01-16-2015, 12:58 AM
سلام خدمت دوستان
زهرا هستم 33 سالمه. مهندسی عمران خوندم. از سال آخر دانشگاه به مدت 3 سال مشغول کار طراحی روستا شدم. ولی در طول اشتغال به این کار همیشه آرزو داشتم کارم رو عوض کنم خیلی علاقه نداشتم به این کار. ولی هیچوقت یه تصمیم جدی نگرفتم و به مدت سه سال این اشتغال ادامه داشت تا اینکه در آزمون استانداری استخدام شدم و به بخشداری یکی از روستاهای مرزی و کاملا محروم رفتم. دو سال رو در اون قسمت خدمت کردم ولی در تمام این مدت از این کارم هم اصلا راضی نبودم. از محیط سیاسی و بدی که توی اون اداره حاکم بود بیزار بودم. به این امید اونجا رفتم چون فکر میکردم از اونجایی که برای پست نظارت پروژه های عمرانی استخدام شده بودم میتونم در زمینه رشته تحصیلیم پیشرفت کنم و تجربیات ارزنده ای کسب کنم. ولی دریغ و افسوس که فهمیدم هیچ کس در حوزه رشته تخصیصیش فعالیت نمیکنه. من هم تو بخش بایگانی نامه ها و تایپ قرار گرفتم. یادمه روز اولی که همکارم یک زومکن از نامه ها جلوم گذاشت تا با روند نامه نگاری اداری و کارهایی که تو اون اداره انجام میشه آشنا بشم فقط اشک بود که از چشمهای من سرازیر میشد. با خودم گفتم زهرا این بود اون رویایی که همیشه آرزوشو داشتی؟ از اینجا میخوای به کجا برسی. دو سال تمام نامه نگاری کردم و درخواست دادم. هر کس رو تونستم واسطه کردم که منو به استانداری انتقال بدن تا بتونم تو تخصص خودم کار کنم. نشد که نشد. و در نهایت استعفا دادم. چند جا تو رشته خودم کار کردم. یه مدتی هم تو خدمات کامپیوتری فعالیت کردم. الان هم 3 ساله که مدیر داخلی شرکت ساختمانی یکی از آشنایان هستم ولی باز هم از لحاظ شغلی راضی نیستم. چون باز هم دارم برای یه نفر دیگه کار میکنم.
تابستون 93 با این سایت آشنا شدم و نوری که در وجودم خاموش شده بود کم کم روشن شد و امید در دلم زنده شد. تونستم خودم رو باور کنم. تصمیم گرفتم کسب و کار خودم رو داشته باشم. چندین ایده رو بررسی کردم و در نهایت یک ایده رو از همه مناسبتر دیدم و اون کسب و کار از طریق طراحی یک سایت و ارائه خدمات مورد نیاز به هم استانیهای خودم هست. ثبت آگهی و بانک اطلاعاتی استان. یک سایت مستقل که مخصوص هم استانیهای خودم باشه و نیاز نباشه برای کسب اطلاعات مربوط به استان و ثبت آگهی هاشون دهها سایت رو زیر و رو کنن و در نهایت هم چیزی رو که میخواستن پیدا نکنن. اتفاقی که حداقل هر چند روز یک بار برای من و امثال من پیش میاد. بنابراین نیاز به وجود چنین سایتی واقعا احساس میشه. پس از بررسی های خودم در موردش با یکی از دوستانم صحبت کردم و ایشون خیلی استقبال کرد دو روز دیگه قراره همدیگه رو ببینیم و در مورد گام به گام و مراحل کار، بایدها و نبایدهاش، ملزوماتش و ... صحبت کنیم.
دوستان عزیزم منو ببخشین که متنم طولانی شد. در اینجا میخوام از دوستانی که در زمینه طراحی سایت و کسب و کارهای آنلاین اینچنینی تجربه دارند راهنمایی بخوام. شدیدا به کمک و همفکری دوستان عزیزم نیازمندم . خودم کسی رو نمیشناسم که تو شهرم بهم کمک کنه ولی میدونم در این سایت دوستان زیادی هستند که مراحل کار رو میتونن برای من شرح بدن. هر نکته ای و هر راهنمایی که به ذهنتون میرسه دوستان عزیزم لطفا اینجا به من ارائه بدین. میخوام در کنار شما این حرکت رو آغاز کنم و گام به گام با شما ادامه بدم. ممنون از لطف دوستان.
زهرا هستم 33 سالمه. مهندسی عمران خوندم. از سال آخر دانشگاه به مدت 3 سال مشغول کار طراحی روستا شدم. ولی در طول اشتغال به این کار همیشه آرزو داشتم کارم رو عوض کنم خیلی علاقه نداشتم به این کار. ولی هیچوقت یه تصمیم جدی نگرفتم و به مدت سه سال این اشتغال ادامه داشت تا اینکه در آزمون استانداری استخدام شدم و به بخشداری یکی از روستاهای مرزی و کاملا محروم رفتم. دو سال رو در اون قسمت خدمت کردم ولی در تمام این مدت از این کارم هم اصلا راضی نبودم. از محیط سیاسی و بدی که توی اون اداره حاکم بود بیزار بودم. به این امید اونجا رفتم چون فکر میکردم از اونجایی که برای پست نظارت پروژه های عمرانی استخدام شده بودم میتونم در زمینه رشته تحصیلیم پیشرفت کنم و تجربیات ارزنده ای کسب کنم. ولی دریغ و افسوس که فهمیدم هیچ کس در حوزه رشته تخصیصیش فعالیت نمیکنه. من هم تو بخش بایگانی نامه ها و تایپ قرار گرفتم. یادمه روز اولی که همکارم یک زومکن از نامه ها جلوم گذاشت تا با روند نامه نگاری اداری و کارهایی که تو اون اداره انجام میشه آشنا بشم فقط اشک بود که از چشمهای من سرازیر میشد. با خودم گفتم زهرا این بود اون رویایی که همیشه آرزوشو داشتی؟ از اینجا میخوای به کجا برسی. دو سال تمام نامه نگاری کردم و درخواست دادم. هر کس رو تونستم واسطه کردم که منو به استانداری انتقال بدن تا بتونم تو تخصص خودم کار کنم. نشد که نشد. و در نهایت استعفا دادم. چند جا تو رشته خودم کار کردم. یه مدتی هم تو خدمات کامپیوتری فعالیت کردم. الان هم 3 ساله که مدیر داخلی شرکت ساختمانی یکی از آشنایان هستم ولی باز هم از لحاظ شغلی راضی نیستم. چون باز هم دارم برای یه نفر دیگه کار میکنم.
تابستون 93 با این سایت آشنا شدم و نوری که در وجودم خاموش شده بود کم کم روشن شد و امید در دلم زنده شد. تونستم خودم رو باور کنم. تصمیم گرفتم کسب و کار خودم رو داشته باشم. چندین ایده رو بررسی کردم و در نهایت یک ایده رو از همه مناسبتر دیدم و اون کسب و کار از طریق طراحی یک سایت و ارائه خدمات مورد نیاز به هم استانیهای خودم هست. ثبت آگهی و بانک اطلاعاتی استان. یک سایت مستقل که مخصوص هم استانیهای خودم باشه و نیاز نباشه برای کسب اطلاعات مربوط به استان و ثبت آگهی هاشون دهها سایت رو زیر و رو کنن و در نهایت هم چیزی رو که میخواستن پیدا نکنن. اتفاقی که حداقل هر چند روز یک بار برای من و امثال من پیش میاد. بنابراین نیاز به وجود چنین سایتی واقعا احساس میشه. پس از بررسی های خودم در موردش با یکی از دوستانم صحبت کردم و ایشون خیلی استقبال کرد دو روز دیگه قراره همدیگه رو ببینیم و در مورد گام به گام و مراحل کار، بایدها و نبایدهاش، ملزوماتش و ... صحبت کنیم.
دوستان عزیزم منو ببخشین که متنم طولانی شد. در اینجا میخوام از دوستانی که در زمینه طراحی سایت و کسب و کارهای آنلاین اینچنینی تجربه دارند راهنمایی بخوام. شدیدا به کمک و همفکری دوستان عزیزم نیازمندم . خودم کسی رو نمیشناسم که تو شهرم بهم کمک کنه ولی میدونم در این سایت دوستان زیادی هستند که مراحل کار رو میتونن برای من شرح بدن. هر نکته ای و هر راهنمایی که به ذهنتون میرسه دوستان عزیزم لطفا اینجا به من ارائه بدین. میخوام در کنار شما این حرکت رو آغاز کنم و گام به گام با شما ادامه بدم. ممنون از لطف دوستان.