چقد زیباست سوالاتی که استاد عزیزمون در این تاپیک مطرح کردند ، منم میخوام به نوبه ی خودم در موفقیت خودم شراکتی داشته
باشم و این سوالات زندگی ساز را جواب دهم
در حال حاضر از نظر موقعیت مالی/شغلی/تحصیلی/اجتماعی/خانوادگی در چه وضعیتی هستم؟
از نظر موقعیت مالی در حال حاضر صفر تومانی هم ندارم و این را از اشتباهات و انتخابات گذشته خودم می دونم تنها حسنی که در
مدت 5 ماهه خدمتم داشتم این بود که در حالی که دریافتی من بسیار پایین بود ولی باز هم در صد بالایی رو کمک خرج خانواده ی
خودم بودم سرمایه ی آنچنانی نداشتم و حتی اگر داشته باشم هم به رخ کسی نمی کشم من به عنوان فرزند خونه وظیفه ای دارم و این
وظیفه و این دین پدر و مادر تا آخر عمر هم برای من تمام نمیشه
از نظر شغلی هم باید عرض کنم که در حال حاضر بیکار هستم و دوست دارم در زمینه ای که با عشق فعالیت می کنم مشغول باشم
علایق من به طراحی ، فتوشاپ ، کورل ، موسیقی ، عکاسی ، فیلمبرداری ، برنامه ی لاغری دادن ، مدیریت . البته پیشنهادی
برای فیلمبرداری داشتم که نیاز به دوربین فیلمبرداری قوی داشتم که در حال حاضر یک دوربین عکاسی دارم که عاشقشم و دنیایی
برام با ارزشه و کلی خاطره و کلی عکس و کلی خیابون گردی رو با این عزیز دل داشتم (پی کار هستم)
از نظر تحصیلی هم دیپلم ناقص بودن رو یدک می کشم همیشه در پی ایجاد موقعیتی برای ایجاد توازنی در زندگی خودم بودم تا بتونم
تحصیلاتم رو ادامه بدم من در اواسط سوم دبیرستان در حالی که رشته گرافیک رو میخوندم از مدرسه در اومدم شاید اوضاع مالی من
در اون زمان سبب شد که نتونم اونطور که باید منو راغب به ادامه ی تحصیل کنه البته تنبلی و تن پروری خودم بود که می تونستم
کار نیمه وقت داشته باشم ولی متاسفانه در مغازه ی دوستم مینشستیم و از تجربیات گوناگون هم استفاده می بردیم که البته زیادم بد
نبود ولی می تونستم کمی به خودم فشار بیارم و درسم رو ادامه بدم در پی غرور پیشنهادی که از یک کانون تبلیغاتی داشتم رو رد
کردم ساده بگم بچگی بود و هزاران حماقت های شیرین دیگه حتی یک بار توی مدرسه ی شبانه روزی ثبت نام کردم و چند واحدی رو
پاس کردم ولی دیگه پیش نرفتم
از نظر اجتماعی آدم متکبر ، مغرور و گاها دوست داشتنی بودم که هم اکنون سعی بر این دارم از غرور و تکبر زیاده خودم بردارم
و بشم پسر دوران خدمت !
خانواده : با پدرم صحبت نمی کنم و با بقیه ی اعضای خونه ارتباط بسیار خوبی دارم ! پدرم کارگر بازنشسته ی چاپخانه ،
فردی پرخور و بی تحرک هست ! حرف درست توی ذهنش نمی ره ! دنبال فیلم ها و برنامه های مسخرست و کمی فکر اندیشه
ی عمیق به اوضاع نیست ! می تونست پیشرفت زیادی داشته باشه ولی از صبح تا شب جون کند و آخرش به هیچ "همان حقوق
بازنشستگی" راضی شد ، بارها خودم قلبش رو شکستم و اینو اعتراف می کنم که پسر خوبی براش نبودم .داداش کوچیکترم که
نوازنده ، تنظیم کننده و آهنگساز هست و فردی بدرد بخور برای خانواده ، همیشه باعث غرورم بوده و هست ، کمی غرور داره مث
داداشش که من باشم ، اهل کاره و در آمد بالایی داره خدا رو شکر "بیشتر از خیلی مهندس ها"تنها اشکالش اینه که خدمت نمی ره
، یه خواهر که خیلی دوستش دارم چون تنها خواهرمه و در آخر دو داداش دوقلو و دوست داشتنی و خوشتیپ و خوشگل و جذاب که
هر چی از این دو بگم کم گفتم اون ته تهی شده قلب و جون محله ی ما و روابط عمومی فوق العاده ای داره لازم به ذکره که تنها 15
سال سن دارن این دو وروجک ! سرگرمیشونم واتس آپ و بازی آنلاین کردنه! برای این صحبت نکردن ها با پدرم دلایلی دارم
که خدمت شما عرض می کنم من فرزند اول خانواده هستم بنابر این دلسوزی خاصی روی اعضای خانواده ام دارم پدر من بازنشسته
شده و رو آورده به پر خوری و بی تحرکی و بارها به زمین خورده و حتی امروز به طرز فجیهی غش کرد و بعد از 1 دقیقه پا شد
من تمام این حرفها رو به ایشون گوش زد کردم ولی یکبار نشد به حرفهای من گوش بده شاید بگید بی دلیل باهاش صحبت نمی کنی!
ولی من اینجوری راحت ترم دوستان ! نمیخوام حرفی بزنه یا بزنم که بعد باعث ناراحتی بشه
از چه امکاناتی برخوردارم؟(پول-مسکن-اتومبیل-مدرک-اعتبار اجتماعی-...)
پول = صفر تومان
مسکن = از مسکن پدری یک اتاق را بصورت نیمه در اختیار دارم محل زندگی من سه متر در یک و نیم متر هست که برای من
راضی کنندست و البته سر و صداهای ناهنجاری رو دارم که نمی تونم کاریش کنم ،
خدمتم رو به اتمام رسوندم کارتش رو هم دارم که عکس خوبی ازم روش زده شده ، گواهینامه ندارم ولی تا حدودی بلدم رانندگی کنم
البته به اعتقاد داداشم بهتره سوار ماشین نشم چون امکان تلفات دادنم زیادی

اعتبار اجتماعی متوسط رو به پایین دارم ، یه کامپیوتر دارم ، دو تا دمبل هشت کیلویی ، کلی لباس ، و خیلی خرت و پرت های
بدرد بخور ! تن سالمی دارم لحن صحبت کردن بخصوصی دارم که تا بحال چندین بار از اطرافیان شنیدم که برای خوانندگی ،
گویندگی ، و دوبلور بودن فوق العادست

هیکل تنومند و قوی دارم
ارتباطات من در چه حد است؟(خانواده-دوستان-اساتید-مدیران...)
خانواده : خوب
دوستان : ضعیف
اساتید : ضعیف
مدیران : با تکبر "ضعیف"
چه استعدادها و توانمندی هایی دارم؟
استعداد خوانندگی و آهنگسازی بالایی دارم ، در زمینه ی تغییر دادن خودم استعداد بالایی دارم ، تغییر چهره ی من بسیار زیاد بوده
که گاها دوستان که بعد از مدت زیادی منو دیده اند منو نشناختند ، یه روز ساده ی ساده ، یه روزم فشن ، یه روزم کچل ، یه روز
ریش ، یه روزز سبیل ، یه روزم هیچی ، یه روز جین ، یه روز و...
مدیریت خیلی خوبی دارم و می دونم چطور با بیشتر از 10 زیر دست چطور کنار بیام
از چه تجاربی برخوردارم؟
تجارب شامل چی میشه استاد خوبم؟ عشقی باشه من تجربه های عشقی زیادی داشتم و در آخر فهمیدم که هنوز برام زوده و بهتره تا
مدتی سمتش نرم ، در زمینه ی کاری تجربه ی کار در آجیل فروشی ، خدمات کامپیوتری ، مدیریت کانون تبلیغاتی ، نگهبانی گرفتن
توی برجک های نگهبانی در روز و شب ، گرم و سرد ، بارونی و صاف و ... رو داشتم ، چهار بار تا الان وزنم رو تغییر دادم
و الان 3 ماهی میشه که باز هم به جرگه ی لاغر ها پیوسته ام تقریبا 5 سال هست که تقریبا تمام خاطرات تلخ و شیرین و تجربیاتم
رو بصورت خاطره ثبت کرده ام در در حال حاضر دارم رمانی با عنوان یک پسر استثنایی می نویسم که وضع حال زندگی من هست
تمام کارها تمام افکار و تمام سختی ها و تمام تلاش ها رو توی اون ثبت می کنم تا در آخر این رمان رو تقدیم به دوست داران
موفقیت و جسارت کنم
و درنهایت به کجا می خواهم برسم.
چه کارهائی باید انجام دهم؟
به خیلی جاها و خیلی کارها باید انجام بدم که در حال حاضر نمی دونم استاد خوبم
با تشکر از استاد بزرگ انجمن