07-06-2014, 01:23 PM
با سلام و تشکر فراوان از اساتید و دوستان گرامی.
این قسمت با هدف ثبت و ارائه برنامه ها و موفقیتها و صد البته مشاوره با اساتید و صاحب نظران در راستای پیشرفت کارم ایجاد شد.
اینجانب مهدی رحمانی 30 ساله از شهرستان تاکستان شغل فعلی کارمند یک اداره بی پول!!!
یک ماه و نیمی هست که با این سایت آشنا شدم و تا به حال سعی کردم کمترین نظر رو بدم و بیشتر موضوعات رو بخونم و یاد بگیرم و اصلا دوست ندارم در هر جایی نرسیده و ندونسته نظر بدم . بنده از سال 82 و به خاطر مشکلاتی ( فوت پدر و فرزند بزرگ بودن ) وارد بازار کار شدم . و 5 سال در قسمت برق و تاسیسات شرکت MEdisk مشغول بودم بعد از اونجا دو سالی موبایل فروشی زدم و رفتم تعمیرات موبایل چون در زمینه فنی استعداد فوق العاده ای دارم اما به خاطر کمبود سرمایه جمع کردم و از سال 89 دارم تو یک اداره کار میکنم که وضعیتش بخاطر اینکه 100درصد ضرر ده هست چون اداره خدمات رسانه ( روستایی) . ولی خدا رو شکر زندگیم میچرخه اما خداییش فقط میچرخه ها چون پایه ما رو کارگری میزنن و مزایای دیگه ای نداریم.
از سال 90 تو فکر ایجاد یک کسب و کار ثابت و مطمئن هستم و اگه بخوام تحقیقاتمو بنویسم فکر کنم حدود 40 تا کار رو بررسی کردم و هر کدوم به دلایلی انجام نشد که اولینش ترس خودم بود چون من یک بار هم سال 86 برای شروع یک کارگاه و گرفتن نمایندگی تولید از تبریز 17میلیون سرم کلاه رفت و دارو ندارمو بردن که یک ساختمون به خاطرش فروخته بودم و از سال 87 که ازدواج کردم مستاجرم ... اما یه ساختمون پدری دارم که با سندش تا 100 میلیون وام میتونم بگیرم اولین فکرم خرید ماشین سنگین بود که اگه میخریدم الان پولم سه برابر شده بود و همون مسئله ترس جلوی معامله رو گرفت.
اگه پر حرفی میکنم دوستان به بزرگیشون میبخشن چون این هم یک درد دل و تخلیه روانی هست و هم درس عبرت و تجربه برای دوستان جوان دیگه
من خودم شخصا کارهای تولیدی رو بیشتر میپسندم به همین دلیل دیگه امسال تصمیم خودم رو گرفتم تا هر طور شده یک کار آینده دار شروع کنم و اولین کاری که کردم نشستم با خودم فکر کردم راجع به گذشته هام اشتباهاتم و اینکه الان کی هستم چی هستم توانم چقدره نیازم چقدره حاضرم برای خواستم و نیازم چقدر کار کنم و چه کار کنم .
و فهمیدم تا به امروز خیلی اشتباه کردم و بهترین فرصت تو شهر خودمه پتانسیلی که تو سطح شهرستان تاکستان به دلیل داشتن باغ های انگور و بعد بادام و گردو هست شاید تو ایران تو 7 یا 8 شهر دیگه باشه و خوب که فکر کردم راه پیشرفت رو تو راه اندازی شرکت بسته بندی و پخش یا همون شرکت بازرگانی دیدم محصولات نابی مثل آبغوره خالص . غوره شور . برگ انگور . خود انگور در انواع مختلف و کشمش . تیزاب آن و بهترین و اکسیر آن شیره انگور
البته در کنار اینها کار تولید زغال کبابی و قلیانی به صورت صنعتی هم به دلیل داشتن کنده انگور و چوب های سیب و زردآلو و ... هم بهم پیشنهاد شده و در حال آماده سازی جای این کارها هستم .
قسمت اولیه که بررسی بازار و مواد اولیه هست رو انجام دادم و تصمیم دارم اول تولید زغال رو راه بندازم به کمک برادرم . بعد کم کم بزنم تو کار اصلی تهیه و بسته بندی محصولات شهرستانمون .
و در حال حاضر دو تا جا هم دیدم برای استارت کار بد نیست و از اونجایی که اجاره نمیخوان از ما عالیه . تا بعد که خودم زمین کشاورزی دو جا دارم ولی به دلیل نبود آب کافی تقریبا خشک شده و در نظر دارم چون وسط باغ ها هست اونجا رو چهار دیواری کنم و در آینده کارم رو کامل به اونجا انتقال بدم و در اونجاست که خرید محصول هم راحت تره برام .
سرمایه اولیه انچنانی هم نداریم با پول برادرم شاید تا 20 میلیون جور شه . اما میخوام این دفعه سرمایه اولیه من فکر و همتم باشه تلاش و اشتیاق به رشدم باشه.
برای کار زغال شریک میگیرم تا بتونم با قدرت شروع کنم.
و در آخر بعد از این همه پر حرفی که شما حتما بنده رو خواهید بخشید از شما دو درخواست دارم :
1 - نظر و پیشنهاد در زمینه تصمیم های بنده و کمک و همیاری در صورت امکان همکاری
2- در راستای انتخاب یک اسم تک و خیلی عالی به من کمک کنید.
با تشکر
این قسمت با هدف ثبت و ارائه برنامه ها و موفقیتها و صد البته مشاوره با اساتید و صاحب نظران در راستای پیشرفت کارم ایجاد شد.
اینجانب مهدی رحمانی 30 ساله از شهرستان تاکستان شغل فعلی کارمند یک اداره بی پول!!!
یک ماه و نیمی هست که با این سایت آشنا شدم و تا به حال سعی کردم کمترین نظر رو بدم و بیشتر موضوعات رو بخونم و یاد بگیرم و اصلا دوست ندارم در هر جایی نرسیده و ندونسته نظر بدم . بنده از سال 82 و به خاطر مشکلاتی ( فوت پدر و فرزند بزرگ بودن ) وارد بازار کار شدم . و 5 سال در قسمت برق و تاسیسات شرکت MEdisk مشغول بودم بعد از اونجا دو سالی موبایل فروشی زدم و رفتم تعمیرات موبایل چون در زمینه فنی استعداد فوق العاده ای دارم اما به خاطر کمبود سرمایه جمع کردم و از سال 89 دارم تو یک اداره کار میکنم که وضعیتش بخاطر اینکه 100درصد ضرر ده هست چون اداره خدمات رسانه ( روستایی) . ولی خدا رو شکر زندگیم میچرخه اما خداییش فقط میچرخه ها چون پایه ما رو کارگری میزنن و مزایای دیگه ای نداریم.
از سال 90 تو فکر ایجاد یک کسب و کار ثابت و مطمئن هستم و اگه بخوام تحقیقاتمو بنویسم فکر کنم حدود 40 تا کار رو بررسی کردم و هر کدوم به دلایلی انجام نشد که اولینش ترس خودم بود چون من یک بار هم سال 86 برای شروع یک کارگاه و گرفتن نمایندگی تولید از تبریز 17میلیون سرم کلاه رفت و دارو ندارمو بردن که یک ساختمون به خاطرش فروخته بودم و از سال 87 که ازدواج کردم مستاجرم ... اما یه ساختمون پدری دارم که با سندش تا 100 میلیون وام میتونم بگیرم اولین فکرم خرید ماشین سنگین بود که اگه میخریدم الان پولم سه برابر شده بود و همون مسئله ترس جلوی معامله رو گرفت.
اگه پر حرفی میکنم دوستان به بزرگیشون میبخشن چون این هم یک درد دل و تخلیه روانی هست و هم درس عبرت و تجربه برای دوستان جوان دیگه
من خودم شخصا کارهای تولیدی رو بیشتر میپسندم به همین دلیل دیگه امسال تصمیم خودم رو گرفتم تا هر طور شده یک کار آینده دار شروع کنم و اولین کاری که کردم نشستم با خودم فکر کردم راجع به گذشته هام اشتباهاتم و اینکه الان کی هستم چی هستم توانم چقدره نیازم چقدره حاضرم برای خواستم و نیازم چقدر کار کنم و چه کار کنم .
و فهمیدم تا به امروز خیلی اشتباه کردم و بهترین فرصت تو شهر خودمه پتانسیلی که تو سطح شهرستان تاکستان به دلیل داشتن باغ های انگور و بعد بادام و گردو هست شاید تو ایران تو 7 یا 8 شهر دیگه باشه و خوب که فکر کردم راه پیشرفت رو تو راه اندازی شرکت بسته بندی و پخش یا همون شرکت بازرگانی دیدم محصولات نابی مثل آبغوره خالص . غوره شور . برگ انگور . خود انگور در انواع مختلف و کشمش . تیزاب آن و بهترین و اکسیر آن شیره انگور
البته در کنار اینها کار تولید زغال کبابی و قلیانی به صورت صنعتی هم به دلیل داشتن کنده انگور و چوب های سیب و زردآلو و ... هم بهم پیشنهاد شده و در حال آماده سازی جای این کارها هستم .
قسمت اولیه که بررسی بازار و مواد اولیه هست رو انجام دادم و تصمیم دارم اول تولید زغال رو راه بندازم به کمک برادرم . بعد کم کم بزنم تو کار اصلی تهیه و بسته بندی محصولات شهرستانمون .
و در حال حاضر دو تا جا هم دیدم برای استارت کار بد نیست و از اونجایی که اجاره نمیخوان از ما عالیه . تا بعد که خودم زمین کشاورزی دو جا دارم ولی به دلیل نبود آب کافی تقریبا خشک شده و در نظر دارم چون وسط باغ ها هست اونجا رو چهار دیواری کنم و در آینده کارم رو کامل به اونجا انتقال بدم و در اونجاست که خرید محصول هم راحت تره برام .
سرمایه اولیه انچنانی هم نداریم با پول برادرم شاید تا 20 میلیون جور شه . اما میخوام این دفعه سرمایه اولیه من فکر و همتم باشه تلاش و اشتیاق به رشدم باشه.
برای کار زغال شریک میگیرم تا بتونم با قدرت شروع کنم.
و در آخر بعد از این همه پر حرفی که شما حتما بنده رو خواهید بخشید از شما دو درخواست دارم :
1 - نظر و پیشنهاد در زمینه تصمیم های بنده و کمک و همیاری در صورت امکان همکاری
2- در راستای انتخاب یک اسم تک و خیلی عالی به من کمک کنید.
با تشکر