلات خانواده‌ها موضوع اشتغال جوانان است و تقریبا خانواده و فامیلی را سراغ نداریم که مستقیم یا غیرمستقیم درگیر این معضل نشده باشند. خانواده‌ها برای مقابله با این بحران معمولا دو رویه را در پیش می‌گیرند که در ادامه به بررسی و نقد هرکدام از این دو رویه می‌پردازیم.

رویه‌ی نخست، همچنان که شما هم حدس زده‌اید، موضوع اشتغال در یکی از سازمان‌های دولتی یا شبه‌دولتی‌ست. سال‌هاست که دولت‌های مختلف برای پوشاندن آمار بیکاری، دست به استخدام‌های بی‌رویه‌ی دولتی زده‌اند و نمونه‌ای از اشتغال نابهره‌ور و زیان‌ده را به نمایش گذاشته‌اند که بیش از آن که نشانه‌ی بهبود وضعیت اشتغال باشد، به بیمه‌ی بیکاری می‌ماند که با اتکا به بودجه‌ی نفتی، اشتغالی نابهره‌ور و حبابی را به نمایش می‌گذارد. ممکن است خانواده‌ها بگویند که کیفیت این اشتغال و بهره‌ور یا نابهره‌ور بودنش به ما ربطی ندارد و همین که آب باریکه‌ای در زندگی اقتصادی فرزندمان برقرار باشد که با اتکا به آن بتواند برنامه‌ریزی کند، برای ما کفایت می‌کند. از این جهت هم حق با خانواده‌هاست؛ به شرطی که این وضعیت و این نوع اشتغال را حداقل در میان‌مدت به شکل پایداری می‌دیدیم. ولی از روی شاخص‌های اقتصاد کلان می‌توان به این نتیجه رسید که عمر این گونه اشتغال‌ها در بخش دولتی و نیمه‌دولتی به پایان رسیده است و دولت دیگر توانی مالی ندارد که بخواهد با انکا به آن اشتغال ناکارآمد و سوبسیدی به وجود آورد تا بهبودی در وضعیت اشتغال ایجاد شود. دولتی که از یک‌سو ماهانه هزینه‌ی عظیمی را بابت حقوق کارمندانش می‌پردازد و از سویی دیگر، هزینه‌ی عظیمی را بابت یارانه‌ی انژی پرداخت می‌کند و یارانه‌های نقدی را هم به شکل ماهانه جلو روی خود دارد، دیگر امکانی برای استخدام نسل جدید در خود نمی‌بیند تا خانواده‌ها به آن امید ببندند و بخواهند جوانان‌شان آینده‌ی مالی خود را بر این مبنا بنیان کنند.

رویکرد دوم
خانواده‌ها در رویکرد دوم خود، وقتی از اشتغال جوانان‌شان در بخش دولتی ناامید می‌شوند، تلاش می‌کنند با پس‌اندازی که دارند، سرمایه‌ای را در اختیار جوان‌شان بگذارند تا او مغازه‌ای را اجاره کند و کالاهایی را در آن بریزد و فروشی سودآور را به وجود بیاورد. این رویکرد که در نگاه اول، منطقی و کارآفرینانه می‌نماید، اشکالات عدیده‌ای دارد که خانواده‌ها آن را در نظر نمی‌گیرند و با زیان مواجه می‌شوند. یکی از اشکالات عمده و اساسی این است که خانواده‌ها گمان می‌کنند که همه چیز سرمایه‌ی مالی‌ست و کمی شانس و لاغیر. بنابراین بدون مطالعه‌ی دقیق بازار وارد رشته‌ها و حوزه‌هایی می‌شوند که بین عموم سودآوری‌شان اثبات‌شده است. در حالی که این جاری‌شدن در کلام مردم مبنی بر سودآوری یک رشته در باطن خود، نشان از اشباع آن و قرارگرفتنش در سراشیبی‌ست. این‌گونه می‌شود که بدون مطالعه، پول بی‌زبان را صرف کسب‌وکاری می‌کنند که در آن سررشته‌ای ندارند و فقط تعریفش را شنیده‌اند. اغلب این نوع کسب‌وکارها هم با زیان مواجه می‌شوند و نقدینگی زحمت کشیده‌شده‌ی خانواده‌ها را از بین می‌برند. یادمان باشد که کسب‌وکار یک علم است که باید آن را یاد بگیرید و بعد از آن است که می‌توانید تجربه‌ی عملی اداره‌ی یک کسب‌وکار را از سر بگذرانید. می‌دانیم که در ایران این روند حاکم نیست و به همین خاطر است که اغلب کسب‌وکارهای این‌چنینی با زیان مواجه می‌شوند و به قصد حل معضل اشتغال است؛ اما در عمل، معضل را برای خود و فرزندان‌شان عمیق‌تر می‌کنند.

راه حل
ممکن است سوال شود که پس حالا تکلیف چیست و برای معضل اشتغال جوانان چه کاری می‌شود انجام داد. پاسخ، کارآفرینی خلاقانه است. بخش خصوصی ایران باید خلاق‌تر شود و کارآفرینی را صرفا در ساختمان‌سازی یا خرید یا اجاره‌ی مغازه نبیند. بلکه باید بداند که در عصر دیجیتال و انفجار اطلاعات، فرصت‌های سودآور بسیاری نسبت به وضعیت پیشادیجیتال موجود است که برای کشف آن باید هوش مالی و کارآفرینانه‌ی خود را از طریق آموزش افزایش دهند. این‌گونه می‌توانند ریسک ایجاد اشتغال برای جوان‌شان را در حد چشمگیری کم کنند و احتمال موفقیت را بالا ببرند.
سامیار جان بر تو درود میفرستم که اینقدر انرژیک ودلسوزی
(04-01-2015 05:01 PM)samiar afshari نوشته شده توسط: [ -> ][i] یادمان باشد که کسب‌وکار یک علم است که باید آن را یاد بگیرید و بعد از آن است که می‌توانید تجربه‌ی عملی اداره‌ی یک کسب‌وکار را از سر بگذرانید.

از این قسمت متنت لذت بردم
سلام بسیار عالی و تاثیر گذار بود ممنون
ممنون از دوستان خوبم / لطفا اگر مطلبی در این موارد دارید حتما برای مطالعه دیگران قرار دهید.
لینک مرجع