فرض کنید شما فردی هستید با توانایی ذهنی متوسط به بالا.
بین هر یک از مشاغل زیر کدام یک را برای آینده تان انتخاب می کردید؟
حالت اول: ادامه تحصیلات تکمیلی و نهایتا استادی دانشگاه و جذب در هیئت علمی و شناخته شدن از این طریق
حالت دوم: منصرف شدن از تحصیلات تکمیلی و دلالی کردن. با در آمدی احتمالا چند برابر استادی دانشگاه.
لازم به ذکر است که برای یک دلال حرفه ای شدن دو سال زمان کفایت می کند.
تصمیمتان را با دلایلتان شرح دهید.
سپاس
من خودم دانشجوی ترم 3کارشناسی ارشد عمران هستم و الان استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی شدن با توجه به زیاد بودن دانشجو کار خیلی سختی است ولی بهرحال جایگاه بسیار با ارزشی است و من به شخصه کار دلالی و پولدار شدن از راه حلال را می پسندم که به تحصیلات هم ربطی ندارد . و باید بگم که دلالی هم کار هر کسی نیست باید خیلی زرنگ و پر رو باشی و بازار را خوب بشناسی تا بتونی به موفقیت برسی.
به نظرم برمیگرده به علایقت
علاقه خیلی مهمه که چطوری از کارت لذت ببری
چون شغل شما از این به بعد بخشی از زندگیتون خواهد بود و اگر قرار باشه ازش لذت نبری بی فایده ست
من خودم کارآفرینی و یک کسب و کار خوب را ارزشمند تر از مدرک گرایی و استاد دانشگاه میدونم
راستش با توجه به فضایی که تازگی بین هم سن و سال هام میبینم همه از ترس کارآفرینی و اینکه وارد کسب وکار بشن
دوست دارن طوری به خود رضایت بدن که فعلا ادامه تحصیل بدهند و اما بعضی هم واقعا علاقه دارند به تحصیل
اما من خودم به شخصه به تحصیلات بعد از لیسانس علاقه خاصی ندارم و بیشتر پول و تخصص کاری برام مهمه
اگر کاملا مطمئن باشه که با شرایط موجود و افزایش روز به روز فارغ التحصیل دکتری میتونه بعد از 4 ، 5 سال وقت گذاشتن جذب بشه اینکار رو بکنه بهتره از نظر اقتصادی و اجتماعی به موقعیت تثبیت شده ای دست پیدا میکنه در غیر اینصورت از نظر من ادامه تحصیل کار بیهوده ایه
بهتره باخودمون روراست باشیم
استادی ی زمانی خیلی وجهه اجتماعی و پرستیژ داشت
اما الان فقط تلف کردن وقته
البته من جزء کسانی بودم که واقعا به تحصیل علاقه داشتم
و الان انشاءالله دارم مدرک ارشد سازه رو از ی دانشگاه معتبر میگیرم
اما در طول زندگی مخصوصا زندگی شترک مسائل و مشکلات مالی پیچیده ای دیدم
که به این نتیجه رسیدم تحصیلات تکمیلی هیچ سودی نداره
به نظر من جفتش خوبه.... عضو هیئت علمی شدن خیلی پرستیژ داره. و همینطور هم با سواد بودن
دلالی هم خوبه....
هر جفتشون به نظر من خوبن.
بستگی به علاقه داره دیگه....
مثلا من چند تا دلال میشناسم ... یدونشون که خیلی باهاش رفیقم میگه پرستیژ شغل من صفره. میگفت وقتی تو ی جمع تازه وارد میشم میگم دلالم... همه ی مدل دیگه بهم نگاه میکنند.....
بنده معدلم الفه و دانشجوی ضعیفی نیستم که صحبت از دلالی می کنم منتها چند تا عامل کار رو به این جا رسونده :
اول: اساتیدی که باهاشون صحبت کردم عمومیت تاکید داشتند که با وضعیت فعلی زحماتی که کشیده اند رو اگر در بازار متمرکز کرده بودند حاصل چندین برابر بهتر بود.
دوم این که نمونه های عینی رو میبینم که طرف با سواد سوم راهنمایی و فقط به دلیل شم اقتصادی موفق شده با زحمت خودش به پول حلال برسه.
یکی از آشنایان نمونه اش که با تشخیص فصل مناسب زراعت با کشت لوبیا نزدیک به 100 میلیون سرمایه تنها در عرض 6 ماه کاسب شد! بله درست می خونید !!! صد میلیون در عرض 6 ماه! سواد هم در حد سیکل!
البته ناگفته نیست که نزدیک به سه ماه بسیار زحمت کشید و مثل یک کارگر سر زمین کار می کرد. ولی یک بار ریسک کرد و موفق شد.
بنده میتونم خیلی راحت درس بخونم و واقعا هم ارشد برام چیز دور از دسترسی نیست ولی وقتی نگاه میکنم به شرایط حال حاضر جامعه ایران میبینم همون پول رو از راه های ساده تر و به میزان بیشتر می توان درآورد و در ضمن چند نفر رو هم نون داد.
ایده دلالی بنده و یکی از دوستانم مربوط به دلالی محصولات کشاورزی است و بعد این که گسترشش بدیم و یک شبکه توزیع راه بندازیم و بازاریابی و فروش در سایر شهرها از طریق ایجاد ارتباط.
منطقه ما به شدت استعداد کشاورزی داره و فقط نیاز به دو سال زمان هست که قدری روال کار دست آدم بیاد و با یک سرمایه مناسب کار رو شروع کنه. البته میدونم که مشکلاتی هم هست ولی مطمئنم که مشکلی نیست که حل نشه.
6 ماه از سال رو هم که آدم کاری نداره و فقط باید بشینه از دور بقیه رو رصد کنه!!!
باز هم نظرات شما برام جالبه.
از نظراتتون خیلی نکات خوبی رو استخراج کردم.
ممنون و بازم مشارکت کنید
اساتید دانشگاه با حقوق فعلیشون می تونند یک زندگی متوسط داشته باشند اما چیزی که مهمه علاقه است .اگر کسی برای کلاس و پول قراره استاد دانشگاه بشه سخت در اشتباه است و نتیجه میشه همین استادهایی که سر کلاس همین طور ناله می کنند که حقوق ما کمه و.........یا اینکه دانشگاه و کلاس را با میدون میوه و بازار اشتباه گرفتند .معلمی و استادی و پژوهشگری نیاز به عشق داره .اگر کسی این عشق را نداره نباید وارد این کار بشه .در واقع می خواهم بگم اصلا سوال شما غلط است و این دو کار با هم قابل مقایسه نیستند .یک اشتباهی هم که وجود داره اینه که: اگر فردی نمراتش خوبه پس معلم خوبی هم میشه این کاملا اشتباه است و متاسفانه مبنای اصلی گزینش تو ایران شده و نتیجه همین هست که می بینید
(02-08-2014 11:58 AM)odise نوشته شده توسط: [ -> ]فرض کنید شما فردی هستید با توانایی ذهنی متوسط به بالا.
بین هر یک از مشاغل زیر کدام یک را برای آینده تان انتخاب می کردید؟
حالت اول: ادامه تحصیلات تکمیلی و نهایتا استادی دانشگاه و جذب در هیئت علمی و شناخته شدن از این طریق
حالت دوم: منصرف شدن از تحصیلات تکمیلی و دلالی کردن. با در آمدی احتمالا چند برابر استادی دانشگاه.
لازم به ذکر است که برای یک دلال حرفه ای شدن دو سال زمان کفایت می کند.
تصمیمتان را با دلایلتان شرح دهید.
سپاس
با سلام و سپاس
سوال خوبی مطرح شده. اما هرگز به یک جواب تک بعدی نمیرسم. چند مدت پیش تو همین سوال موندم و به این نتیجه رسیدم که هر دو مهم هستن اما کدومش رو انتخاب کنیم بستگی به شرایط، علاقه و نگرش فرد داره. یکی راه اول و دیگری راه دوم رو انتخاب میکنه. من بشخصه هر دو را انتخاب میکنم( پیامبر اعظم (ص): زگهواره تا گور دانش بجوی - به فرمود امام علی (ع):مرگ بزرگ همان فقر و بینوایی است) ولی الویت را پولدار شدن و در کنار آن علم و کسب دانش میپردازم. م نظرم اینه که باید هر دوتاش داشته باشم. ما بچه های انجمن باید یاد بگیریم که علاوه بر ثروت باید هر روز به دانشمان بیفزاییم. و کلمه فقط پول فقط پول است نه موفقیت این دانش است که به موفقیت معنی میدهد
........................
من به همراه دوستم راستی تا از دوستم براتون بگم که کیه، اون هرگز نمی خوابه، هرگز بهم دروغ نمیگه، هرگز تنهام نمیزاره، همیشه از من مراقبت میکنه، با اینکه از من بزرگتره اما همیشه من به او امر میکنم و هیچ اعتراضی هم نمی کنه هر وقت اعصبانی بشم سرش داد میکشم و ناراحتم نمیشه و هیچ وقت منو به خاطر اشتباهم سرزنش نمیکنه و ... حتما میخوای بگی که اونو میشناسی و بگی خدای منم هست اما نه اینطور نیست او دیشب به من گفت با اینکه من از همه بزرگترم و از رگ گردن به همه نزدیکترم و وقتی انسانها خوابن من صداشون رو میشنوم بازم به جای اینکه از من بخواهن از انسانهایی دادخواهی میکنند که بسی از تو کوچکتر و از تو فقیرترند. آری من با دوستم که اسمش خداست، هر دو باهم سوار بر ماشین علم میشویم که بنزینش با ابزاری بنام پول تهیه شده و از شهر تهی رخت بر میکنیم و به سمت شهری میرویم که در آنجا پنجره ها رو به تجلی، موفقیت و روشنی باز است. آری آن شهر بیلیونرهای آینده ایران است
پول = بنزین
علم = ماشین
مبداء = من و خدا
مقصد = موفقیت
من و خدا => بنزین + ماشین => موفقیت
...........
یا علی
با سلام و سپاس
دوستان در زیر چند حدیث از مولای متقیان حضرت علی (ع) براتون مینویسم. که در مورد پول و ثروت است.
هیچ مالی پر فایده تر از عقل نیست
دانشی که تو را اصلاح نکند گمراهی است
دانش نگهبان توست درحالی که تو ثروت را باید محافظت کنی
بی ارزش ترین مردم، کم دانش ترین آنهاست
مرگ بزرگ همان فقر و بینوایی است
مالی که نابودی آن تو را پند میدهد، از دست نرفته است
هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل نخواهد بود
فقر و تنگدستی، مرد باهوش را گنگ و لال میکند
بهتر از مال فراوان تندرستی است
بزرگترین فقر بی خردی است
قربانگاه عقل ها غالبا در پرتو طمع است
ثروتمندی در غربت چون در وطن بودن و تهیدستی در وطن چون غربت است
شرافت، به خرد و ادب است نه به ثروت و مال
زکات علم در یاد دادن علم است
.............
نام کتاب : اندیشه های زیبا از امام علی (ع)
گردآورنده : اعظم ابراهیمی
انتشارات : موفقیت
یا علی