سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

خب اگر من بودم...
چون با توجه به شرایتم که یه خانومم امکان خوابیدنم تو کوچه خیابون نیست ..................
اول میرم سر پیدا کردن جای خواب.
در اولین حرکت یه روزنامه نیازمندیها پیدا میکنم
و تو قسمت خدمات نگهداری و تمیزکاری اسم و شماره چندتا شرکتو برمیدارم
باهاشون تماس میگیرم و شرایتم رو توضح میدم با توجه به اینکه این شرکت ها همیشه تعداد زیادی نیرو و مراجعه کننده دارند 99 درصد احتمال داره که با تماس اول یا دوم کار پیدا کنم و یا جایگزین یکی از پرسنلشون بشم خب اول کار یه کار 24 ساعته میگیرم تا جای خواب داشته باشم بعد از یکی دو ماه کاری ازشون میگیرم که فقط 8 شب تا 8 صبح باشه یعنی میشم پرستار شب.
اینجوری روزا میتونم یه خرید و فروش یا یه کار دیگه انجام بدم اینجوری من جای خواب دارم غذای کامل دار حقوق متغیر ماهی 500 تا1200 دارم علاوه بر اون بعد از یکی دو ماه 12 ساعت وقت آزاد با سرمایه 1 تا 2 ملیون دارم بعدشم نمیدونم.........

(01-09-2015 02:08 AM)arezu نوشته شده توسط: [ -> ]خب اگر من بودم...
چون با توجه به شرایتم که یه خانومم امکان خوابیدنم تو کوچه خیابون نیست ..................
اول میرم سر پیدا کردن جای خواب.
در اولین حرکت یه روزنامه نیازمندیها پیدا میکنم
و تو قسمت خدمات نگهداری و تمیزکاری اسم و شماره چندتا شرکتو برمیدارم
باهاشون تماس میگیرم و شرایتم رو توضح میدم با توجه به اینکه این شرکت ها همیشه تعداد زیادی نیرو و مراجعه کننده دارند 99 درصد احتمال داره که با تماس اول یا دوم کار پیدا کنم و یا جایگزین یکی از پرسنلشون بشم خب اول کار یه کار 24 ساعته میگیرم تا جای خواب داشته باشم بعد از یکی دو ماه کاری ازشون میگیرم که فقط 8 شب تا 8 صبح باشه یعنی میشم پرستار شب.
اینجوری روزا میتونم یه خرید و فروش یا یه کار دیگه انجام بدم اینجوری من جای خواب دارم غذای کامل دار حقوق متغیر ماهی 500 تا1200 دارم علاوه بر اون بعد از یکی دو ماه 12 ساعت وقت آزاد با سرمایه 1 تا 2 ملیون دارم بعدشم نمیدونم.........

سلام و ممنون از پاسختون
شما درست می فرمایید در پاسخ من حفره های زیادی است . اما خب همونجا هم نوشته بودم که چون بناست در یک موقعیت فرضی تخیل کنیم قاعدتا موارد بشماری هست که نوشتنش ساده اما عمل کردنش سخت است
____________________
در مورد پاسخ شما هم فکر می کنم راهکارتون عملی تر باشه .
ضمنا خوبی راهکار شما اینه که 1. اگر به فرض تا 10 روز هم طول بکشه تا کار پیدا کنید پولتان جوابگو خواهد 2. امکان پیدا کردن کار خدماتی بسیار راحت و سریعه
______________
ممنون که شرکت کردید
با ارزوی بهترینها

سلام
متاسفانه چون خودم تو زندگی هیچوقت اهل حساب و کتاب نبودم برنامه ریزی شما خیلی برام جالبه اما فکر میکنم خیلی جاها به تخیل صرف نزدیکتره.
مشهد برای هدف شما عالیه و در ادامه ی پیشنهاد آرزو خانوم میخوام اینو اضافه کنم که اینجا هتل آپارتمانهای زیادی هست که البته زمان اوج زوار یعنی عید و تابستون فعالیت واقعی دارن.
یکی از دوستان که هتل آپارتمان داره میگه 75%درامد ما فقط تابستونه .پس بهتره شما برای انجام اینکار عید یا تابستون رو انتخاب کنید اولا در این ایام زوار زیادی هجوم میارن به این شهر و علاوه بر اون هوا سرد نیست و اگه لازم باشه شما میتونید از فضای آزاد برای خواب استفاده کنید.(البته به دلیل مسائل امنیتی توصیه نمیشه اما حداقل از فضای حرم مطهر میشه بهره برد)
ضمنا شما بهتره به جای حساب و کتاب روی کاغذ سرچی در مورد ظرفیتهای مشهد انجام بدید.من مطمئنم به جای کار پردردسر و تقریبا غیر عملی که گفتید کارهای ساده تر و پردرامدتری وجود داره که شما اصلا بهش فکر نکردید و احتمالا اتفاقی باهاش برخورد خواهید کرد.
مثلا یکی از این هزاران ظرفیتها با توجه به زوار عرب زیادی که مشهد هر ساله پذیرا هست میتونه ارائه ی خدمات خاص مثل راهنما برای این عده باشه یا حتی به دلیل دونستن زبان عربی در هتل آپارتمان راحتتر کار پیدا کنید.
نیازمندی های خراسان رو نگاه کنید اکثرا درخواست کارگر شهرستانی با جای خواب و غذا برای رستورانها و فست فودها دارن البته این آغاز کار شما میتونه باشه بعدش با شناخت بهتر محیط میتونید کسب و کار دیگه ای انجام بدید فقط نکته ی منفی طرح شما اینه که هر چیزی واقعا نیاز به زمان داره و حتی در صورتیکه شما بتونید این مدت نیازهای اولیه ی زندگی رو تامین کنید به قول بابک بختیاری تا خاک بازار رو نخورید موفق به کسب درامد ایده ال نخواهید شد.زمان ودر پی ان تجربه دو فاکتور مهمیه که اکثر ما بهش بی توجه هستیم .

ضمنا خیلی دنبال مواد غذایی به خاطر بحث بهداشت و سختگیریهایی که میکنن نباشید .

دوست گرامی Alma
سلام
از پاسختون ممنون
دوستان باز هم تاکیذ می کنم
تنها هدف یک لحظه بازسازی ذهنیه . و نه پلان بندی دقیق و اصولی
(چون مطمئنا در اون شرایط نیستیم )
همونطور هم که در اون پست نوشتم و باز هم تاکید می کنم نوشته ی من کاملا بر اساس تخیل و بدون هیچ پیش زمینه ای بود . و یقیقا از حقیقت دور و مطمئنا دارای حفره های بسیار و قویا تنها گسترش یک تخیل بود
شاید درست تر بود که وارد جزئیات نمی شدم و تنها به آش فروشی و میوه فروشی بسنده می کردم
_____________
ضمنا کاش شما هم بر اساس شرایط خودتون پاسخی می دادید
باز هم ممنون
با ارزوی بهترینها
_____________________________

همه ش فرضی اگه مرد بودم به منطقه مرزی میرفتم اونجاهایی که بار میاد که معمولا مرزها صبح تا ظهر باز میشه روزی 200 تومان میتونم داشته باشم و تو شهرهای مرزی یه خونه کوچک یه زیر زمین اجاره می کردم که کرایه اش هم کمه ماهی 150 تومن بعد ظهرها استراحت می کردم شبها تو پارکها تا 12 دستفروشی میکردم فروش ذرت و اب معدنی بلال می خری کیلویی 1500 بعد می فروشی دونه ای 1000یه ماشین می خریدمبعد تو مرز کم کم اشتا پیدا می کردم که بدون حق گمرک خودم وارد کننده باشم از کمترین شروع می کردم مثلا بسته های رانی یا چایی وال سی دی و پارچه... با ماشینم بعد ظهرها می بردم شهرهای اطراف می فروختم که 100 تومان به بالا توش هست کم کم گسترش میدادم وپله های پیشرفت دونه دونه پشت سر می گذاشتم