سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: وسواس فكري - مشكل امروز بيكاران سرمايه دار
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2
با سلام خدمت كاربران گرامي

گاهي اوقات وقتي در همين انجمن و مكان هاي ديگر افراد مختلف تاپيكي رو مبتني بر موضوعات از قبيل 10 ميليون دارم - 50 ميليون دارم و 100 ميليون دارم با اين مبلغ چيكار كنم؟؟

برخي دوستان مطرح ميكنند كه ما اگر اين مبلغ رو داشتيم ميدونستيم چيكارش كنيم!!!

در اين رابطه بد نيست اطلاعاتي رو بدونيم
اينكه دوستان عزيزم همين موضوع ميتواند براي شما هم اتفاق بيوفتد.
ابتدا در مورد اين افراد توضيحي بدم( البته با بررسي ميتوان اين ويژگي هارو داشته باشند)

ابتدا اينكه در هيچ كاري مشغول نيستنيد كه بتوانند از اين سرمايه استفاده كنند
دوم اينكه اين سرمايه همه زندگي شون هست و نميتونن هر كسب كاري رو راه اندازي كنند كه از دست بدهند
سوم اينكه ممكن هست قسمتي از اين سرمايه وام بانكي باشد بر همين اساس نيازمند كسب كاري هستند كه زود بازه باشد
چهارم به دنبال فعاليت هاي هستند كه پر سود باشد.
پنجم دوستان و اقوام علاقمندي در كمك به اين فرد و افراد بخاطر حسادت و موارد غيره ندارند.(بطور مثال عموي فرد داراي يك كسب كار هست ميتواند اين فرد با ان شريك شود اما عموي ايشان علاقمندي ندارد)
ششم نداشتن ريسك پذيري و عملگرا بودن(در اينجا مهمترين نقش را اين دو گزينه دارند)

تصور كنيد اين افراد به اين نتيجه ميرسند كه اقدام به باز كردن فروشگاه ميوه كنند.
با اجاره يك مغازه با ماهي 1 ميليون و هزينه بين 1 تا 2 ميليون براي وسايل مغازه و هزينه 2 ميليون به عنوان تنخواه گردان(هزينه در گردش) ميتوان اين كار رو راه اندازي كرد

اما مشكل اصلي كه وجود دارد مشكل مكان هست بدين صورت كه:
نميتوانند به موفقيت كار اميدوار باشند و با شخص مورد نظر قرار داد چند ساله ببند.
بر همين اساس قرار داد رو يكساله ميبندند. كار ميوه فروشي براي جا افتادن حداقل يكي دو ماه اول فروش ان چناني امكان دارد نداشته باشيد.
بعد از فروش چندماهه شما در اون محل خوب جا افتادي و با مشتري هاي مختلف اشنا شديد تازه راه افتاديد كه سال تمام ميشود و در اينجا صاحب ملك - مكانش را ميخواهد
تمامي كسب كار شما به فنا ميرود. كاري هم نميتوانيد كنيد.

انتقال به محل ديگر باز چند ماه اول امكان فروش كم دارد. و ممكن هست مثل جايگاه اول سود اور نباشد و دلسرد شدن باشد.

نوع كار ديگر كه انتخاب ميكند فرضا مرغداري هست - با 100 ميليون ميتوان در حدود 30 ميليون تومان يك مرغداري را براي يكسال اجاره كرد(30 تومن ديگر ميشود براي صاحب ملك) و با 70 تومن كار رو شروع كرد

اما ريسك كار مرغداري خيلي زياد هست امكان مردن همه مرغ ها وجود دارد. گراني گاز - بالا پايين دان مرغ - عدم پرداخت به موقع خريد مرغ ها
مواردي هست كه نميگذارد فرد بيكار ما كه سرمايه دارد وارد اينكار شود.

فعاليت بيشمار ديگري را ميتوان معرفي كرد كه مشكلاتي دارند يا سرمايه فرد كافي نيست.

به اين موارد وسواس فكري گفته ميشود

حال به نظر شما چه راهكارهاي را ميتوان بكار برد كه در هنگام انتخاب شغل داراي وسواس فكري نشد؟؟؟
سلام
به نظر من باید فرد اول یک شغل یا چند شغل که مد نظر خودش هست رو انتخاب کنه (که کار سختی هم نیست )بعد با مقایسه اون شغل ها یکی که از نظر بازدهی شرایط فروش بهتر و کلا از همه نظر از بقیه بهتر هست رو انتخاب کنه حالا که تصمیم جدی گرفت برای شروع کار به تحقیق کامل و دقیق از اون شغل بپردازه یا حتی با کسانی که در اون شغل مشغول به کار هستند رو ببینه و باهاشون مشورت کنه
و به امید خدا کار رو شروع کنه
در هر کاری که بخوایم شروع کنیم پستی بلندی وجود داره دنبال کار هایی نباشید که در اوها سود تضمینی وجود داره
متاسفانه دقیقا این دغدغه ها وجود دارد . خصوصا اجاره های یکساله . البته الان اجاره را می توان سه ساله نوشت و در نهایت ذکر می شود در پایان هر سال فلان درصد اضافه می شود.غیر این باشد بهیچ وجه نباید سرمایه خود را از دست داد.
دقیقا مشکل اکثر افراد بیکار هست . الان خودم و رفیقم در یه سطح محدودی سرمایه داریم هر روز همو میبینیم و روی چند تا شغل بحث میکنیم تا بتونیم یه کاری رو شروع کنیم ولی اخر سر موقع نتیجه گیری میبینیم نه به ریسکش نمیارزه ! خوب چه میشه کرد ؟
(01-20-2014 09:12 PM)jujushow نوشته شده توسط: [ -> ]دقیقا مشکل اکثر افراد بیکار هست . الان خودم و رفیقم در یه سطح محدودی سرمایه داریم هر روز همو میبینیم و روی چند تا شغل بحث میکنیم تا بتونیم یه کاری رو شروع کنیم ولی اخر سر موقع نتیجه گیری میبینیم نه به ریسکش نمیارزه ! خوب چه میشه کرد ؟

شروع کن برادر من فقط شروع کن
یادمه یک زمانی مقداری سرمایه داشتم و میخواستم کاری رو شروع کنم ولی همه ی کار ها رو از دور نظاره میکردم با خودم فکر میکردم این فلان کار فلان ریسک رو داره بزار فلانی که شروع کرده اگه موفق شد منم میرم یکی دیگه اون کار رو شروع میکرد ازش جویا میشدم میگفت که دارم سود میکنم منم خوشحال میشدم و آماده میشدم برای شروع تا من شروع کنم یه مشکلی توی کار اون بنده خدا ایجاد میشد یه دفعه من میترسیدم و شروع نمیکردم و این روال همینجوری ادامه داشت در کار های مختلف. یه دفعه به خودم اومدم دیدم سرمایه تو دستمه و 2 سال گذشته هیچ کاری رو شروع نکردم..
فقط شروع کنید همه چیز درست میشه
به نظر من اعتماد و همکاری میتونه چاره کار باشه
سرمایه گزار یه کار بلد تو زمینه دلخواهش بیابد و شراکت کنند.
موضوع کار گروهی و همکاریه که ما ایرانیا توش ضعیفیم
(01-21-2014 12:44 AM)mah114 نوشته شده توسط: [ -> ]به نظر من اعتماد و همکاری میتونه چاره کار باشه
سرمایه گزار یه کار بلد تو زمینه دلخواهش بیابد و شراکت کنند.
موضوع کار گروهی و همکاریه که ما ایرانیا توش ضعیفیم
درود دوست گرامي
خوب يكي از مشكلات بالا همين نكته بود
اينكه افراد دوست اشنا علاقمندي براي انجام كار شراكتي ندارند.
به فرد غريبه هم كه نميتوان اعتماد كرد- شما باشيد اعتماد ميكنيد؟؟ چه راهكار هاي رو براي اعتماد كردن پيشنهاد ميدهيد؟

برخي كارهارو هم نميشه انجام داد و اعتماد كرد زود بازده نبودن - درصد ريسك بالا دو مشكل بعدي هستند
بطور مثال الان طرح هاي پروژه هاي ساختماني بزرگ در تي وي ها تبليغ ميشود. فردي را ميخواهد كه ريسك پذيري قوي داشته باشد.و همينطور دير بازده بودن سود اونها هست.
(01-21-2014 12:44 AM)mah114 نوشته شده توسط: [ -> ]به نظر من اعتماد و همکاری میتونه چاره کار باشه
سرمایه گزار یه کار بلد تو زمینه دلخواهش بیابد و شراکت کنند.
موضوع کار گروهی و همکاریه که ما ایرانیا توش ضعیفیم

100در 100 موافق این جمله هستم. اگر می توانید شراکت نکنید. برنده هستید.
اگر زمانیکه مشکل داشتم شریک می گرفتم تحت هیچ شرایطی نمی توانستم موفق بشوم.
من تا حدودي موافق شراكتم چون هم شريك خوب هست هم شريك بد.
شخصي رو ميشناسم واسه كارخونش ٥ سال پيش ٧٠٠ ميليون وام گرفت و همش رو گذاشت تو جيبش ، نه خرج كارخونه كرد نه به شريكش چيزي داد، با اون پول خونه ماشين خريد ، الان هم شراكتش به هم ريخته هم كارخونه بدهكاره هم خونه و ماشين و تمام چيزها رو فروخته !
يه حالته ديگه ما خودمون شريك داريم ، به هم اعتماد كامل داريم ، در پايان سال مالي نه تنها حساب مالي شريكمون رو بهش ميديم بلكه صورتحساب دريافتهاي خودمون رو هم ميديم ببينه ، به لطف خدا از وقتي شراكت كرديم اونقدر بركت پولمون زياد شده كه خودمونم فكر نميكرديم به اينجا برسيم!
(01-21-2014 01:04 PM)rasoul.es1989 نوشته شده توسط: [ -> ]من تا حدودي موافق شراكتم چون هم شريك خوب هست هم شريك بد.
شخصي رو ميشناسم واسه كارخونش ٥ سال پيش ٧٠٠ ميليون وام گرفت و همش رو گذاشت تو جيبش ، نه خرج كارخونه كرد نه به شريكش چيزي داد، با اون پول خونه ماشين خريد ، الان هم شراكتش به هم ريخته هم كارخونه بدهكاره هم خونه و ماشين و تمام چيزها رو فروخته !
يه حالته ديگه ما خودمون شريك داريم ، به هم اعتماد كامل داريم ، در پايان سال مالي نه تنها حساب مالي شريكمون رو بهش ميديم بلكه صورتحساب دريافتهاي خودمون رو هم ميديم ببينه ، به لطف خدا از وقتي شراكت كرديم اونقدر بركت پولمون زياد شده كه خودمونم فكر نميكرديم به اينجا برسيم!

درود دوست گرامي
ميشود براي روشن تر شدن راهكارها مواردي رو مطرح كنيد
اينگه شريكي كه گرفتيد چه كسي هست؟؟ اشنا يا غريبه؟
چگونه باهاش اشنا شديد؟؟؟
چگونه اعتماد كرديد؟؟
چه مواردي رو انجام داديد كه اعتماد شمارو قوي تر كرد؟؟
صفحه ها: 1 2
لینک مرجع